نرگس محمدی، نایب رییس کانون مدافعان حقوق بشر با ارسال نامهای به محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در خصوص واکنش او به دیدار کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با تعدادی از فعالان حقوق زن، توضیحاتی را ارائه کرد.
پس از ملاقات کاترین اشتون با گوهر عشق، مادر ستار بهشتی، نرگس محمدی و ۵ فعال دیگر حقوق زن، برخی مسئولان حکومتی و سایتها و رسانههای وابسته به طیف محافظه کار در موضع گیریهایی با انتقاد از عملکرد دستگاه دیپلماسی، اتهامهایی را هم به خانم محمدی نسبت دادند.
کاترین اشتون اولین سفر خود به تهران را با دیدار با ۷ نفر از فعالان حقوق زن آغاز کرد. مادر ستار بهشتی، وبلاگ نویس کشته شده در اثر بدرفتاری در بازداشتگاه پلیس یکی از این ۷ نفر بود.
خانم محمدی نیز که در دادگاه تجدید نظر به شش سال حبس محکوم شده بود، دو سال پیش به دلیل بیماری جدی با قرار وثیقه، اجازه مرخصی و درمان خارج از زندان دریافت کرد.
در مهرماه ۱۳۹۰ خانم اشتون در بیانیهای با ابراز نگرانی از وضعیت نرگس محمدی، نایبرئیس کانون مدافعان حقوق بشر، گفته بود که با توجه به وضعیت سلامتی خانم محمدی، او در زندان به امکانات پزشکی لازم دسترسی نخواهد داشت.
به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، متن نامه نرگس محمدی، نایب رییس کانون مدافعان حقوق بشر به محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به شرح زیر است:
جناب آقای دکتر ظریف
وزیرمحترم امور خارجه جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام
پس از ملاقات سرکار خانم اشتون با سرکار خانم گوهر عشقی- مادر داغدار ستار بهشتی- و اینجانب، شاهد موضعگیریهایی از سوی مقامات و مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران و مطبوعات، سایتها و ارگانهای محافظه کاران افراطی بودیم که اینجانب را با الفاظ و اتهامات بیاساس مورد توهین قرار دادهاند. در این موضع گیریهای ابهام و افترا آلود، اینجانب محارب، مسلح، فعال فتنه، عامل فتنه، فتنه گر و… نامیده شدهام.
اما در این میان خبری در سایت مشرق منتشر شد مبنی بر موضع گیری جنابعالی پیرامون این دیدار که اظهار کرده بودید: از ملاقات خانم اشتون با «محکومان فتنه» اطلاعی نداشتم.
هر چند سالها است که با توهین، افترا، محرومیت و محکومیتهای متعدد مواجه بودهام و این افتراها امری جدید نیست، اما به کار بردن واژه «محکوم فتنه» از سوی وزیر محترم امور خارجه دولت اعتدال و تدبیر برایم غیر منتظره و تعجب انگیز بود.
متاسفانه واژه «فتنه» که از سال ۸۸ مستمسک و بهانهای برای سرکوب، محکوم کردن و تضییع حقوق تعداد زیادی از شهروندان ایرانی شده است، نه عنوانی است مجرمانه و نه عملی است مشخص و تعریف شده و تندروهای حکومت از این واژه اساسا برای به «سه کنج» راندن مخالفان و منتقدان بهره میجویند و کارکردی سرکوبگرانه پیدا کرده است.
جناب آقای ظریف
اینجانب چون هزاران شهروند بیگناه ایرانی که با این عنوان مبهم، حقوق انسانیشان تضییع شده است، «محکوم فتنه» نیستم بلکه محکوم بیعدالتی و تبعیض هستم که نه تنها خودم بلکه اعضای خانوادهام حتی کودکان کوچکم طعم محرومیت و بیپناهی را میچشند. بنده نه تنها فتنه گر نیستم بلکه یک فعال حقوق بشر هستم که قصدی جز بهبود شرایط زیست انسانی هموطنانم ندارم.
