م ر‌ها: مرگ خاموش در هیاهوی هسته‌ای!

دوشنبه, 4ام آذر, 1392
اندازه قلم متن

aludegi-hava

آیت‌الله خمینی جنگ را نعمت می‌دانست زیرا جنگ این فرصت را به وی داد تا از جمله مخالفین نظام اسلامی را شدیدا سرکوب و از بسیاری مشکلات پس از انقلاب رهایی یابد. بی‌تردید در یک دهه گذشته، پروژه هسته‌ای نیز برای ولی مطلقه فقیه نعمت بوده است زیرا با وجودی که این پروژه به‌هیچ روی به سود منافع ملی نبوده و سبب عقب‌افتادگی کشور در بسیاری از زمینه‌ها شده است اما از جنبه سیاسی، به رهبر و نیروهای نظامی امنیتی پشتیبان وی امکان داده که در سایه کشمش با جامعه جهانی، به نقض گسترده حقوق بشر در کشور ادامه دهند و بی‌کفایتی در حل مشکلات خود ساخته کشور را نیز به گردن «دشمنان» بیاندازند.

برای نمونه هیاهوی رسانه‌ای در باره مذاکرات ژنو۳، به نظام اسلامی امکان داد تا خبر رأی ۸۲ کشور جهان در تصویب قطعنامه علیه نقض گسترده حقوق بشر و اعمال تبعیض علیه زنان و اقلیت‌های قومی و مذهبی را به حاشیه رانده و از پوشش رسانه‌ای مناسب محروم گرداند.

مورد دیگر مرگ خاموش محیط زیست و هزاران انسان، ناشی از آلودگی هوا به‌ویژه در شهرهای بزرگ کشور است که این روز‌ها در میان جنجال هسته‌ای توجه کمتری را به خود جلب می‌کند و واکنش‌های زیادی را برنمی‌انگیزد.

آلودگی هوا

دکتر مهدی قطعی مدیر کل طرح کلان ملی سیستم حمل و نقل هوشمند درون شهری و برون شهری گفته است که سالانه ۴۵ هزار نفر بر اثر آلودگی هوا در کشور می‌میرند یعنی این شمار حدود دو برابر مرگ و میر سالانه ناشی از تصادفات رانندگی است. رئیس کمسیون سلامت و بهداشت شورای شهر تهران شمار تلفات در اثر آلودگی هوا در شهر تهران در سال گذشته را ۲ هزار و ۷۲۲ نفر، شمار بستری شدگان بیماران تنفسی را ۴ هزار و ۵۷۰ نفرو بیماران قلبی بستری ناشی از آلودگی هوا را ۲ هزار و ۵۷۰ نفر اعلام کرده است.

به نوشته روزنامه شهروند، سازمان بهشت زهرا اعلام کرده است که روزانه ۱۵۰ تا ۱۷۰ نفر در تهران می‌میرند که تعداد آن‌ها در زمان تشدید آلودگی هوا افزایش قابل توجهی دارد. طبق برآورد مسئولان شورای شهر تهران، ۷۰ تا ۸۰ درصد آلودگی‌ها در این شهر ناشی از خودروهای سواری و موتور سیکلت است.

آلودگی هوا گریبان‌گیر بسیاری از شهرهای کشور است. به تازگی سازمان بهداشت جهانی، شهرهای اهواز، کرمانشاه و سنندج را جزو ۵ شهری در جهان اعلام کرد که در صدر آلوده‌ترین شهرهای جهان قرار دارند. میزان آلودگی این شهر‌ها از چهار تا هفت برابر قابل قبول سازمان بهداشت جهانی است. بدین ترتیب پس از تعداد سرانه اعدام‌ها، دومین رتبه اولی در جهان مربوط به آلودگی هوا، نصیب جمهوری اسلامی شده است!

