۱۵ سال بعد از ۱۸ تیر

چهارشنبه, 18ام تیر, 1393
اندازه قلم متن

bashir tash

گفتگوی فیس بوک ملی – مصدقی ها با دکتر سعید بشیرتاش

تیر امسال پانزدهمین سالگرد این قیام است قیامی که شاید اولین بانگ نیروهای سکولار دموکرات در چار چوب وقایع بعد از خیزش ۵۷ است.
در آستانه این روز با دکتر سعید بشیرتاش کنشگر سیاسی که از کوشندگان اصلی آن قیام بود به گفتگو نشستهایم تا پس از پانزده سال به باز خوانی آن زمان در چارچوب تجربیات یک و نیم دهه بپردازیم.

سوال – به نظر شما چرا نیروهای نظامی و شبه نظامی این حملات وحشیانه را به خوابگاههای دانشگاه تهران و تبریز برنامه ریزی کردند؟ و هدف نهائیشان از این حمله چه بود؟

ج- هیچ حکومت دیکتاتورى حضور فعال مردم در صحنه سیاسى را نمیتواند تاب بیاورد. حضور فعال مردم در صحنه سیاسى برابر است با فروپاشى سامان دیکتاتورى. براى همین، روش همهی دیکتاتورها این است که مردم بهاى سنگینى براى حضور در صحنهی سیاسى بپردازند. در واقع همهی دیکتاتورها تنها با ایجاد جو رعب و وحشت قادر به ادامهی حکومت خود هستند.
حضور مردم در صحنه ی سیاسى در ماههاى منتهى به ١٨ تیر ۱۳۷۸ روندى صعودى داشت. تنها ٧-٨ ماه پیش از ١٨ تیر و در پى کشته شدن داریوش و پروانه فروهر به دست جمهورىاسلامى، دهها هزار تن از مردم در اعتراض به قتلهاى سیاسى به خیابانها ریختند و با بلندکردن پرچمهاى ایران، بدون آنکه نشان جمهورىاسلامى را داشته باشد، به اعتراض پرداختند. بیش از ١٧ سال بود که مردم تهران دست به تظاهرات ضد حکومتى نزده بودند. در چهلم فروهرها نیز تظاهرات بزرگ دیگرى برگزار شد. در پى اعتراضات مردم و پافشارى خاتمى وزارت اطلاعات مسئولیت قتلها را پذیرفت. جو استبداد در حال شکستن بود و مردم، به ویژه جوانان، حضورى گسترده در میدان فعالیتها و اعتراضهاى سیاسى داشتند. در آن دوران دانشجویان محور حرکتهاى سیاسى بودند. حکومت احساس میکرد که باید ضرب شستى به مخالفان نشان دهد تا دوباره جو ترس و وحشت را بر جامعه حاکم ساخته و بار دیگر مردم را از صحنهی سیاسى بیرون کند. یک ماه و نیم پیش از ١٨ تیر، در زادروز مصدق در احمدآباد در ٢٩ اردیبهشت ٧٨، صدها تن از چماقداران حکومتى به شرکت کنندگان در مراسم حمله کردهبودند که جوانان با مقاومت دلیرانهی خود آنان را پس رانده بودند. در آن روز دهها تن از دو طرف به شدت زخمى شدند. در روز ١٨ تیر، چماقداران حکومتى به همراه نیروى انتظامى این بار کوى دانشگاه را هدف قراردادند: تظاهرات بسیار آرام و کوچک دانشجویان خوابگاه دانشجویى در امیرآباد در اعتراض به بسته شدن روزنامه سلام، که در تیتر اصلى خود طرح جدید قانون مطبوعات را پیشنهاد سعید امامى خوانده بود، بهانه اى شد تا نیروهاى انتظامى و لباس شخصىهاى سازمانده ىشده به خوابگاه دانشجویان حمله کرده و آن فاجعه را پدیدآورند. آنها این بار میخواستند با خشونت هر چه تمامتر از دانشجویان، که هسته ی اصلى اعتراضهاى سیاسى بودند، زهرچشم بگیرند.

