جنگ در غزه و جشن در بورس سهام نیویورک

یکشنبه, 23ام مهر, 1402
اندازه قلم متن

 هر بار که رویدادهایی مثل آن چه اکنون در غزه می گذرد کلید می خورد، موجی از خشم و احساسات با بارقه ی شدید مذهبی، قومی، نژادی و ملی به پا می خیزد. مسلمانان به یهودیان و یهودیان به مسلمانان می تازند و یکدیگر را به نژادپرستی و قوم پرستی و امثال آن متهم می کنند. این بدون شک برای مدت ها ادامه خواهد یافت. اما شاید بد نباشد که یک بار هم شده به گونه ی دیگری به این موضوع پر از اشک و خون نگاه کنیم و وارد قصه ی قدیمی خوب و بد بودن یهودی و مسلمان نشویم. برای این منظور یک نکته می تواند کنجکاوی ما را برانگیزد که در پایین به آن پرداخته ایم.

اگر قضیه اسرائیل را مورد تدقیق قرار دهیم می بینیم موضوع به راستی بر سر یهودیت نیست، چرا که در سرزمین فلسطین در دوران عثمانی و نیز در زیر حیطه ی استعمار بریتانیا از صدها سال پیش، یهود و عرب کنار یکدیگر زیسته اند و امروز نیز انبوهی یهودی آرزویی جز همزیستی با خواهران و براداران عرب و مسلمان و فلسطینی خود ندارند.

پس این کشتار و اشغالگری هفتاد ساله و نفرت برانگیز عظیم در سطح خاورمیانه از کجا می آید؟

ما ایرانی ها که دهه هاست قربانی عملکرد رژیم مافیایی اسلامی هستیم و هر جا که می رویم با بدبینی و بد رفتاری و برچسب هایی مانند متعصب و تروریست روبرو می شویم می توانیم تفاوت میان حاکمیت اسرائیل و مردم اسرائیل را درک کنیم. در اصل پاسخ را نه در یهودیت، که در «صهیونیسم» باید جستجو کرد. یک مکتب مخوف من درآوردی که در قرن بیستم ظهور کرد و به واسطه ی مانوورهای پیچیده ی استعمار بریتانیا در خاورمیانه، با تشکیل کشوری که یهودیان چندان نمی خواستند و صهیونیست ها حتمن می خواستند، یعنی اسرائیل، رسمیت یافت. جالب این که این همزمان است با ظهور و رشد جریانی که می رفت تا دهه ها بعد، در رقابتی ظاهری، اما همکاری باطنی، در خدمت همان اهداف شوم پنهانی باشد: اخوان المسلمین.

در این میان است که نکته ی کنجکاوی برانگیزی که در بالا اشاره کردیم بروز می کند و آن این که، سر سخت ترین دشمنان صهیونیسم نه مسلمانان دو آتشه، که خود یهودیان هستند. دشمن اصلی صهیونیسم در داخل و خارج از اسرائیل، یهودیان ارتدکس باورمندی هستند که روایت اصیل و به قول خودشان، تحریف نشده ی یهودیت را قبول دارند و صهیونیسم را نوعی دستکاری متون مقدس، جعل تاریخی و شارلاتانیسم مذهبی می دانند. این هفته، در حالی که کودکان غزه تکه و پاره می شدند، این یهودیان ارتدکس با وجدان از پلیس صهیونیست اسرائیل باتوم و لگد دریافت می کردند. جهان مترقی باید به یهودیان روشن و آگاه یاری دهد تا بتوانند اسرائیل و منطقه را از شر صهیونیسم رها سازند.

این مخالفت شدید ارتدکس های یهودی با صهیونیسم و نیز برخی جریان های مترقی صلح طلب یهودی در کنار آنها شک و تردید جدی ما را در مورد ماهیت این کینه و اختلاف برمی انگیزد. پرسش: اگر صهیونیسم، نماد برتری طلبی قومی و مذهبی و نژادی یهود نیست، پس چیست؟

این جاست که نگارنده از خوانندگان دعوت می کند، یک بار هم که شده، برای پاسخ به این پرسش و درک عمیق تر موضوع، در دامی که خود صهیونیست ها با کار تبلیغاتی عظیم و صد ساله بر سر راه فهم مان قرار داده اند، یعنی رفتن به سوی خشم و نفرت نژادی و قومی و مذهبی، نیافتیم.

