شایا گلدوست
خبر مرگ مشکوک یک زن ترنس پناهنده در ترکیه، باعث نگرانی و ترس جامعه رنگینکمانی پناهنده شده است. چند روز پیش جسد «گندم»، زن ترنس ساکن شهر یالوا در ترکیه، در خانهاش پیدا شد. به گفته برخی از دوستانش که مایل به فاش کردن هویت خود نیستند، «گندم» بیشتر از ۹ سال بود که در ترکیه زندگی میکرد. او که از پناهندگان رنگینکمانی بود، بارها به دلیل ترنسبودگی و هویت و بیان جنسیتی خود مورد توهین، تحقیر و خشونت در جامعه قرار گرفته و تمام این سالها در انتظار رسیدن به کشوری امن و آزاد بوده است. به نقل از یکی از دوستان او ماجرا از این قرار بوده است: «او در یک کارگاه ریسندگی در استانبول کار میکرد و بارها در محل کار خود مورد اذیت و آزار و تحقیر قرار گرفته بود. بعد از طوفانهای اخیر در استانبول مورد خشونت و تحقیر و توهین قرارگرفته، انگار که این بلاها به خاطر افرادی مانند او در ترکیه اتفاق افتاده است. با القاب بسیار توهینآمیز مورد خطاب قرار گرفته و تهدید به مرگ شده است. او بارها تجربیات تلخ و خشونتآمیز مشابه را داشته و حتی چندی پیش به دلیل فشارهای موجود به خودکشی فکر میکرده. بعد از این اتفاقات یک روز که برای سرزدن به خانهاش رفتیم با جسد حلقآویز شدهاش روبهرو شدیم. صحنه وحشتناکی که مانند یک کابوس بود. پلیس هم آنجا بود. پلیس تمام مدارک را ضبط کرده بود و هنوز هم مشخص نیست که خودکشی کرده یا اینکه به قتل رسیده است. کسی هم به درستی پاسخگو نیست.»
ترنس به افرادی گفته میشود که تعریف و باورشان از جنسیت و هویت جنسیتی خود با آنچه در بدو تولد بر اساس ظاهر اندام جنسی به آنها اطلاق شده، متفاوت است. افرادی که با جسم و اندام جنسی منتسب به مردانه متولد شدهاند و جنسیت مردانه به آنها نسبت داده شده است، اما خود را یک زن هویتیابی میکنند، «زن ترنس» و به کسانی که با جسم و اندام جنسی منتسب به زنانه متولد شده و جنسیت زنانه به آنها نسبت داده شده، اما خود را یک مرد هویتیابی میکنند، «مرد ترنس» گفته میشوند. برخی از ترنسها نیز خود را در هیچیک از دوگانه زن و مرد تعریف نمیکنند و جنسیت خود را «نانباینری» یا «غیردوگانه» تعریف میکنند.
دوستان «گندم» میگویند حتی وقتی برای تحویل گرفتن جنازهاش مراجعه کردهاند، نتوانستند جنازه را تحویل بگیرند و پلیس گفته است که جنازه فقط به خانوادهاش تحویل داده میشود. خانوادهای که او را طرد کرده بودند و حالا هم هیچ اقدامی حتی برای گرفتن جنازه او نمیکنند و این مسئله را مخفی میکنند. پرونده در اداره مهاجرت ترکیه است و اگر خانواده برای تحویل گرفتن جنازه اقدامی نکنند، جنازه معدوم میشود و از او که در بیخبری از این دنیا رفت، هیچ چیزی باقی نمیماند. به احتمال زیاد دولت ترکیه نیز به دلیل اینکه درباره شرایط پناهجویان و پناهندگان در سالهای اخیر بسیارمورد انتقاد قرار گرفته، به این موضوع رسیدگی نکرده و دوستان «گندم» نیز از ترس اینکه از ترکیه اخراج شوند سکوت کردهاند.