سوال – هر مقطع تاریخی بخشها و فراز و فرودهای خود را دارد و بی تردید جریانات گوناگون بخش بندی های مختلفی از این قیام دارند بعنوان مثال از شب۱۸ تیر تا ۱۹ تیر و از ۱۹ تیر تا ۲۳ تیر میخواهم تحلیل شما را در این خصوص بدانم و بخش بندی شما از فعالیتهای این قیام چگونه طبقه بندی میشود؟

ج- در روز ١٨ تیر، به خاطر مراسم خاکسپارى مادربزرگ همسرم، من خارج از تهران بودم. پس از آنکه همرزمانم گزارش واقعهی حمله به کوى دانشگاه را دادند، بعد از ظهر ١٨ تیر، پس از مراسم خاکسپارى، بىدرنگ به تهران برگشتم و به همرزمانم پیوستم و از غروب ١٨ تیر تا واپسین ساعتهاى ٢٢ تیر، به همراه همرزمانم، در متن این جنبش حضور داشتم. در روز جمعه ١٨ تیر، تمامى خیابانهاى پیرامون دانشگاه توسط نیروهاى ضد شورش، که مجهز به چندصد خودروى زرهى بودند، محاصره شده بود و هیچ خودرویى نمیتوانست به خیابانهاى پیرامون خوابگاه نزدیک شود.

در ورودی خوابگاه بسته بود و دانشجویان از نظر آذوقه در مضیقه قرارگرفتهبودند. همسایگان و مردم به آنها آذوقه میرساندند. خیابان خوابگاه کاملا در اختیار مردم قرار گرفته بود و مردم آتش روشن کرده بودند. مردم از جنایتى که حکومت بر دانشجویان کرده بود بسیار خشمگین بودند و تا طلوع آفتاب در خیابان ماندند.

فرداى آن روز، یعنى شنبه ١٩ تیر، در اعتراض به حمله به کوى دانشگاه، دفترتحکیم وحدت یک برنامهی سخنرانى در جلوى سردرِ اصلى دانشگاه تهران گذاشته بود. در آن دوران، تنها تشکل دانشجویى قدرتمند که از طرف دولت به رسمیت شناخته میشد دفترتحکیموحدت بود که، در آن مقطع، به شدت به جریان اصلاح طلب وابسته بود.

اما اکثریت دانشجویان فعال به این تشکل رسمى دانشجویى تعلق نداشتند و موضعى انتقادى نسبت به کلیت جمهورىاسلامى داشتند. مهمترین تشکل غیر رسمى جوانان و دانشجویان در آن زمان سازمان جوانان حزب ملت ایران بود. این سازمان، که من در آن زمان افتخار دبیرى آن را داشتم، بیشترین نقش را در سازماندهى دانشجویان در طى قیام ١٨ تیر – از ١٩ تا ٢٢ تیر- داشت. در اینجا این را هم در داخل پرانتز بیافزایم که سالها است که دیگر ارتباطى با حزب ملت ایران ندارم.

در روز ١٩ تیر و در مراسمى که دفترتحکیموحدت برگزارکنندهی آن بود، همهی نیروهاى دانشجویى، چه تشکلهاى رسمى و چه تشکل هاى غیررسمى، شرکتداشتند و اتحاد بىنظیرى میان دانشجویان برقرار بود. سخنرانان دفترتحکیموحدت سخنرانىهاى خوبى کردند و یکى از آنها رسما خواهان پاسخگویى فرماندهی کل قوا شد. جمعیت هم از این سخنرانى با شعار “فرماندهی کل قوا پاسخگو” استقبال کردند. در عصر ١٩ تیر، چند صد نفر از دانشگاه تهران به سوى خیابان به راه افتادیم، وارد خیابان فاطمى شدیم و از جلوى وزارت کشور عبور کردیم. البته در آنجا درگیریهاى کوچکى رخ داد. در مسیر راهپیمایى، مردم از این تظاهرات استقبالمیکردند و به جمعیت افزوده میشدند. در جلوى وزارت کشور، هنوز جمعیت اندک بود. هنگامى که از خیابان فاطمى پایین رفتیم و به بولوار کشاورز رسیدیم، جمعیت تظاهرکنندگان بسیار زیاد شده بود و تعداد تظاهرکنندگان به دهها هزار نفر میرسید. در مسیر تظاهرات، این سازمانجوانانحزبملتایران بود که ادارهی آن را دردستگرفتهبود. همرزمانم از منزلمان صدها پوستر و هزاران اعلامیه به میان تظاهرکنندگان آوردند و شعارهایى مانند ” قاتلان فروهر، زیر عباى رهبر” یا “مصدق فروهر این راه ادامه دارد” را در میان جمعیت همه گیر کردیم. در این تظاهرات شعارهایى علیه حکومت دینى و برای برقرارى آزادیهاى سیاسى داده شد. به رسم معمول آن زمان نیز، سرود ملى “اى ایران”، که نماد مبارزات مردمى شده بود، بارها در تظاهرات خوانده شد. در آن شب، منطقه گستردهاى از تهران، که مرکزیت آن دانشگاه تهران و خوابگاه دانشجویى بود در دست مردم قرار گرفته بود و هیچ نیروى حکومتى در آنجا جرأت حضور نداشت. حتى راهنمایى رانندگى نیز توسط نیروهاى مردمى انجام میگرفت. در این روز، نه تنها مخالفتى از سوى دفترتحکیموحدت مشاهده نشد بلکه همراهى خوبى نیز داشتند و اتحاد بىنظیرى برقرار بود. نیروهاى حکومتى در این روز به شدت مرعوب شده بودند و استقبال مردم از دانشجویان و تظاهرکنندگان هر ساعت در حال افزایش بود. آن شب، بى شک، اوج قدرت قیام ١٨ تیر بود.

