ثریا سیدزاده، هفتمین مدیر زن پهناورترین استان جنوبی ایران: آینده‌ زنان سیستان‌ وبلوچستانی‌ بسیار روشن است

دوشنبه, 16ام تیر, 1393
اندازه قلم متن

soraya-seyedzadeh
فاطمه علی‌اصغر

او هفتمین زن سیستان‌وبلوچستانی است که بعد از سال نو به مدیریت رسیده؛ زنی ۳۶ساله و از مردمان بلوچ، اهل شرقی‌ترین خطه ایران یعنی «سراوان». مدیریت منابع انسانی خوانده و سال‌های سال است در انجمن‌های مردمی فعالیت می‌کند و هنوز هم حامی این انجمن‌هاست. از نخستین اعضای کمیته ایدز در این خطه است؛ کمیته‌ای که دستاوردهای خوبی در این سال‌ها به دست آورده. نخستین کتابخانه سیار روستایی این استان را راه‌اندازی کرده؛ با «الینا سوراینن»، محقق سفالگر فنلاندی روی سفال‌های کلپورگان که هنری مختص زنان این روستاست، همراه شده و مطالعات گسترده‌ای در این زمینه انجام داده است. او را از حامیان نهضت سوادآموزی زنان نام‌ می‌برند و از فعال‌ترین کارآفرینان زن پهناورترین استان جنوب‌شرقی ایران می‌شناسند. ثریا سیدزاده حالا بعد از سال‌ها فعالیت اجتماعی با آمدن دولت جدید، مدیر مرکز منابع انسانی شده است. او آبرنگ کار می‌کند، عاشق گل‌هاست و اتاق کارش پر است از گلدان‌های حصیری و سفال کلپورگان. مدیری که باوجود تماس دیرهنگام، تا پاسی از شب بیدار می‌ماند و با «شرق» گفت‌وگو می‌کند. او چشم‌انداز روشنی پیش‌روی زنان سیستان‌وبلوچستانی می‌بیند.

شما هفتمین مدیر زنی هستید که در سیستان‌وبلوچستان به مدیریت رسیده، انتخاب شما بر اساس چه معیاری بوده است؟

من از سال ۷۹ وارد فعالیت‌های اجتماعی شدم، با تشویق مدیریت وقت صنایع دستی استان کارم را به‌عنوان مدیر مرکز صنایع دستی شهرستان سراوان شروع کردم. علاقه من به صنایع دستی با یک هدف همراه شده و آن راه‌اندازی این مرکز بود. هنوز مدت‌زمانی طولانی نگذشته بود به دلیل فعالیت‌هایی که در حوزه زنان انجام ‌دادم، مشاور فرماندار در امور زنان شدم. در اواخر سال ۸۵ به‌دلیل بیماری پدرم به استانداری منتقل و کارشناس تشکیلات و بهبود روش‌ها در دفتر طرح و برنامه استانداری شدم. پست بعدی من ریاست گروه برنامه‌ریزی و تشکیلات و نوسازی اداری بود و اول مهر ۹۲ هم معاون نوسازی و تحول اداری دفتر منابع انسانی و تحول اداری شدم و حالا مدیریت کل دفتر منابع انسانی به من سپرده شده است.

عوامل دیگر تاثیرگذار در انتخاب خودتان به‌عنوان یک مدیر زن در استان را چه می‌دانید؟

به یقین نگاه دولت محترم به حضور زنان در عرصه‌های مختلف باعث این اتفاق شد و دراین‌باره استاندار سیستان‌وبلوچستان با نوع تفکر و نگرش خاصی که به تمامی امور استان در بخش‌های مختلف و همچنین به حوزه زنان و ارتقای جایگاه آنان دارند، در این انتخاب موثر بود.

اکنون به‌عنوان مدیر منابع انسانی، وضعیت زنان در سیستان‌وبلوچستان را چگونه ارزیابی می‌کنید.

زنان این استان از توانمندی‌های زیادی برخوردار هستند، هم زنان بلوچ و هم سیستانی. این زنان مادرانی داشتند و دارند که توانایی بالایی در انجام امور منزل از خانه‌داری و میهمانداری‌ها گرفته تا کمک به مسایل اقتصادی منزل و رسیدگی به امور کشاورزی در جوامع روستایی دارند، آنها حتی در حل مسایل و مشکلات قومی و قبیله‌ای به‌خاطر وجود زندگی ایلی و عشایری موثر بوده‌اند.

برخورد مردم با شما چگونه بوده است؟

از فردای شبی که حکم من توسط استاندار امضا شد، دوستان و آشنایان تماس گرفتند و تبریک گفتند، در تالارهای گفت‌وگوی فضای مجازی هم استقبال خوبی شد. البته هیچ انسانی نمره‌اش ۲۰ نیست همه در کنار توانایی‌هایی که داریم مطمئنا دارای ضعف‌ها و کاستی‌هایی هم هستیم. امیدوارم با توجه به دیدگاه من به کار مشارکتی، همه صاحب‌نظران در بخش منابع انسانی و تحول اداری ایده و نقدهای خود را بتوانند مطرح کنند.