در سالهای گذشته خبرهای مربوط به قتلهای زنجیرهای زنان ترنس در ترکیه بسیار تکاندهنده و نگرانکننده بوده است. هرچند مشخص نیست که «گندم» به قتل رسیده یا از فرط ناتوانی در مواجهه با فشارها و مشکلاتی که تحمل میکرده، به زندگی خود پایان داده است. رویکرد جامعه مذهبی و سنتی ترکیه نسبت به قشر رنگینکمانی رویکرد مثبتی نیست. اعضای جامعه رنگینکمانی ترکیه نیز با مشکلات بسیاری در کشور خود دست و پنجه نرم میکنند. حالا تصور کنید که یک مهاجر یا پناهنده رنگینکمانی در یکی از شهرهای کوچک ترکیه چه شرایطی میتواند داشته باشد.
این اتفاق تلخ مرا یاد دوستی میاندازد که سالها پیش او را از دست دادم. مرد همجنسگرایی که در خانه خودش در تهران، بعد از اینکه به او تجاوز شده بود، به قتل رسید. او را با پیراهن خودش خفه کرده بودند و هیچ وقت کسی نفهمید که قاتل که بود و چرا او را به قتل رسانده است. این اتفاق تلخ را سکوت خانوادهاش تلختر و تلختر میکرد. تا آنجایی که بر سر مزارش دوستانش گوشهای ایستاده بودند و آرام اشک میریختند و خانواده از ترس آبرویشان هزار و یک داستان سرهم میکردند تا کسی نفهمد پسرشان یک همجنسگرا بوده و با به قتل رسیده است.
شرایط پناهجویان و پناهندگان در ترکیه در سالهای اخیر بسیار بحرانی شده است. مشکلات معیشتی یکی از بزرگترین معضلاتی است که شهروندان ترکیه نیز با آن دست در گریبانند. سیاستهای دولت حاکم، رکود صنعت توریسم در دو سال اخیر به دلیل شیوع ویروس کرونا باعث رکود اقتصادی و افزایش شدید ارزش دلار در مقابل لیر ترکیه شده، که این کشور را دچار بحران کرده است. در این میان پناهجویان و پناهندگان بیشتر از دیگران در معرض آسیب قرار دارند. بسیاری از این افراد سالها است که در انتظار رسیدن به کشوری امن و آرام بوده، اما به دلیل بر هم ریختگی اوضاع جهان و تغییر سیاستهای کشورهای پناهندهپذیر، همچنان سرنوشتشان نامشخص است. نداشتن اجازه کار و نبود شغل کافی حتی برای شهروندان ترک، پناهجویان و پناهندگان را تحت فشار بیشتری قرار میدهد. افزایش اجاره بها در چند سال اخیر غیرقابل تصور است و بسیاری از پناهجویان و پناهندگان با معضل تهیه مسکن روبهرو هستند.
در میان این حجم عظیم انسانهایی که به دلایل مختلفی چون جنگ، شرایط بد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، قومی، مذهبی و… مجبور به ترک خانه و کاشانه و سرزمین خود شدهاند، هستند انسانهایی که به خاطر تفاوت در گرایش جنسی و هویت و بیان جنسیتی خود، با آنچه جامعه آن را هنجار قلمداد میکنند، سالها است که در ترکیه آوارهاند و نه سازمان ملل، نه کشورهای حامی حقوق بشر و نه دولت ترکیه پاسخگوی آنها نیست و چارهای جز انتظار برایشان باقی نمیماند.
کشور ترکیه نیز به دلایل مذهبی وفرهنگی، کشوری امن برای قشر رنگینکمانی نیست. هرچند همجنسگرایی و یا گرایشها و هویتهای جنسی و جنسیتی در قانون اساسی ترکیه جرمانگاری نشده، اما هیچ رویکرد مثبتی نیز در جهت حمایت از این افراد صورت نمیگیرد. گاه نیز مقامات حکومتی ومذهبی با اظهار نظرهای شخصی خود به دیدگاه منفی جامعه، دامن نیز میزنند. در این شرایط بسیارند «گندم»هایی که زیر بار فشارهای روانی چارهای جز مرگ را برای خود پیدا نمیکنند، کسانی که هرگز نه کسی آنها را میشناسد و نه داستانشان را میشنود.