«ای خوش آن آژیردل در خواب رفتنها؛
وان به فریاد رسای دیدبان از خواب جستنها؛
آن به جرأت تا دلِ گرداب رفتنها؛
وان به همت از دلِ گرداب جستنها؛
آن به سینه خشم ویرانکار توفان را سپر گشتن:
ناهراسیدن،
پشت ناکردن،
پیش رفتن،
چیره برگشتن.»
کانون نویسندگان ایران: چهارم خردادماه دومین سالگرد درگذشت اسماعیل خویی، شاعر و عضو دیرین کانون نویسندگان ایران است. خویی که دوران خردسالی را از بدو تولدش در سال ۱۳۱۷ در مشهد گذراند، با پایان دورهی متوسطه برای ادامهی تحصیل به تهران رفت. او پس از اخذ دکترای فلسفه از دانشگاه لندن در سال ۱۳۴۴ به ایران بازگشت و در تهران اقامت گزید.
از نظر نگرش و عمل اجتماعی و سیاسی و ارتباط آن با فرهنگ و هنر و ادبیات، آنچه نام اسماعیل خویی را در عرصهی هنر متعهد به آزادیِ انسان ماندگار کرده است، افزون بر مجموعهشعرهای تأثیرگذارش، حضور فعال او در مقام شاعری منتقد و معترض به سانسور و فرهنگ حذف است؛ حضوری پر فراز و نشیب که بخش عمدهای از زندگی خویی را شامل میشود. خویی به همراه جمعی ۵۰ نفره از نویسندگان و شاعران در مخالفت با سیاستهای استبدادی رژیم پهلوی در عرصهی فرهنگ و هنر، در سال ۱۳۴۷ به تأسیس کانون اهتمام ورزیدند تا در جهت اعتلای فرهنگ و آزادیِ بیان و اندیشه گام بردارند. خویی یکی از شعرخوانانِ شبهای شعر گوته در سال ۱۳۵۶ بود که این شبهای شعر توانست شور و هیجانی آزادیخواهانه در دل بسیاری از جوانان برافروزد.
شبهای شعر گوته در ده شب در مهرماه ۱۳۵۶ به همت کانون نویسندگان ایران برگزار شد و یکی از کنشهای مهم و تأثیرگذار و تاریخی نویسندگان بر ضد اختناق و سانسور حاکم در مبارزات مردمی است. با شروع مجدد فعالیتهای کانون نویسندگان ایران، خویی پس از انقلاب ۱۳۵۷ سه بار به عضویت هیئت دبیران کانون انتخاب شد، اما نظام اسلامی تازه اسقرار یافته که دست به کار قلع و قمع منتقدان و دگراندیشان شده بود و در خونریزی و اعدام هیچ کم نمیگذاشت، با ممنوع کردن فعالیت همهی گرایشهای فکری، سیاسی و عقیدتی، کتابسوزان و اِعمال سانسور گسترده و سیستماتیک، فعالیت کانون نویسندگان ایران را در سال ۶۰ به محاق برد و به تعطیل کشاند. خویی در دههی شصت چون بسیاری دیگر از سر ناچاری، تبعیدی خودخواسته از وطن را برگزید و به لندن مهاجرت کرد و در آنجا تا پایان عمر فعالیتهای ادبی خود را ادامه داد.
خویی را میتوان از شاعران دارای سبک سمبولیسم اجتماعی با رویکردی نیمایی دانست که گاه در قوالب کلاسیک نیز میسرود و افزون بر شعرهای عاشقانهاش، بازتاب مسائل و آلام اجتماعی در شعر او برجسته است. اگرچه ترجمههایی چون «در پوست شیر» (شون اوکیسی) و چندین اثر ادبی و انتقادی مانند «از شعر گفتن» از او به جای مانده است اما آنچه اسماعیل خویی را به نامی ماندگار تثبیت کرده است، قریب به ۶۵ سال فعالیت و سرایش او در قلمرو شعر نو و معاصر فارسیست. یکی از شعرهای مشهور او شعرِ «وقتی که بچه بودم» است که توسط فرهاد مهراد در آلبوم «خواب در بیداری» اجرا شده و به بخشی از خاطرات دوستاران موسیقی بدل شده است. در شعر و شاعری، دفترهای پُرشماری از خویی به یادگار مانده است که از جمله میتوان به اقلام زیر اشاره کرد:
بر خِنگ راهوار زمین، بر بام گردباد، زان رهروان دریا، از صدای سخن عشق، فراتر از شب اکنونیان، بر ساحل نشستن و هستن، یک تکهام آسمان آبی بفرست، غزلقصیدهی آغوش عشق و چهرهی زیبای مرگ و غزل قصیدهی «من»های من، نهنگ در صحرا و…
نام و آثار اثرگذارش ماندگار باد