فرداى آن روز، یعنى یکشنبه ٢٠ تیر، همه ی ما شاهد چرخش کامل دفترتحکیم وحدت بودیم. تجربه ی تظاهرات شب قبل، ظاهرا براى آنها و اصلاح طلبان به شدت ناگوار بود. آنها احساس میکردند که نمیتوانند رهبرى تظاهرات مردمى را برعهده گیرند و تظاهرکنندگان کلیت نظام را زیر سؤال میبرند.
مسئولان دفترتحکیم وحدت، که در تماس دایمى با برخى از رهبران اصلاحطلب بودند، به شکلى خواهان جمع و جور کردن اوضاع و پایان دادن به ماجرا بودند. آنها خواستار پایان دادن به تظاهرات خیابانى شدند و میگفتند که تمامى اجتماعات به درون دانشگاه و در سطح تحصن محدود بماند. آنها در این روز و نیز دوشنبه ٢١ تیر، تمامى توان خود را براى جلوگیرى از ادامه تظاهرات به خرج دادند و حتى در بعد از ظهر ٢١ تیر تلاش کردند با زنجیر درهاى دانشگاه را قفل کنند تا مانع خروج دانشجویان شوند. چند تن از اصلاحطلبان را نیز براى سخنرانى در درون دانشگاه دعوت کردند و همهی سخنرانان نیز مخالفت خود را با ادامهی تظاهرات اعلام کردند. نظر آنها بر این بود که ادامهی تظاهرات منجر به برخورد سنگین حکومت میشود. شاید تا حدود ى نیز حق داشتند، اما حتى در درون دانشگاه هم با هرگونه موضعگیرى علیه شخص ولى فقیه به شدت مخالف بودند و از وى به عنوان “مقام رهبرى” نام میبردند. امرى که، در آن جو پرهیجان، شکاف و اختلاف میان دانشجویان معترض را تشدید میکرد.
از همان صبح یکشنبه ٢٠ تیر و چرخش دفترتحکیموحدت بود که اختلاف و چنددستگى میان دانشجویان بروز کرد. دانشجویان به سه دسته تقسیم شدند: بخشى خواهان پایان دادن به تظاهرات خیابانى بودند، بخشى خواهان ادامه ی تظاهرات خیابانى بودند و بخشى نیز، مردد در میان این دو دسته، سرگردان شده بودند. از همین زمان، یعنى صبح یکشنبه ٢٠ تیر، براى من مشخص بود که، با اختلافات پیش آمده، قیام دانشجویى ١٨ تیر بهزودى شکست خواهدخورد.