قضیه را این گونه ساده کنیم بدون آن که به ساده سازی مفرط دچار شویم:

صهیونیسم، در واقع امر، ابزار پیشبرد طرح های جریان های پول پرست و منفعت جوی تسلیحاتی، مالی و نفتی است در پوشش قوم و مذهب. در ورای ضرورت عملیاتی و تجمیع نفر و نیرو برای پیاده کردن پروژه ها که در قالب «ارض موعود» و «کشور خاص خود» به خورد یهودیان جهان داده اند، صهیونیست ها هیچ آرمان و هدف والا و آن-جهانی ندارند جز بالاترین حد از کسب و حفظ قدرت و ثروت برای خود. بارقه ی مذهبی و قومی و افسانه سازی هایی که صهیونیست ها به کار خود می دهند همان قدر جدی و واقعی است که روایت های متعصب مذهبی و اسلامی آخوندهای زنباره و طالبان زن کش و بچه باز برای تامین لذت شکم و زیر شکم خود.

می خواهید از معجزه ی آخر نمایش مشترک تل آویو و تهران و دفتر حماس در قطر با خبر شوید؟

دراین زمینه اجازه دهید که به سراغ اخبار اقتصادی چند روز گذشته برویم و ببینیم پس از این حرکت هماهنگ میان تل آویو، دفتر حماس، تهران و بورس نیویورک چه در حال گذشتن است. گزارشی که به تازگی منتشر شده است نشان می دهد از ابتدای سال ۲۰۲۳ تا ماه اکتبر، صنایع نظامی بزرگ در آمریکا شاهد یک فرار سرمایه ی معادل ۹۸ میلیارد دلار بوده اند. به این ترتیب که ارزش سهام ده تا از شرکت های بزرگ تولیده کننده تسلیحات و تجهیزات نظامی در بازار سهام آمریکا یک هرز سهام معادل ۵۷ میلیارد دلار داشته اند. به این ترتیب می بینیم که درست به مثابه حال و هوای اقتصاد آمریکا در آستانه ی ۱۱ سپتامبر یک بار دیگر ضرورت جان و نفس تازه ای دادن به این صنایع مطرح بوده است. (به جدول نگاه کنید.)

در پایین می بینیم که در کمتر از چند روز بعد از حمله ی حماس و آغاز جنگ غزه شرکت های صنایع دفاعی موفق شدند بیش از یک سوم از ضرر سال جاری خود را جبران کنند. به این اخبار نگاهی بیاندازید:

  1. ارزش سهام شرکت های پیمانکار وزارت دفاع آمریکا از روز جمعه به این طرف معادل ۳۰ میلیارد دلار افزایش یافت. (نقل قول تویت شده رابرت ریچ، وزیر کار سابق آمریکا)
  2. سهام وزارت دفاع آمریکا بعد از حمله ی حماس نزدیک ۳۰ میلیارد دلار افزایش یافت. (مجله ی فوربس)
  3. ارزش سهام صنایع دفاعی ژاپن و کره ی جنوبی بعد از حمله ی حماس رو به اوج گذاشت. (شبکه سی ان بی سی)
  4. سهام شرکت های تسلیحاتی بار دیگر مرکز توجه سهامداران قرار گرفت. (بلومبرگ)
  5. قیمت نفت افزایش یافت. (همان)
  6. شرکت‌های بزرگ دفاعی مانند لاکهید مارتین، نورث روپ گرومن، هانتینگتون اینگالز، L3Harris Tech و General Dynamics هر کدام حداقل ۸ درصد در شاخص S&P 500 رشد کرده‌اند. ) لایو منت(
  7. لاکهید مارتین و سایر سهام دفاعی افزایش یافته اند. چرا مسابقه می تواند به راه خود ادامه دهد. (بارونس)

و این هنوز از نتایج سحر است. این فقط حاصل تبادل آتش دو طرف در مساحتی معادل چند زمین فوتبال است. تصور کنید آن چه را که شرکت های بزرگ تسلیحاتی و نفتی و صنعتی و لجستیک و پشتیبانی جهان سرمایه داری در صورت آغاز یک جنگ بزرگ منطقه ای و طولانی مدت کسب خواهند کرد. برای این که بدانیم چگونه صهیونیست های دولت نتانیاهو می خواهند حرص و طمع این شرکت های بزرگ تسلیحاتی را که دولت های متبوع کشورهای خویش را در جیب دارند برانگیزند. بد نیست ببینیم که هر بار چه چشم اندازهای «درخشان» و «رویارویی» را برای آنها تصور می کنند. به طور مثال بگذارید نگاهی کنیم به روند رویابافی که صهیونیست ها برای میلیون ها طرفدار خویش و نیز کمپانی های بزرگ توصیف می کنند بیاندازیم. این جا هم باز تمام داستان های «اسرائیل بزرگ» و «حکومت جهانی یهود» و غیره، چیزی نیست جز شارلاتانیسم مذهبی و تبلیغاتی و مغزشویی ایدئولوژیک برای زنده نگه داشتن تنور جنگ برای شرکت های بزرگ نظامی، صنعتی، نفتی و لجستیکی.

