تصویری از مراسم تشییع جانباختگان انفجارهای کرمان AP – Vahid Salemi
روز جمعه ۱۵ دیماه همزمان با انتشار خبر رویترز، ادارۀ استخبارات طالبان در وبسایت «المرصاد» مدعی شد که مهاجمان کرمان شهروندان تاجیکستان بودهاند. چند ساعت پس از انتشار این خبر بود که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در بیانیهای هویت یکی از مهاجمان انتحاری را شهروند تاجیکستان اعلام کرد و افزود: هویت مهاجم انتحاری دوم هنوز شناسایی نشده است.
پس از انتشار اطلاعیۀ داعش، رسانههای ایران که اسرائیل و آمریکا را مسئول آن انفجارها معرفی میکردند به حقیقت ماجرا پی بردند. داعش مدعی شد که انفجارها کار دو بمبگذار انتحاری به نامهای «عمرالموحد» و «سیفالله المجاهد» بود و عملیات آنان را ضربۀ امنیتی سنگین به حکومت ایران توصیف کرد. در اطلاعیۀ داعش آمده است که «قاسم سلیمانی در کشتار مسلمانان در عراق و سوریه فراوان دست داشته است».
اما داعش در اطلاعیهاش نگفته است که انفجارهای کرمان کار کدام شاخۀ آن گروه بوده است و این برای بسیاری از کارشناسان چیستانی ناگشوده است. بعضی از کارشناسان معتقدند که عملیات داعش در ایران همیشه همین ویژگی را داشته جز در حمله به رژۀ نظامی اهواز که داعش به طور مشخص شاخۀ «ولایت خراسان» را مسئول آن حمله اعلام کرد.
حمله به رژۀ نظامی اهواز در شهریور ۱۳۹۷ در سالگرد آغاز جنگ ایران و عراق، دومین عملیات داعش در ایران بود. نخستین حملۀ این گروه در ایران در ۱۷ خرداد ۱۳۹۶ بود که در طی آن مهاجمان مسلح با کمربندهای انفجاری به ساختمان مجلس شورای اسلامی و مقبرۀ خمینی حمله کردند و ۱۲ تن را کشتند.
سومین حمله در ۴ آبان ۱۴۰۱ روی داد. در آن روز مهاجمی مسلح به حرم شاهچراغ شیراز، یکی از زیارتگاههای شیعیان، حمله کرد که در طی آن ۱۳ تن از جمله دو کودک و یک زن کشته و ۳۰ تن زخمی شدند. عامل اصلی حمله زخمی و دستگیر شد اما بر اثر شدت زخم درگذشت. وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی او را تبعۀ تاجیکستان و فرد دیگری را که گویا پشتیبان او بود تبعۀ افغانستان اعلام کرد.
چهارمین حمله در ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ روی داد. این بار نیز مهاجمان به حرم شاهچراغ شیراز حمله کردند. در آن حمله یکی از خادمان و یکی از محافظان حرم کشته و هفت نفر دیگر زخمی شدند. خبرگزاریهای جمهوری اسلامی از دستگیری یکی از مهاجمان خبر دادند که «تاجیک تبار» و اهل «ولایت بدخشان» بود. استاندار فارس داعش را مسئول آن حمله اعلام کرد و گفت که مهاجمان در پی «انتقام اعدام دو تروریست» بودند که در جریان حملۀ سال پیش به شاهچراغ دستگیر و محکوم شده بود.
با این حساب، انفجارهای کرمان پنجمین حملۀ داعش در ایران بود. این حمله نشاندهندۀ ناتوانی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در جلوگیری از عملیات داعش در خاک ایران است. از سوی دیگر، نشاندهندۀ نیرو گرفتن شاخۀ خراسان داعش است که درنگی در بعضی از مبانی ایدئولوژیکی آن نباید خالی از فایده باشد.