در روزهاى ٢٠ و ٢١ تیر، و علیرغم مخالفت جدى دفترتحکیموحدت، بار دیگر هزاران تن از دانشجویان در خیابانهاى تهران دست به تظاهرات ضدحکومتى زدند و هزاران تن از دانشجویان نیز در درون دانشگاه باقى ماندند. براى همه مشخص شده بود که خاتمى به شدت مخالف اعتراضات دانشجویان است. در روز ٢١ تیر، برخى از عوامل اطلاعاتى که تعدادی از آنها شناسایى شدند و در میان دانشجویان تظاهرکننده رخنه کرده بودند دست به برخى اقدامات مانند آتش زدن یک اتوبوس زدند. گزارشاتى که به من میرسید بسیار نگران کننده بود و مشخص بود که مهار اوضاع از دست خارج شده است.
در عصر ٢١ تیر، خامنه اى سخنرانى معروف خود را کرد. بعدها، با خاطراتى که نزدیکان خامنهاى تعریفکرده اند، مشخص شد که وى روحیه و اعتماد به نفس خود را در آن روزها از دست داده بود. از غروب دوشنبه ٢١ تیر هجوم نیروهاى حکومتى به دانشجویان و جوانانِ چنددسته شده شروع شد. بسیج و سپاه، در لباس مبدل، مستقیما وارد کارزار شده بودند و حتى به بسیارى از فرماندهان سپاه نیز دستور داده شده بود تا با لباس شخصى در سرکوب دانشجویان شرکت کنند. حملات متوجه دانشجویانى بود که دست به تظاهرات خیابانى زده بودند. دفترتحکیم وحدت نیز کاملا خود را از این دانشجویان جدا کرده بود. زد و خوردها تا پایان شب ادامه داشت. روز سه شنبه نیز سرکوب به شدت ادامه پیداکرد و در غروب ٢٢ تیر نیروهاى حکومتى کنترل کامل خیابانهاى پیرامون دانشگاه و خوابگاه را دردست گرفتند. شهر تبدیل به پادگان نظامى شده بود. در ساعت ١٠ شب که با خودروى خودم از جلوى دانشگاه تهران میگذشتم، هزاران تن از نیروهاى ضدشورش در فاصله هاى ٢مترى از یکدیگر در خیابانهاى پیرامون دانشگاه مستقرشدهبودند. در این روز، بر اساس اطلاعات دقیقى که در آن زمان دریافت کردم، بیش از دو هزار دانشجو دستگیر و زندانى شدند. البته اکثریت بزرگ آنها پس از یکى دو روز آزاد شدند.

با توضیحاتى که دادم، میتوانم قیام ١٨ تیر، که از بامداد ١٨ تیر تا غروب ٢٢ تیر ادامه داشت، را به بخشهاى زیر تقسیم کنم:
١- ١٨ تیر: یورش وحشیانهی گماشتگان حکومتى به خوابگاه و دانشجویان
٢- ١٩ تیر: آغاز واقعى قیام ١٨ تیر: اتحاد و یکپارچگى همه ی جریانهاى دانشجویى، برگزارى تظاهرات گستردهی ۵٠ هزار نفرى علیه استبداد دینى، غافلگیری و وحشت نیروهاى حکومتى و پیوستن بخشهایى از مردم به این قیام.
٣- از صبح٢٠ تیر تا غروب ٢١ تیر: جداشدن طرفداران خاتمى و آغاز چنددستگى در میان دانشجویان.
٣- از غروب ٢١ تیر تا غروب ٢٢ تیر: موافقت خاتمى با درخواست سپاه جهت حمله به جوانان تظاهرکننده و آغاز سرکوب دانشجویانى که به تظاهرات ادامه داده بودند.

سوال – نقاط قوت این قیام در چه بود که حاکمیت با تمام قوا به میدان آمد و هرساله سالگرد این قیام همچون استخوان در گلو میباشد و فضای کشور در این روزها حالت امنیتی بخود میگیرد؟

ج- نقطه مثبت این قیام، گفتمان نویى بود که این قیام در سطح ملى جا انداخت و سر فصل نوینى در تاریخ نهضت هاى مردمى ایران شد. این قیام سه پایه هویتى داشت: دموکراسى، سکولاریسم و ملى گرایى. پس از قیام ١٨ تیر، محتواى همه جنبش هاى گستردهی مردمى این سه پایه هویتى خواهد بود. حتى جنبش سبز نیز، در سطح مردمى خود، همین هویت را داشت و هر چه زمان میگذشت این سه پایهی هویتى قیام ١٨ تیر بیشتر در جنبش سبز عیان میگشت.

به نظر من، جایگاه قیام ١٨ تیر در تاریخ معاصر ایران تا حدودى به جایگاه رخداد ١۵ خرداد ۴٢ شباهت دارد. رخداد ١۵ خرداد ۴٢ پایانى بود بر هژمونى جبهه ملى در میان مخالفان و آغاز سرفصل جدیدى بود در تاریخ مبارزاتی نیروهای سیاسی در ایران. رخداد ١۵ خرداد ۴٢ گفتمان ضد غربى، ضد سلطنتى و اسلامگرایى را در سطح ملى در میان مخالفان حاکم گرداند و همه حرکتهاى اعتراضى پس از آن از این گفتمان بهره میگرفتند. اما قیام ١٨ تیر براى همیشه به این گفتمان واپسگرایانه پایان داد و گفتمان ملى، دموکرات و سکولار را در سطح ملى، در مبارزات مردمی، حاکم گرداند.

