قصههای اردشیر زاهدی از سالهای بحرانی
ماجرای خلع ید چالش عمدهای بر سر روابط ایران و انگلیس به وجود آوردهبود و در سالهای بعد از کودتا انگلیس تلاش داشت تا قبل از هرچیزی تکلیف مسئله نفت را به سرانجام برساند حتی آنها نگران بودند که اگر دولت زاهدی از آمریکا کمک مالی دریافت کند ممکن است حل مسئله نفت مدتها به طول انجامد.
نقل و نقد خاطرات اردشیر زاهدی در باره سیاست خارجی شاه در خلال سالهای کودتا
قانون: قاسم خرمی – اردشیر زاهدی فرزند سپهبد فضل ا… زاهدی از تصمیمسازان و مجریان سیاست خارجی محمدرضا پهلوی در سالهای بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است. زاهدی در تهران به دنیا آمده و در بیروت و آمریکا تحصیل کردهاست. او که سالها در نمایندگی اصل ۴ ترومن در ایران فعالیت میکرد در سال ۱۳۳۶ با شهناز پهلوی دختر شاه ازدواج کرد و به واسطه این ازدواج و نیز نفوذ سیاسی و اداری پدرش به ردیف نخبگان سیاسی حاکم ارتقا یافت. اردشیر زاهدی در سال ۱۳۳۸ سفیر ایران در آمریکا شد و از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۱ به مدت ۶سال وزیر خارجه ایران در کابینه امیرعباس هویدا بود. جلد نخست خاطرات زاهدی* وقایع مربوط به دوران کودکی تا هنگام استعفای پدرش از نخستوزیری را شامل میشود و وقایع مرتبط با سفارت و وزارت خارجه او احتمالا در جلدهای بعدی انعکاس خواهد یافت.
ناگفتههای زاهدی از سالهای بحران
مهمترین اهمیت جلد اول خاطرات زاهدی پوشش نسبی وقایع مربوط به روزهای بحرانی منتهی به کودتای ۲۸ مرداد است. در این کتاب صرفا روایت حکومتی از درگیریهای میان مصدق و شاه ارائه شده و به شکل گزینش شدهای به برخی اسناد وزارت خارجه آمریکا و انگلیس و نیز خاطرات منتشر شده برخی معاصرین استناد و اشاره شدهاست. این کتاب البته تحلیل تازه و متفاوتی از اوضاع ایران در دهه۳۰ ارائه نمیکند اما نحوه توصیف رقابت قدرتهای خارجی در ایران و نیز موضع شاه، مصدق و فضلا… زاهدی در مواجهه با این دست اندازیها از مطالب مهم و اساسی کتاب حاضر است. کودتای ۲۸ مرداد از وقایع تعیینکننده در تاریخ معاصر ایران است. تاثیر قدرتهای بیگانه بهویژه میزان تاثیر آمریکا و انگلیس در وقوع این حادثه همیشه محل نزاع نظری و گفتوگوی مورخان و تحلیلگران سیاسی بودهاست. این کتاب به خوبی نشان میدهد که چگونه احساس ضعف و حقارت شخص شاه و نیز درگیری و لجاجت نخبگان سیاسی وقت زمینههای دخالت و دستاندازی قدرتهای خارجه بر همه شئون سیاسی و اقتصادی کشور را فراهم کرده بود.
جنگ سرد و سیستم عصبی وزارت خارجه ایران
استراتژی سیاست خارجی حکومت پهلوی دوم در سالهای ۲۰تا۳۲ عمدتا متاثر از ماجرای اشغال ایران و مبتنی بر موازنه منفی بود. عمده نخست وزیران و دولتمردان روی کار آمده در این فاصله نسبت به اعطای هرگونه امتیاز سیاسی و اقتصادی به دولتهای خارجی حساس و متعهد بودند. مصدق موازنه منفی را راهبرد رسمی سیاست خارجی خود اعلام کرده بود. شاه در ظاهر باچنین سیاستی بهویژه با کوتاه کردن دست روسها از منابع نفتی در شمال ایران موافق بود اما درگیریهای او با مصدق مانع از پیگیری وفاداری کامل به این راهبرد شدهبود. محمدرضا پهلوی هنوز در درون کشور از قدرت و اعتبار تام و تمامی برخوردار نبود از اینرو تلاش داشت تا با برقراری ارتباط نزدیک با سفارتخانههای خارجی سه کشور آمریکا، انگلیس و حتی شوروی بازنده درگیری با نخست وزیرش نگردد.