آیا در این مدت اتفاقاتی افتاده است که تنها به‌دلیل اینکه زن هستید، با این مشکلات مواجه شوید و احساساتتان جریحه‌دار شود؟

من کلا نسبت به محیط اطرافم حساس هستم و اتفاقات کوچک هم می‌تواند به‌نوعی مرا آزار دهد با این حال متفاوت‌دیدن از کودکی به من آموزش داده شده و طبیعی است که در کار روزانه‌ام تاثیر داشته و می‌تواند باعث پیشبرد امور شود. بارها شنیدم که به من می‌گفتند نباید به‌عنوان یک زن اینقدر در محیط‌های اجتماعی ظاهر شده و پیگیر امور باشم. این حرف‌ها در ابتدا خیلی مرا اذیت می‌کرد اما به‌دلیل همین آموخته‌ها، خیلی زود توانستم این حرف‌ها را فراموش کنم و حالا خوشحالم که هیچ‌وقت مسایل منفی نمی‌توانند من را برای مدتی بیش از دو ساعت ناراحت نگاه دارند و سریع انرژی قبلی را برای انجام کار به دست می‌آورم.

آیا با وجود فعالیت‌های اداری می‌توانید کارهای روزمره زندگی و مربوط به خانواده را به‌راحتی انجام دهید.

بله مسلم است. من به محیط زندگی خود حساس هستم، من نه‌تنها به کارهای شخصی خودم می‌رسم بلکه باید وظایفی را که در رابطه با مادرم دارم هم انجام دهم. البته روزهایی هم هست که به خانه رسیدم و از فرط خستگی به خواب رفتم و همسرم به یاری من رسیده است و فرزندم از سن کم همپای من در فعالیت‌های اجتماعی‌ام بوده است.

نظر مردان خانواده‌ در زمینه فعالیت‌های اجتماعی شما چه بود؟

پدر مرحوم من اهل مطالعه، تحقیق و اندیشه بودند. ما شب‌ها باید حداقل دو یا سه پاراگراف از مطالبی را که پدرم درباره مسایل مختلف برای تحقیق از زبان انگلیسی یا اردو به فارسی ترجمه می‌کردند، می‌خواندیم، به خصوص درباره طرح‌های آبادانی و عشایر استان. پدرم هیچ‌گاه نگاه جنسیتی نسبت به توانایی دختران و پسرانش نداشت که در زمان خود تعدادی که دارای این تفکر بودند، انگشت‌شمار بودند. او کمتر نصیحت می‌کرد و بیشتر برایمان می‌نوشت. البته تعصبات خاص خودش را هم داشت. برادران من هم با همین تفکر رشد کردند و همین نگاه را به فعالیت‌های اجتماعی‌ام داشتند. در مورد همسرم باید بگویم که اگر همکاری و حمایت‌های او در زندگی من وجود نداشت، نمی‌توانستم ذره‌ای در کارم موفق باشم. بنابراین یقین دارم اگر جامعه کاری تا حالا اجازه فعالیت را برای بروز توانایی و نوآوری و ایده‌های مختلف کاری می‌دادند و باور به اینکه ناممکن‌ها با همت ممکن می‌شوند، می‌توانستم موفق‌تر عمل کنم.

سوای فعالیت‌های اجتماعی، چه علاقه‌مندی‌های دیگری در زندگی‌تان دارید؟

به‌دلیل علاقه‌ای که همیشه مادرم به هنرهای دستی و بومی منطقه یعنی دوخت منحصربه‌فرد لباس زنان بلوچ، سفال‌های کلپورگان، حصیربافی با برگ‌های خرما و همچنین خامه‌دوزی‌های لباس‌های زنان سیستانی داشت، من از کودکی به صنایع‌دستی استان علاقه‌مند شدم و برای پیشرفت زنان هنرمند بسیار تلاش کرده‌ام. این صنایع همیشه پرکاربردترین ابزار زندگی من هستند. از طرف دیگر، سال‌هاست آبرنگ کار می‌کنم، چیدمان خانه برایم مهم است. به گل و گیاه علاقه‌ خاص دارم و سعی می‌کنم در آپارتمان کوچک و همچنین محل کارم از این گل‌ها استفاده کنم. یکی از کارهایی که همیشه به من آرامش می‌دهد این است که برخی از شب‌ها برای خودم چای با هل دم می‌کنم و این کار حال مرا بسیار خوب می‌کند و از اینکه ابزار دورریختنی را کاربردی کنم بسیار لذت می‌برم.

از الگوهای زندگی‌تان و کتاب‌هایی که می‌خوانید، بگویید.

بیشترین کتاب‌هایی که می‌خوانم مربوط به حوزه مدیریت است که آخرین آنها «پرورش مدیران و نکته‌های طلایی مدیریت» بود. با این حال دوست دارم هر شب پیش از خواب، داستان بخوانم. «کیمیا خاتون»، آخرین کتاب داستانی بود که خواندم. کتاب‌های روانشناسی هم مورد علاقه من است. در ضمن سعی می‌کنم هر روز صبح آیه‌ای از قرآن بخوانم و ترجمه آن را در دفترم بنویسم. الگوهای من در زندگی غیر از پدر و مادر، تمام افراد مثبت‌اندیش اطرافم فارغ از نوع تحصیلات آنها و تنها به احترام ارزش‌های انسانی‌شان است.

آینده زنان سیستان‌وبلوچستانی را با توجه به تغییرات اخیر در انتخاب مدیران زن چطور ارزیابی می‌کنید؟

آینده زنان این خطه از ایران را بسیار روشن می‌بینم، البته در صورتی که بهترین بهره‌برداری را از فرصت‌های به‌دست‌آمده انجام دهیم.
از: شرق


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.