قیام ١٨ تیر چشم امیدى به اصلاحات درون حکومتى نداشت. رهبران این قیام و فعالان ملى دانشجویى میدیدند که قانون اساسى جمهورى اسلامى رسماٌ حقوق ملت ایران را مصادره کرده و در اختیار ولى فقیه گذارده است. آنها میدیدند که درچارچوب قانون اساسى جمهورى اسلامى و بدون پشتوانه و حضور قوى مردمى، ولى فقیه هرگز حاضر به بازپس دادن حقوق ملت نخواهدبود و تنها راه رسیدن به حقوق ابتدایى شهروندى و دموکراسى جنبشى ملى است. قیام ١٨ تیر راه آینده را به ملت ایران نشان داد.

علت اینکه حاکمیت با تمام قوا براى سرکوب این قیام به میدان آمد این بود که این قیام ولایت فقیه و استبداد دینى را هدف قرار داده بود و به هیچ وجه در چارچوب حکومت قرار نداشت.

سوال – نقاط ضعف این قیام در چه بود و عامل انحراف و سرکوب را در چه میدانید و نقش اصلاح طلبان در شکست قیام را تا چه حد موثر میدانید؟

ج- نقطه ضعف این قیام در گسترده نبودن آن در سطح کشور و نیز چنددستگى بود که از روز دوم در میان دانشجویان پدیدآمده بود. تشکلهای دانشجویى اصلاح طلب، که در آن زمان هنوز متأثر از افکار اسلامگرایانه بودند و روابط بسیار خوبى با دولت خاتمى داشتند و در برابر ولایت فقیه و نظام جبهه نمیگرفتند، در قیام ١٨ تیر در اقلیت قرار گرفتند و دانشجویان را در تظاهراتهاى خیابانى، به جز تظاهرات ٢٠ تیر، همراهى نکردند؛ و شاید یکى از علل شکست این قیام نیز همین شکافى بود که این تشکلها، با فشار اصلاح طلبان، در میان دانشجویان ایجاد کرده بودند.

دوستان ما شاهد آن بودند که مسئولان دفتر تحکیم وحدت در لحظات حساس دقیقه به دقیقه با برخی رهبران اصلاحطلب در ارتباط بودند و دستورات آنها را اجرا میکردند. پس از سرکوب قیام ١٨ تیر، اعضاى دفتر تحکیم وحدت، که شاهد سیاست اصلاح طلبان در رهاکردن دانشجویان زیر ماشین سرکوب حکومتى بودند، و احساس میکردند که بازى خورده اند، از اصلاح طلبان فاصله گرفتند. امری که منجر به انشعاب کوچک دانشجویان اصلاح طلب از دفترتحکیم وحدت در نشست به اصطلاح شیراز گردید.

ما در غروب ١٩ تیر شاهد آن بودیم که دهها هزار تن از مردم تهران به دانشجویان پیوسته بودند. اما از فرداى آن روز، اختلافات و چنددستگى ها شروع شد. اگر این اختلافات نبود و خاتمى از دانشجویان حمایت میکرد، و یا دستکم در برابر دانشجویان نمى ایستاد، اقبال مردم به این قیام به سرعت افزایش مىیافت و دیگر سرکوب آن آسان نبود. از همان صبح ٢٠ تیر کاملا مشخص بود که خاتمى در مقابل دانشجویان قرارگرفته است. در روز ٢١ تیر، خاتمى، به عنوان رییس شوراى امنیت ملى، شخصا دستور دستگیرىها را صادرکرد. چندین هزار تن از دانشجویان و فعالان سیاسى بازداشت شدند. کمتر از دو هفته بعد خاتمى در باره ی قیام ١٨ تیر گفت: “بعد از حادثه ی کوی دانشگاه، شورش پیش آمد. شورش و بلوا در تهران، حادثه ی زشت و نفرت آوری بود که ملت عزیز و مقاوم و صبور و منطقی ما را مکدر کرد. آنچه در تهران پیش آمد، لطمه به امنیت ملی بود؛ تلاشی بود برای برهم زدن آرامش مردم شریف و تخریب اموال عمومی و خصوصی و بالاتر از آن، اهانت به نظام و ارزشهای آن و مقام معظم رهبری. آنچه پیش آمد، حادثه ی ساده ای نبود؛ تلاشی بود برای مرزشکنی و برای ابراز کینه توزی علیه نظام که نه رابطه ای با این ملت شریف داشت و نه نسبتی با دانشگاه و دانشگاهیان. حادثه ی شورش، یک حرکت کور، یک بلوا، یک حرکت ضدامنیتی، با شعارهای منحرف کننده بود که به نظر من برای مخدوش کردن شعارهای مطرح شده در دوران جدید ریاست جمهوری به وجود آمد. تحریک احساسات مردم متدین و دلسوز و وطنخواه که تاب تحمل حمله به ارزشها، رهبری، و مقدسات خود را ندارند”.