جنگ سرد میان آمریکا و شوروی شدت گرفته بود اما سیستم عصبی و ناراحت سیاست خارجی ایران در این سالها مانع از آن میشد تا ایران بتواند از خلال اتحادها و ائتلافهای بینالمللی به تامین منافع ومصالح ملی کشور دست یازد. از سوی دیگر، ایران کانون رقابت قدرتهای خارجی به حساب میآمد و در طول سالهای بعد از شهریور ۱۳۲۰ سیاست خارجی ایران در حد ارتباط با سفارتخانههای خارجی محدود و محصور شده بود. با این حال شاه با شکست مصدق و روی کارآمدن زاهدی خاصه موضوع کنسرسیوم نفت تلاش داشت تا استراتژی ناسیونالیست مثبت را جایگزین استراتژی موازنه منفی نماید. در مجموع سیاست خارجی بازتاب یافته در جلد نخست خاطرات زاهدی نیز در برگیرنده مجموعا عناصر ثابت و متغییری است که با مطالعه و درک ترکیب آن میتوان به فهم سیاست خارجی ایران در دوران نخست وزیری مصدق و فضلا… زاهدی دست یافت.
ارزیابی آمریکاییها از درگیری شاه و مصدق
حجم عمدهای از مطالب کتاب حول مسائل مرتبط با رابطه ایران و آمریکا در سال بحرانی ۱۳۳۲ است. نویسنده کتاب کوشیده تا برخی گفته و ادعاهای خودش را با اسناد منتشر شده از سوی وزارت خارجه آمریکا بهویژه صورتجلسههای شورای امنیت ملی این کشور مستندسازی کند. نوشتههای این کتاب نشان میدهد که سیاستها و واکنشهای آمریکا در قبال رویدادهای ایران تابعی از توجه همیشگی به همسایه قدرتمند شمالی ایران بوده است. تحلیل آمریکا این بود که بعد از مرگ استالین کنترل شوروی بر بلوک شرق و نیز کشورهای همجوار این بلوک مثل ایران افزایش خواهد یافت. آمریکا نگران بود که درگیری میان شاه و مصدق ممکن است به نفع شوروی تمام شود. به گمان آنها اگر شاه سقوط کند سازمان یافتهترین قدرتی که میتواند جایگزین او شود حزب توده است که در آنروزها مخلوق روسها نامیده میشد و باز اگر در این نزاع مصدق کشته شود کشور دچار هرج و مرج شده و کمونیستها برنده شرایط بحرانی خواهند بود و به گفته رئیس جمهور وقت آمریکا سرمایههای نفتی به همراه ۶۰ درصد ذخایر نفتی به دست روسها خواهد افتاد.
این کتاب در باره نحوه ورود و اساسا میزان نقش آمریکاییها در سقوط دولت مصدق اطلاعات چندانی ارائه نمیکند وحتی به استناد صورتجلسه شورای امنیت ملی آمریکا معتقد است که آمریکاییها در ابتدا خواهان همکاری با مصدق بوده و تلاش داشتهاند به او نزدیک شوند. آمریکاییها پیشبینی میکردند که مصدق نهایتا بر شاه غلبه خواهد یافت و در نخستین گام اقدام به تاسیس شورای سلطنت و سپس اعلام حکومت جمهوری خواهد کرد. زاهدی باور دارد که اگر آمریکاییها در ماجرای ۲۸ مرداد نقشی هم داشتهاند این نقش براساس نقشه از پیش تعیین شدهای نبوده است. به عبارتیدیگرآمریکا از میان گزینههای مختلف شامل حمایت از مصدق، حمایت از شاه، خروج از ایران و دوری از انگلیس نهایتا یکی از گزینهها را با مصالح و منافع خود سازگارتر دیدهاند. به باور آمریکاییها ارتش ایران به خاطر کمکهایی که قبلا دریافت کرده دوستدار آمریکاست و مصدق را سد راه رابطه دراز مدت ایران و آمریکا قلمداد خواهد کرد. در مجموع زاهدی تلاش دارد تا شائبه آمریکایی بودن ماجرای سرنگونی دولت مصدق و روی کار آمدن پدرش را در اذهان عمومی کمرنگتر سازد.