معاون درمان دانشگاه جندی شاپور خوزستان گفته است که دومین باران میکروبی در خوزستان موجب شد که ۱۶ هزار و ۳۴۴ نفر به بیمارستان‌های استان مراجعه کنند. به گزارش روزنامه شهروند، ۱۴ روز پس از بارش نخستین باران اسیدی در اهواز، همچنان شمار بیماران ناشی از حمله تنفسی رو به افزایش است و از ۱۹ هزار نفر نیز گذشته است. به گزارش این روزنامه و به نقل از نماینده مردم اهواز در مجلس، باران‌های اسیدی ناشی از آلودگی هوا در خوزستان جنبه صنعتی دارد که «با ریزش باران به آب هم منتقل شده است که در ‌‌نهایت مشخص‌ شد مجموعه فعالیت‌های صنعتی،‌ اقتصادی، نفتی و گازی و همچنین پروژه‌های ملی در این آلودگی نقش دارند و تاثیر گذارند.»

بر اساس گزارش بانک جهانی، ایران در سال ۲۰۰۶ بابت خسارات ناشی از آلودگی هوا مبلغ ۸ میلیارد دلار هزینه پرداخت کرده‌ است.

مرگ تدریجی محیط زیست

بحران محیط زیست تنها به آلودگی هوای شهر‌ها خلاصه نمی‌گردد و بخش‌های دیگر مانند وضعیت دریاچه ارومیه در آذربایجان غربی، بختگان در سیستان و بلوچستان، شماری از رودخانه‌ها و تالاب‌های مهم کشور را که یا خشک شده‌اند و یا در حال خشک شدن هستند نیز در بر می‌گردد. کار‌شناسان باور دارند که تنها با خشک شدن دریاچه ارومیه ۳ میلیون آذری کوچ خواهند کرد و توفان‌های نمکی منطقه را ویران خواهد ساخت.
بحران آب

در این زمینه هشدار کار‌شناسان در مورد مصرف بیش از اندازه آبهای زیر زمینی و حیف و میل آب در کشور نیز شایان توجه است که جنبه‌های مهمی از زندگی روزانه ایرانیان و نسل‌های آینده را در خطر جدی قرار می‌دهد.

عیسی کلانتری مشاور رئیس جمهور در باره بحران آب و محیط زیست گفته است: «مشکل اصلی‌ای که ما را تهدید می‌کند و از اسرائیل، و آمریکا و دعواهای سیاسی و… خطرناک‌‌تر است… این است که فلات ایران دارد غیرقابل سکونت می‌‌شود… اگر وضعیت اصلاح نشود، ایران ۳۰ سال دیگر کشور ارواح می‌شود.»

ایران برپایه گزارش کارکرد زیست محیطی سال ۲۰۱۲، که از سوی دانشگاه‌های ییل و کلمبیا تهیه شده است، از میان ۱۳۲ کشور در جایگاه ۱۱۴ قرار گرفته است. منابع آب‌های شیرین ایران به شدت زیر فشار برداشت‌های غیرقابل تحمل قرار دارند. ۹۰ درصد خاک ایران را سرزمین‌های خشک و یا نیمه خشک تشکیل می‌دهد و دو سوم حجم بارندگی کشور پیش از آنکه رود‌ها را پر کند تبخیر می‌شود. در نتیجه ایران بیش از نیمی از آب مورد نیاز خود را با برداشت از سفره‌های زیر زمینی تأمین می‌کند که به سرعت در حال تحلیل رفتن است.

پیش بینی می‌شود که با نرخ کنونی مصرف بی‌رویه آب در ایران، ۱۲ استان از ۳۱ استان کشور در ۵۰ سال آینده ذخایر آبی خود را به پایان خواهند رساند. سیاست‌های اقتصادی دولت‌ها نیز بر وخامت مشکل حیف و میل شدن آب افزوده‌اند. بهره برداری از آب‌های زیرزمینی برای مالکان چاه‌ها آزاد است. سالانه ۴ میلیارد متر مکعب از آب‌های زیر زمینی غیر قابل بازگشت در ایران، به سطح زمین پمپاژ می‌شود.