سوال – هر ساله بنا بر حسب موقعیت سالگردهای متفاوتی برای این قیام گرفته میشود به نظر شما متناسب ترین و موثر ترین برنامه برای برگزاری چنین سالگردهائی چگونه میتواند باشد؟ حضور خیابانی را موثر میدانید یا برگزاری نشست های مختلف در سالن های اجتماعات یا فعالیت در دنیای مجازی؟

ج- بزرگداشت سالگرد این قیام حتما باید با تبیین ویژگى ها و جایگاه تاریخى آن همراه باشد و خواسته هاى مردم در این قیام همواره یادآورى شود. فعالیتهاى مجازى براى شناساندن ژرفا و هویت این قیام لازم و ضرورى است، به ویژه اینکه در اینباره، به عللى که نمیخواهم وارد آن شوم، فعالیت کافى صورت نگرفته است.

این قیام، یک جنبش مردمى با هویتى ملى گرایانه و براى برقرارى یک سامان دموکرات و سکولار در ایران بود. در نتیجه، بزرگداشت واقعى این قیام، زمانى است که بار دیگر مردم ایران در یک قیام سراسرى خواهان اجراى خواستههاى آن جنبش، یعنى برقرارى سامانی مردمسالار در ایران، شوند.

سوال – به عنوان آخرین پرسش ۱۵ سال از قیام ۷۸ و ۵ سال از اتفاقات مهم و تکان دهنده ۸۸ میگذرد و اگر بخواهیم مدلی برای پیروز شدن در وقایع سالهای آتی طراحی کنیم پیشنهاد شما برای این مدل چیست؟

پاسخ به این پرسش خود بحث مفصل و جداگانه اى را میطلبد. در اینجا به اختصار میگویم که هیچ جنبشى را از پیش نمیتوان طراحى کرد، چرا که هیچ جنبشى به دستور صورت نمیگیرد. هیچ کسى نیز آغاز یک قیام را نمیتواند پیش بینى کند. تنها چیزى را که میتوان پیش بینى کرد این است که سرانجامِ هر سامان دیکتاتورى فروپاشى است. یک روزنه، یک رفرم و یا یک تغییر تعادل در درون بافت قدرت، همگى میتوانند فرصتى باشند براى آغاز یک قیام.

اما بر اساس تجربه هایى که از قیام ١٨ تیر، جنبش سبز و دیگر قیام هاى تاریخ ایران و جهان به دست آمده است، میتوان گفت که یک سرى شرایط براى پیدایش یک جنبش و پیروزى آن لازم است؛ از جمله:
– مشخص بودن هدف و قاطع بودن در راه رسیدن به آن هدف. جنبش و سران آن نباید در برگزیدن هدف -مثلا کنارگذاردن ولایت فقیه و برقرارى دموکراسى- مردد باشند و در مسیر راه تعلل ورزند.
– جنبش باید ملى و گسترده باشد. گسترده ترین قشرهاى جامعه در همه شهرهاى بزرگ کشور باید در جنبش شرکت داشته باشند. با شرکت قشرهاى زحمتکش در جنبش، امکان پیروزى به شدت افزایش مییابد.
– جنبش و گفتمانش باید بتواند بخشى از بدنه حکومت را به خود جذب کرده و یا دستکم باعث ایجاد تردید و تعلل در بخش مهمى از بدنه ی سرکوبگر شود. در همان حال، رهبرى جنبش با قاطعیت خود باید حکومت را مرعوب کرده و در درون آن شکاف ایجاد کند.

جنبش سبز ملت ایران، که در ادامه قیام ١٨ تیر قرار دارد، برخى از این ویژگیها، و نه همه ی آنها، را داشت.

در پایان بار دیگر تکرار میکنم که قیام ١٨ تیر راه آینده را به ملت ایران نشان داد. بدون کوچکترین تردیدى، مطمئنم که سرانجام یک جنبش بزرگ ملى همه خواسته هاى بزرگ و حیاتى قیام ١٨ تیر را در کشور عزیزمان ایران عملى خواهد کرد.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.