اتحاد مصدق و زاهدی در دشمنی با انگلیس
بخشهای دیگری از کتاب خاطرات زاهدی به نوع ارتباط ایران و انگلیس در این سالها مربوط میشود. قضاوت ذهنی ایرانیها نسبت به انگلیس همیشه منفی بوده و به نظر میرسد که چنین قضاوتی در کل دوران پهلوی و سالهای بعد از آن همچنان مستدام باقی ماندهاست. دشمنی با انگلیس حتی در مقاطعی باعث اتحاد و نزدیکی نخبگان ایرانی هم شده است. به گواهی این کتاب همکاریهای اولیه فضلا… زاهدی با مصدق به خاطر تمایلات ضد انگلیسی مصدق بودهاست.
مصدق حتی دربار پهلوی را کانون توطئه جاسوسان انگلیسی توصیف کردهبود و علت انحلال مجلس را به خاطر خریداری شدن حداقل ۳۰ نفر از نمایندگان مجلس از سوی عمال انگلیس اعلام کرده بود. سوءظن به انگلیس صرفا به نخبگان ایرانی محدود نمیشد حتی آمریکاییها هم متوجه بودند که تنفر ایرانیها نسبت به انگلیسها شدیدتر شده و آمریکا بالاخره بر سر قضیه ایران باید حساب خودش را از انگلیس جداکند. با این حال رقابت انگلیس و آمریکا در ایران به مدتها قبل و به ماجرای معروف روبرت ایمبری آمریکایی مربوط میشد. ایمبری عکاس آمریکایی مجله نیویورک تایمز در ایران بود که به تحریک انگلیسیها در ایران به قتل رسید تا پای شرکت نفتی سینکر آمریکا از ایران بریده شود. اردشیر زاهدی همچنین به نقش دقیق انگلیسیها در سرنگونی مصدق اشاره چندان مشخصی ندارد اما مطابق اسناد وزارت خارجه انگلیس ظاهرا توافق شده بود که اگر قرار است در ایران کودتایی صورت بگیرد بهتر است این کودتا توسط شاه و ارتش صورت بگیرد. در هرصورت ماجرای خلع ید چالش عمدهای بر سر روابط ایران و انگلیس به وجود آوردهبود و در سالهای بعد از کودتا انگلیس تلاش داشت تا قبل از هرچیزی تکلیف مسئله نفت را به سرانجام برساند حتی آنها نگران بودند که اگر دولت زاهدی از آمریکا کمک مالی دریافت کند ممکن است حل مسئله نفت مدتها به طول انجامد.