فواید عملیات حماس برای صهیونیسم حاکم بر اسرائیل براساس روش مخ زنی نزد باورمندانشان:

۱) باز شدن راه برای پیشبرد گسترش سرزمینی اسرائیل با اشغال هر چه بیشتر خاک فلسطینی ها (نوار غزه)

۲) دفن همیشگی ایده و آرمان دو کشور کنار هم (اسرائیل و فلسطین) زیر چرخ تانک های اسرائیل

۳) اخراج کامل فلسطینی ها از نوار غزه، بعد همین کار در کرانه ی باختری رود اردن و سپس اخراج عرب های شهروند اسرائیل برای ساختن دولت-ملت یهود در تمام فلسطین تاریخی به اضافه ی ضمیمه سازی دائمی بلندی های جولان و نیز سرزمین های اشغالی لبنان

۴) درگیری با حزب الله برای یافتن بهانه ی لازم در جهت تصرف مشترک زمینی لبنان توسط اسرائیل و آمریکا و شاید برخی کشورهای اروپایی همراه

۵) حذف موضوع فلسطین و آینده ی آنها در مذاکرات با کشورهای عرب و به خط کردن آنها برای پیوستن به پیمان ابراهیم به عنوان قربانیان بعدی توطئه های نابودسازی ملت هایشان و تصرف کشورها و قرار دادن منابع آنها در اختیار حکومت جهانی یهود.

۶) زمینه سازی برای تشدید بی سابقه ی تنش های «قلابی» با حکومت دست نشانده ی خود در تهران و به این بهانه حمله و هجوم نابودسازی ایران و ایرانی و تصرف منابع آن در خدمت حکومت جهانی یهود.

۷) قوی شدن به اندازه ی کافی برای به زیر سلطه کشیدن کل خاورمیانه به عنوان بخشی از اسرائیل بزرگ و به تدریج رفتن سراغ قدرت های منطقه ای مانند ترکیه و پاکستان برای تبدیل آنها به کشورهای تخریب شده و درمانده و آماده ی آمدن به زیر سلطه ی حکومت جهانی یهود.

۸) تبدیل خاورمیانه به موضوع اصلی فعالیت های سیاسی و نظامی آمریکا برای ده سال آینده تا مرز استفاده از تمام منابع و امکانات ایالات متحده در خدمت حکومت جهانی یهود و تبدیل آن به یک تفاله ی آشوب ساز در سطح جهانی.

۹) اعلام حکومت جهانی یهود به عنوان ابرقدرت و درخواست از چین و روسیه برای تعامل با آن و در غیر این صورت آماده ی تباه شدن زیر دست و پای آن.

این ها هر چند وقت یک بار از این فیل های این گونه هوا می کنند و تا آن جا که ممکن است پیش می روند. هر موقع هم که به بحرانی جدی خوردند زیر تمام قول و وعده های خود می زنند و شروع به شمارش پول هایی که تا همان جا جمع کرده اند می کنند. به طور مثال به یاد داریم که پس از حملات ۱۱ سپتامبر، ژنرال تامی فرانک، که در آن زمان فرمانده فرماندهی مرکزی ایالات متحده بود، گفته بود طرحی برای حمله به هفت کشور: عراق، ایران، سوریه، لبنان، لیبی، سومالی و یمن طراحی کرده بوده است. این طرح بعدها به «یادداشت فرانک» معروف شد دسته گل همین دار و دسته صهیونیست مستقر شده در دولت بوش پسر با طرح «خاورمیانه ی بزرگ» بود. البته بعد دیدیم که به چه فاجعه ای ختم شد. اما فراموش نکنیم که به قیمت کشته شدن نزدیک به یک میلیون نفر در این دو کشور و آواره شدن ۲۰ میلیون نفر، رقمی معادل ۸ تریلیون دلار فعالیت مالی نصیب اقتصاد آمریکا و متحدانش و از جمله شرکت های بزرگ تسلیحاتی شد. بعد از یازده سپتامبر کاندولیزا رایس، صهیونیست معروف آمریکایی، برای تحریک اشتهای شرکت های بزرگ از «خاورمیانه ی جدید» صحبت می کرد، این بار نتانیاهو می گوید: «خاورمیانه را تغییر خواهیم داد.» فراموش نکنیم که رقم اختصاص یافته به امور دفاعی در آمریکا پس از ماجرای یازدهم سپتامبر بالغ بر ۱۴ هزار میلیارد دلار بوده است که یک سوم آن به شرکت های پیمانکار وزارت دفاع اختصاص یافته است، یعنی یک تجارت ۴٫۵ هزار میلیارد دلاری. در واقعه ی یازدهم سپتامبر ۲۹۷۷ نفر جان خود را از دست داند. رقم درآمد شرکت های پیمانکار را که تقسیم کنیم می بینیم بابت هر نفر بیش از یک و نیم میلیارد دلار پول به جیب آنها رفته است. این ارزش دقیق جان هر آمریکایی برای سرمایه داری تسلیحاتی آمریکا بود و حالا می توان همین محاسبه را در مورد هفتم اکتبر ۲۰۲۳ داشت. البته در این میان یک میلیون قربانی عراقی و افغانی به حساب نمی آیند و به همین ترتیب خواهد بود جمع کثیر قربانیان فلسطینی و خاورمیانه ای.

