دوستان هموطن، در وهله اول دیدن این ویدئو
(https://t.me/populismir/2279
https://t.me/populismir/2282)
را به شما توصیه میکنیم.
پوپولیسم هر روز از حاکمیت گرفته تا اپوزیسیون، سرعت بیشتری میگیرد امری که از نظر علوم سیاسی مدرن در بن بست جامعه ایرانی، طبیعی است ولی بس خطرناک. چرا که هیچ پوپولیسمی بنفع دمکراسی ختم نمیشود. و اگر ایران را دوست بداریم باید جدا وارد کارزار شویم، ضمن اینکه تنها و قدرتمند ترین رسانه ملی ایرانی خود ما مردم هستیم!
……
در چنین شرایطی، شایسته است مشاهده کنیم که این آخوند، به آخرین سخنان رییسی در دیدار با برخی از مدیران مسئول رسانهها، جامه عمل پوشاند تا “کشور احمق ها” (کشوری که عملا خواسته نظام ج ا میباشد)، هر چه سریع تر به سقوط آزاد خود ادامه دهد!
به عبارت دیگر، این آخوند با رکورد “۸۰ دروغ سرهم شده”، با پروپاگاندایی غیر قابل توصیف، برای گوسفندان جامعه ایرانی، “امید آفرینی” نمود…
بلی، رئیسی که از پس از ریاست قوه قضاییه به ریاست جمهوری اسلامی توسط ولی فقیه و شورای نگهبان منصوب گشته، و حال در آخرین انتصابات نمایشی از کاندیداهای اصلی ریاست مجلس خبرگان و حتی مقام رهبری است، صراحتا به مدیران رسانهها گفت:
“امروز که راهبرد دشمن ایجاد یاس در جامعه با بزرگنمایی ضعفها و ترویج «نمیتوانید» و «نمیشود»ها است،
تقسیم صحیح در میان رسانهها، نه دستهبندی چپ و راست، بلکه دسته بندی رسانههای امیدآفرین در برابر یاسآفرین است. “
همچنین وی “مطالبهگری را مستلزم پیشنهاد “اصلاحی” و ارائه “راه حل” دانست که بنظر آقای عباس عبدی که از مدیران رسانهها میباشند، “از نظر حرفه رسانهای از عجایب است”.
در واقع، این گفتمان رییسی نه تنها از نادانی و جهل فراتر میرود بلکه پافشاری حداکثری در وارونه کردن ارزشها و واژگون نمودن وظیفههای نهادهای جامعه است. (مراجعه شود به مقاله پیشین از نویسنده همین مقاله با تیتر: “ارزشهای وارونه”)
رسانهها نه تنها استقلال خود را از همان سال اول انقلاب ۵۷ از دست دادند بلکه تبدیل به دستگاه پروپاگاندای حکومتی گشتند که هر روز باریک تر شده تا امروز دیگر هیچگونه اخبار غیر پروپاگاندایی، حتی بین خودیها را، بر نتابد!
چنانچه خبرنگاران کشورمان حتی با انعکاس اخبار کشته شدن مهسا و آرمیتا دستگیر و زندانی و متهم و تهدید میشوند…
و اینجا لازم است یادآوری کنیم که وظیفه یا شغل یک خبرنگار، هیچگاه ارائه راه حل نبوده و نیست، بلکه آگاهی سازی و شفاف سازی مسائل و خصوصا انتقاد میباشد.
و حال آنکه “ارائه راه حل” نه تنها نسبی و سیاسی است بلکه نوعی سانسور فریب کارانه است چنانچه اگر “راه حل” باب میل سیاسی رئیس جمهور نظام و بالخصوص ولی فقیه و رهبر نظام ج ا نباشد، “راه حل” نخواهد بود بلکه “نشر اکاذیب” و “تبلیغ علیه نظام” و “جاسوسی برای اسرائیل و امریکا” خواهد بود.
بنابراین از طرفی این گفتمان رییسی حاکی است از ناتوانی کامل رئیس جمهور و خصوصا رئیس وی، در مقام “ولایت مطلق فقیه”، که در امر مدیریت جامعه با این سخنان تلویحا درخواست میکنند تا خود خبرنگار یا حتی معترض، ملزم به ارائه راه حل باشد تا مسئولان و مدیران ناتوان نظام همچنان تنها مجری باشند:
“رسانه و معترض باید راهحل و پیشنهاد اصلاحی هم بدهد که دولت چگونه عمل کند تا مشکل آنان حل شود”؟!
و اگر اشخاصی به وضعیت و روند و دستکاریهای عظیم انتخابات معترض هستند باید همزمان راهحل برای نظام بدهند وگرنه قوه قضائیه و زندان و شکنجه و حتی اعدام در انتظارشان خواهند بود!
همانطور که در کره شمالی، وظیفه رسانهها فقط و فقط پروپاگاندا و “امید آفرینی” است. و در غیر اینصورت مدیر رسانه و خبرنگار، به زندان و اعدام سریع السیر محکوماند!
و وظیفه حاکمیت و سیاست مدار و دولت که تا به امروز باید “راهحل برای مسائل” میدادند سپس، پس از پیروزی در انتخابات، ان “راه حل ها” را اجرا میکردند و پاسخگوی مردم میبودند؛ حال جمیع این وظایف بر عهده “آگاه کننده”، رسانه یا خود معترض باشند.
تا مسئله اصلی نظام، یعنی روند انتخاباتی، که توسط خامنهای و شورای نگهبان منتصب وی، کاملا مخدوش و مختوم شده، لا اقل از این طریق جدید “راه حلی” بیابد!
حال انکه اصولا، فقط و فقط اگر “واقعیت” محور باشیم، مسایل قابل سنجش و قابل بحث و گفتگوی مفید میشوند. بنابراین تأکید بر “امیدآفرینی” همان پوپولیسم یا فریب حداکثری جامعه است. حال آنکه ارزش صحیح یونیورسال و حتی اخلاق و اِتیک فقط تأکید بر راست گویی و راستی ازمایی دارند. و اما راستی آزمایی در ج ا جرم الهی است.
مسئله زمانی فجیع تر و عمیق تر میگردد که در دورهای که پیشنهادهای کارشناسان، “حتی در یک مورد، مورد توجه دولت قرار نگرفته اند”،
رجوع به پیشنهادهای پوپولیستی غیر کارشناسی، فقط و فقط نشان از سردرگمی و ندانم کاری حاکمیتی دارد که تمام هم و غمش غارت آخرین اموال و منابع ملی، و حتی اموال مردم حتی از طریق دستبرد بر حساب بانکیشان است. جرمهای حکومتیای که در تاریخ جهان بی سابقهاند.
مثالها در مدیریت ارز و فساد و ناکارآمدی و مهاجرت… تا مدیریت بازار، از مسکن و دارو و خودرو گرفته تا چای، بی نهایت پر تعدادند.
در مرحله بعدی، توجه نمایید زیرا اجرای کامل این سخنان رییسی، کره شمالی شدن ایران را به مرحله نهایی خود خواهد رساند!
مهرزاد نکوروح
از: گویا