این در حالی است که راندمان کشاورزی در کشور، به علت بهره گیری از روش‌های سنتی آبیاری ۳۰ درصد و ضایعات آن ۳۵ درصد است. از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۹۰ سطح زیر کشت در کشور از ۱۵۸ هزار هکتار به ۱۴۵ هزار هکتار رسیده است و جمعیت کشور بیش دو برابر شده است. با این آمار می‌توان میزان افزایش ضایعات و فشار بر آب‌های زیر زمینی و تجدید پذیر را بهتر تصور کرد.

نابودی جنگل‌ها

به باور کار‌شناسان وضعیت جنگل‌های ایران نه تنها در مرز هشدار که به حد بحرانی رسیده است. به گزارش روزنامه بهار (۲۸ دی ۹۱) و به نقل از کاظم نصرتی، رئیس انجمن جنگلبانی، «متاسفانه در برنامه‌ریزی‌های دولت به هیچ ‌وجه حفاظت از منابع طبیعی کشور از جمله جنگل‌ها جایگاهی ندارند. زمانی که یک سد یا جاده ساخته می‌شود قسمت عمده‌ای از جنگل‌ها تخریب می‌شوند و دولت‌ها هیچ توجهی به این موضوع ندارند.» وی همچنین باور دارد که بهره برداری صنعتی از جنگل‌های شمال (هیرکانی) بیشترین آسیب را به جنگل‌های ایران به خصوص جنگل‌های آن دیار وارد می‌سازد و این امر از نظر قانون بلا مانع است. وی گفته است که تعطیل کردن برداشت صنعتی از جنگل‌ها به تنهایی مشکل را حل نمی‌کند زیرا در جنگل‌های زاگرس که برداشت صنعتی صورت نمی‌گیرد نیز بعلت نبود مدیریت، این جنگل‌ها را به مرز نابودهی رسانده است.

دکتر هومن روانبخش، مدرس جنگلبانی نیز در مورد وضعیت جنگل‌های ایران به روزنامه بهار گفته است: «جنگل‌های هیرکانی به دلیل تغییر کاربری‌‌هایی که در سال‌های گذشته داشته‌‌اند و ویلاهای بسیاری که در آن‌ها ساخته شده به سمت نابودی می‌روند و این روند در مورد جنگل‌های دیگر ایران نیز دیده می‌شود. جنگل‌های کلاردشت و استان گلستان هم در چند سال گذشته به ورطه نابودی کشانده شده‌اند و اولین دلیل آن سیل‌هایی است که در استان گلستان می‌آید، همین دلیل باعث از بین رفتن جنگل‌ها در استان گلستان است.»

برپایه برآورد بانک جهانی هزینه‌های تخریب محیط زیست به میزان هولناک ۵ تا ۱۰ درصد تولید ناخالص اقتصاد ایران است. این درحالی است که بگفته اداره حسابرسی دولت امریکا، تحریم‌های طاقت فرسای واشنگتن در سال ۲۰۱۲ تنها ۱/ ۴ در صد تولید ناخالص کشور را کاهش داده است!

برآورد می‌شود که تاکنون اقتصاد کشور از فعالیت‌های ناشفاف هسته‌ای ۱۷۰ میلیارد دلار زیان دیده‌اند. ادامه این پروژه غیر دمکراتیک که بدون نظرخواهی از مردم ایران به پیش می‌رود و تنها امیال سیاسی و ایدئولوژیک ولی مطلقه فقیه و پشتیبانان نظامی امنیتی وی را برآورده می‌سازد، به پوششی برای نقض حقوق بشر و سرپوش گذاردن بر بی‌کفایتی‌های نظام اسلامی از جمله در پیش گیری از آلودگی مرگ آور هوا در شهر‌ها، تخریب منابع آبی و جنگلی و بحران اقتصادی کشور گردیده است. آینده نشان خواهد داد که کوشش‌های دولت یازدهم در مهار پروژه هسته‌ای تا چه حد کارساز خواهد بود.
۲ آذر ۹۲
از: ایران امروز


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.