بعد از ۱۱ سپتامبر حالا ۷ اکتبر

یک بار دیگر، صهیونیسم در نقش همیشگی و کارکردی تاریخی خود که از ابتدا توسط لندن و مافیاهای بینان گذار آن تاسیس شد وارد عمل شد ه است. چیزی حدود صد سال است که بنگاه صهیونیسم به اسم تورات و موسی و یهود و خدا و سرزمین ومقدس و ارض موعود و شوخی هایی از این دست، برای جهان سرمایه داری و به ویژه، برای بخش نظامی و نفتی و صنعتی آن چندین تریلیون دلار تولید درآمد کرده است. ما ایرانی ها شاهد بودیم که در یک جا به جایی قدرت توسط آنها در سال ۵۷ در کشورمان، در طول چهار ونیم دهه ی گذشته، چند تریلیون از ثروت های مردم ایران و ملت های عرب خاورمیانه را به جیب این شرکت های بزرگ ریختند.

من و شمای ساده دل می توانیم بنشینم و برای خود هزاران صفحه مطلب به نفع یا به ضرر یهودیت و اسلام و توحش هر یک از آنها بنویسیم و دهها سال دیگر همدیگر را مورد حمله قرار دهیم؛ ولی این ها دعوای سر لحاف ملا خواهد بود. اصل قضیه این است که برای سرمایه داری جنگ ‌محور هیچ چیز بالاتر از پول نیست: نه جان یهودی و فلسطینی و ایرانی، نه گرمایش کره ی زمین و تخریب محیط زیست نه حتی جنگ اتمی نابودساز؛ آن چه اهمیت دارد ثروت و قدرت بیشتر و لذت ناشی از آن است و بس. این همان جنون یا از خودبیگانگی است که بشریت را به سوی تلاشی و سقوط می برد.

بنابراین آگاه باشیم که این، نه دعوای مذهب است، نه مرافعه قوم و نه ستیز نژاد، بلکه همه ی این قصه ها برای سر کار گذاشتن جهان بوده و است تا حواس مردمان به سوی ماهیت و اصل جریان، یعنی غارت منابع مادی و چپاول مالی زمین برای جنگ و کشتار و کسب سود و منفعت اربابان نرود.

بیایید یک بار هم شده پرده های قلابی دعواهای مذهبی و قومی و نژادی را کنار بزنیم تا ببینیم هیولاهای سهامدار شرکت های بزرگ مالی و صنعتی چگونه پشت آنها نشسته اند و در حالی که به میلیاردها دلار سود خود می نگرند، به ریش من و شمای ایرانی و اسرائیلی و عرب و یهودی و فلسطینی و امثال آن می خندند که هنوز داریم به نفع یا به ضرر یهودیت و اسلام و غیره تو سر هم می زنیم.

بیایید این بازی مسخره، خونین و کثیف را رسوا کنیم! آگاه شویم و آگاه سازیم! انتخاب با ماست.#

برای دنبال کردن برنامه های تحلیلی نویسنده به وبسایت تلویزیون دیدگاه مراجعه کنید: www.didgah.tv

جهت اطلاع از نظریه‎ ی «بی ‎نهایت ‎گرایی» به این کتاب مراجعه کنید: «بی ‎نهایت ‎گرایینظریه ‎ی فلسفی برای تغییر» www.ilcpbook.com

آدرس تماس با نویسنده: korosherfani@yahoo.com

توئیتر: KoroshErfani@

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.