وحشت شاه از قدرتیابی حزب توده
شوروی به عنوان قدرتمندترین همسایه ایران همواره یکی از نگرانیهای جدی رژیم پهلوی در سیاست خارجیمطرح بوده است. رژیم شاه هم از ناحیه تبلیغات کمونیستی در خصوص نابرابریهای اقتصادی در ایران و هم از بابت فعالیتهای مشکوک و مخفیانه حزب توده به شدت مظنون ونگران بود. شاه تقسیم اراضی در ایران را واکنشی به این نگرانیها میدانست و باور داشت که این امر میتواند مانع از اثربخشی تبلیغات کمونیستی در ایران شود. شوروی هم از فعالیتهای روزافزون اقتصادی اصل ۴ ترومن در ایران احساس نگرانی میکرد. زاهدی میگوید سفر من به عنوان نماینده اصل ۴ در مناطق شمالی با واکنش روسها مواجه میشد.البته پدر او در زمان نخستوزیری کوشیده بود به روسها نزدیک شود و حتی با پیوستن ایران به پیمان بغداد مخالفت کردهبود. با این حال حزب توده به عنوان مهمترین ابزار نفوذ شوروی در ایران در ماجرای رویارویی شاه و مصدق علنا جانب مصدق را گرفتهبود هرچند بسیاری هم عقیده داشتند که اتحاد حزب توده و مصدق دائمی و همیشگی نبوده و صرف مخالفت با شاه آنان را به هم نزدیک کردهاست. شاه البته نگران بود که کودتا علیه مصدق ممکن است به خونریزی و نهایتا قدرتیابی حزب توده منجر شود. اردشیر زاهدی مدعی است که کشور شوروی در ماجرای ۲۸ مرداد ۳۲ در مطبوعات و افسران ایرانی نفوذ کردهبود و مشخصا به ۴ روزنامه کمک مالی میکرد و ۷۰۰ نظامی عالیرتبه را جذب کردهبود. در هرصورت سیاست خارجی شاه و شوروی در سالهای منتهی به کودتا همواره توام با بد بینی ونگرانی بوده است.
هدف تهدید آمیز کلینتون از اذعان به کودتا
تقریبا همه کتابهای تاریخی که این مقطع از تاریخ ایران را پوشش میدهد چاره ای جز اشاره و یا پرداختن به ماجرای کودتای ۲۸ مرداد و نقش آمریکاییها و انگلیسیها در آن را ندارند. اردشیر زاهدی اما با نوشتن این کتاب میکوشد تا ثابت کند که اولا در ایران کودتایی نبوده و برکناری مصدق و بازگشت شاه فقط به خواست مردم بوده است ثانیا در تحول سیاسی حادث شده که منجر به سرنگونی مصدق و جایگزینی فضلا… زاهدی شد کشورهای بیگانه نقش مداخله جویانهای نداشتهاند. او حتی اعتراف صریح خانم آلبرایت وزیر خارجه دولت کلینتون به دست داشتن آمریکاییها در کودتای ۲۸ مرداد را هم نادیدهگرفته و میگوید آمریکاییها در زمان کندی سعی داشتند پیروزی حادث شده در ایران را به عنوان جبران شکست در خلیج خوکها به نفع خود مصادره کنند و در زمان کلینتون هم قصد دارند به طرح مجدد این مسئله به ایران پیام تهدید آمیز بدهند که ساقط کردن حکومت در ایران بوسیله یک گروه ناراضی اقدامی دور از ذهنی به نظرنمی رسد به عقیده او انگلیسیها هم با کودتا نامیدن وقایع ۲۸ مرداد سعی دارند بر سایر دخالتها و اعمال نفوذهای خودشان درشئون سیاسی و اقتصادی ایران اعمال نفوذ کنند.
اما واقعیت این است که مطابق همه اسناد و مدارک منتشر شده در منابع داخلی و خارجی بالاخره در ایران کودتایی به وقوع پیوسته و قدرتهای خارجی نیز در آن نقش داشته است. منتهی ریشه اصلی این دخالتها را باید در رابطه پرظن وتنش شاه و نخبگان سیاسی وقت جستوجو کرد. شاه به لحاظ روانی در مواجهه با امثال قوام السلطنه و مصدق و حتی فضلا… زاهدی احساس ضعف میکرد و تلاش داشت با مدد جستن از سفارتخانههای خارجی مانع از قدرتیابی رقبا و مخالفانش شود. مخالفان او هم فکر میکردند شاید وارد کردن خارجیها به عرصه بازی سیاسی بتواند به تحدید قدرت خودکامه شاه و دربار منجر شود. در هر صورت دخالت خارجیها در مسائل داخلی کشور با خلقیات و نگرش سیاسی نخبگان و بازیگران عرصه سیاست ایرا ن نیز مرتبط بوده است.
* منبع: خاطرات اردشیر زاهدی از کودکی تا استعفای پدر از نخست وزیری، ویراستار احمد احرار، چاپ اول (تهران: انتشارات بهزاد، سال ۱۳۸۶)