پس از آنکه شبه نظامیان داعش شهر موصِل را در ۹ ژوئن ۲۰۱۴ تسخیر کردند و رهبر آنان، ابوبکر البغدادی، در ۲۹ ژوئن آن سال در مسجد جامعِ موصل اعلام خلافت کرد، قرار شد «خلافتِ اسلامی» پس از چیرگی بر عراق و سوریه قلمروش را در دو جهت گسترش دهد. یکی در جهت شمال افریقا و تسخیر همۀ سرزمینهایی که در گذشته جزو خلافت اسلامی بودند از جمله اسپانیا، و دیگری در جهت شرق و «تشکیل خراسان بزرگ» که زیر عنوان «ولایت خراسان» از آن یاد میکنند.
خراسانِ تاریخی پیش از اسلام یکی از چهار ولایت بزرگ ساسانیان بود و خود به چهار بخش تقسیم میشد که هر یک مرزبانی داشت. اما بر تمامیِ آن سرزمین فرماندهی از مرو فرمان میراند. آن سرزمین شرق و شمالِ شرقیِ ایران، جَنوب و جَنوب شرقیِ ترکستان، جَنوب شرقی ازبکستان، سراسر افغانستان، تاجیکیستان و بخشهایی از پاکستان را شامل میشد.
پس از گشودن آن به دست اعرابِ مسلمان، بسیاری از قبایل عرب به آن سرزمین مهاجرت کردند و چنان که در تاریخها آمده است، با زنان بومی آنجا ازدواج کردند و گروه گروه در نیشابور و طوس و مرو و هرات و بلخ جایگیر شدند. آنان از سویی سببساز گسترش و پذیرش اسلام در خراسان شدند و از سوی دیگر، کینههای قبیله ای اعراب را با خود به آن سرزمین بردند و خراسان را عرصۀ تاخت و تاز و ستیز میان اعراب یمنی یا قحطانی و اعراب شمالی یا عدنانی کردند. چُنین بود که خراسان تبدیل به آوردگاهِ سیاسی میان خاندانهای عربِ مدعی خلافت شد و توانست راه را برای برآمدن عباسیان و برافتادن امویان هموار کند.
اما درطرحِ آرمانیِ داعش، ولایتِ خراسان، سرزمینهای قفقاز، چچن، داغستان، ایالت سین جیانگ چین، شمال هند، کَشمیر، بنگلادش، افغانستان، پاکستان، ایران، مالزی، اندونزی، میانمار و حتی فیلیپین را نیز دربرمیگیرد. از چند سالِ پیش کارشناسانی پیشبینی میکردند که داعش اگر در عراق و سوریه شکست بخورد و بساطش را در خاورِ میانه برچیند، بر فعالیتهایش در افغانستان خواهد افزود. رهبران و فرماندهان شاخۀ خراسانِ داعش از بومیان افغانستان و پاکستان اند و افرادی از سازمان القاعده، حزب اسلامی گلبدین حکمتیار و سازمانِ «تحریکِ طالبان پاکستان» در آن حضور دارند.
با به قدرت رسیدن دوبارۀ طالبان در افغانستان، «شاخۀ خراسان داعش» نیز جان گرفت به ویژه از آن رو که با جذب زندانیان جهادی آزادشده در آن کشور بر نیروی خود افزود و توانست بر بخشهایی از افغانستان حاکم شود. درست است که این وضع خوشایند رهبران طالبان نیست، اما از نظر مذهبی به ویژه در دشمنی با شیعیان، ایدئولوژی داعش با ایدئولوژی طالبان بیگانه نیست. به همین سبب، کارشناسانی معتقدند که طالبان دست «شاخۀ خراسان داعش» را در کشتار شیعیان و ضربه زدن به حکومت ایران باز گذاشته است.
ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان، مدعی شده بود که پرونده «داعش خراسان» در افغانستان بسته شده است و این گروه حکومت طالبان و مردم افغانستان را تهدید نمیکند. اما گزارش رویترز به نقل از منابع اطلاعاتی آمریکا نشان داد که انفجارهای کرمان را شاخۀ خراسان داعش مستقر در افغانستان سازماندهی کرده است. پرسش این است که چرا جمهوری اسلامی در پی مسکوت گذاشتنِ مسئولیت «شاخۀ خراسان داعش» در انفجارهای کرمان است؟