ای کاش جنابعالی در این مصاحبه به جای «محکوم فتنه» حد اقل از یک واژه تعریف شده و حقوقی استفاده میکردید و حتی اگر میخواستید مرا یک محکوم به تحمل حبس بخوانید، مغلوب فضاسازی افراطیون نمیشدید و بر چسب افترا انگیز «فتنهگری» را بر پیشانی یک زن ایرانی و یک انسان که حرمت والایی در تفکر دینیای که شما معتقد به آن هستید، نمیچسباندید.
فراموش نباید کرد که آقای روحانی با شرکت گسترده مردم در انتخابات و با حمایت و آرای تفکر اصلاح طلب و اعتدال گرا بر سر کار آمده و قدرت خود را نه از سوی حکومت و جناح محافظه کار تندرو بلکه از جانب طیف گسترده مردم معتقد به دموکراسی و آزادی کسب کرده است و تصور و توقع این است که گفتمان غالب دولت و سیاستهای چنین کابینهای اگر نه کاملا منطبق با آرای اصلاح خواهان، عدالت طلبان و آزادی طلبان جامعه، حداقل میبایست همسو با چنین جریانات و تفکرهای ملی و مردمی باشد.
استفاده از چنین الفاظی نه در شأن وزیر محترمی چون حضرتعالی است که به واقع موجب افتخار و سربلندی ملت در عرصه بین المللی شدهاید و با پشتکار و درایت دولت تدبیر، سایه ابر سیاه جنگ و بخشی از تحریمها را آرام آرام از سر ملت کنار زدهاید، و نه در راستای شعارهای رییس جمهور محترم است که توانست پس از ۸ سال برافراشته شدن دیوار ترس و یاس و سرخوردگی ملت در عرصههای داخلی و بین المللی، دوباره جوانههای امید را در دل ملت بکارد و ترکی شکننده بر این دیوار ترس و یاس فرود آورد.
اینجانب نایب رییس کانون مدافعان حقوق بشر و از فعالان زنان جامعه سربلند و متمدن ایرانم و شرکت در چنین ملاقاتها و گفتوگوهایی با مقامات بین المللی و گروههای حقوق بشری را حق طبیعی و مسلم خود میدانم و نیک یقین دارم که جنابعالی به دلیل تخصص و اشراف خود به مسایل روابط و عرف بین الملل اذعان دارید که چنین ملاقاتها و نشستهای کاری با فعالان مدنی جوامع، کاملا رایج و معمول بوده و از ارزش و اعتبار خاصی برخوردار است و اساسا طرح مسایلی چون جاسوسی و اقدامات مداخله جویانه از وجاهت قانونی و عرفی برخوردار نیست. این نشستها نه دیدارهای حاشیهای بلکه همان طور که سرکار خانم اشتون اظهار داشتند، برنامههایی هستند که هدف جامعه جهانی است.
در جهان امروز احترام جامعه جهانی به جامعه مدنی در سراسر جهان نه تنها موجب تقویت جوامع مدنی است بلکه سازمانها و نهادهای بین المللی را نیزدر پیشبرد اهداف صلح خواهانه در جهان یاری میکند.
در این راستا احترام به جامعه مدنی احترام به حقوق ملتها و اراده مصمم آنها برای تحقق صلح پایدار جهانی و نهادینه شدن حقوق بشر ارزیابی میشود و هیچکس حق ندارد چنین حقی را از ملتها سلب کند. دولتها نمیتوانند و نباید به تنهایی مخاطب و تصمیم گیر در گفتوگوهای بین المللی به ویژه در عرصه حقوق بشر باشند و نقش نهادهای مدنی بسیار تعیین کننده است.
اینجانب ضمن تشکر و احترام به تفکر بسیار با ارزش و شجاعانه خانم اشتون در احترام به جامعه مدنی و دعوت و گفتوگوی جدی ایشان با بخشی از فعالان زنان و حقوق بشر، این ملاقات را قانونی و در راستای حفظ منافع ملی سرزمینم میدانم و خواهان تداوم آن و به نوعی مشارکت جامعه مدنی در گفتوگوهای بین المللی برای پیشبرد اهداف اصلاح گرایانه جهانی و ملی هستم.
با سپاس
نرگس محمدی