استیو ویتکاف و عباس عراقچی – اقتصاد۲۴
در اواخر ماه مارس گذشته، علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، درمورد خطر «فتنه داخلی» هشدار داد و گفت: «اگر دشمنان به فکر این باشند که در داخل کشور فتنه راه بیندازند، جوابشان را خود ملت ایران خواهد داد.» این اظهارات نشان میدهد که لرزش واقعی این بار از داخل ایران برمیخیزد، نه از ماجراجویی دشمنان در فراسوی مرزهای ایران.
هراس از تحولات داخلی
البته سخن از «فتنه» داخلی بیجا نیست، زیرا رهبر جمهوری اسلامی بهخوبی میداند که مردم ایران در چه وضعیت دشواری قرار دارند، بهویژه پس از کاهش ارزش پول ملی، قطع گسترده برق، بحران آب، تورم فزاینده و کمبود کالاهای اساسی. اما نکته متفاوت این است که خامنهای، برخلاف گذشته که همواره «دشمن خارجی» را مقصر میدانست، اکنون انگشت اتهام را به سوی «داخل» دراز کرده و میخواهد برکناری وزیر اقتصاد و دارایی به دست مجلس را توجیه و از موضع سپاه پاسداران حمایت کند.
همچنان استعفاهای مکرر محمدجواد ظریف نیز، خود گویای مشکلات درونی نظام است.
از سوی دیگر، مسعود پزشکیان که بهمحض رسیدن به سمت ریاستجمهوری وفاداری کامل و همهجانبهاش به رهبر جمهوری اسلامی را اعلام کرد، اکنون دست دوستی بهسوی «برادران آمریکایی» دراز کرده است.
تغییر در برابر دوربینها
با این حال، رسانههای وابسته به سپاه پاسداران همچنان ادعای استکبارستیزی دارند، اما آنچه در میدان سیاست میگذرد واقعیت دیگری را بازگو میکند. در حالی که مقامهای رسمی منکر هرگونه دیدار در نیویورک بودند، تصویر ایلان ماسک پس از دیدار با امیر سعید ایروانی، سفیر جمهوری اسلامی، روایت دیگری را ثبت کرد.
همچنین، در ابتدا تهران دریافت پیام ترامپ درباره مذاکره مستقیم برسر برنامه هستهای را تکذیب کرد و خامنهای در واکنشی خشمگین گفت ایران با «دولتهای مستکبر» مذاکره نمیکند، اما چندی بعد، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، در اقدامی که از سال ۱۹۷۹ تا کنون بیسابقه است، اعلام کرد که جمهوری اسلامی (طبق دستورات خامنهای) پاسخی مکتوب به پیام ترامپ داده است، پیامی که در آن آمده بود: «ایران آماده اجرای مذاکرات غیرمستقیم با آمریکاست.»
در حالی که رسانههای اصولگرا کوشیدند روایت مذاکره را محدود به «فروش نفت، لغو تحریمها و دسترسی به درآمدهای آن» جلوه دهند، رسانههای غربی فاش کردند که توافق احتمالی گستردهتر خواهد بود و موضوعاتی چون تحویل بخشی از مواد غنیشده، محدود کردن برنامه موشکی به برد کمتر از ۳۰۰ کیلومتر و قطع رابطه با شبهنظامیان نیابتی در منطقه را نیز دربر خواهد گرفت.
افزون بر عقبنشینیهای یادشده، از شعار همیشگی و تکراری «پشتیبانی مردمی بینظیر» هم خبری نیست، بهویژه اینکه رهبر جمهوری اسلامی که همواره از حمایت تودهها دم میزد، اینک از «فتنه داخلی» سخن میگوید.
همچنین، حماسههای ساختگی و اغراقآمیز درباره پیروزیهای محور مقاومت جایش را به «صبر استراتژیک» داده است، صبری که پس از شکستهای جنبشهای حماس و جهاد اسلامی در غزه، عقبنشینی حزبالله در لبنان و سقوط رژیم اسد در سوریه، مفهوم آن آشکار شده است.
نوشیدن دوباره جام زهر؟
دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، به جمهوری اسلامی پیشنهادی داده که مانع از جنگ در خاک ایران میشود، آنهم پس از آنکه حملات اسرائیل ضعف نظامی جمهوری اسلامی را برملا کرد و تهران دیگر قادر به پاسخگویی متقابل نبود و شلیک موشکها را متوقف کرد.
پس از تشدید حملات آمریکا به حوثیها در یمن، جمهوری اسلامی احساس ضعف بیشتری میکند. اکنون صحبت از «آمادگی گروههای کتائب حزبالله و النجبا در عراق برای تحویل سلاح به دولت» به میان آمده، افزون بر اینکه موضوع خلعسلاح حزبالله در لبنان هم در حال بررسی است.
در واقع، شکستهای راهبردی در چندین جبهه، رژیم جمهوری اسلامی را به عقبنشینی واداشته است، درست مانند زمانی که خمینی با پذیرش توافق الجزایر «جام زهر» را نوشید.
کهولت سن خامنهای، تشدید ناسازگاریهای درونی، انزوای داخلی و خارجی، گسترش فساد، اتهامات متقابل میان دولت پزشکیان و سپاه و بحرانهای فزاینده اقتصادی در کنار فشارهای خارجی، به عقبنشینی رهبران جمهوری اسلامی و آغاز مذاکره با کشوری منجر شده است که سالها «شیطان بزرگ» نامیده میشد.
مذاکره یا ضربه؟
عباس عراقچی در صحنهای معنادار که او را در حال رکوع در مسجد نشان میداد، اعلام کرد کشورش آماده مذاکره غیرمستقیم با آمریکا است. این در حالی است که دولت ترامپ از اواسط مارس گذشته برای آغاز مذاکرات مستقیم درباره تمامی مسائل مورد مناقشه ضربالاجلی دوماهه برای جمهوری اسلامی تعیین کرده است.
در همان زمان، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، بهسرعت به کاخ سفید دعوت شد و رئیسجمهوری آمریکا اعلام کرد اگر تهران به دستور کار آمریکا پاسخ ندهد، باید منتظر عواقب دشوار آن باشد، عواقبی که ممکن است فراتر از حملات سنگین دولت ریگان در سال ۱۹۸۸ باشد.
همه شواهد نشان میدهد که رژیم جمهوری اسلامی همچنان در حال عقبنشینی و امتیازدهی است، زیرا زمان حسابرسی و پاسخگویی فرا رسیده و جمهوری اسلامی جز تسلیم چاره دیگری ندارد.
از: ایندیپندنت