امروز ایالات متحده به عنوان طرف اصلی یک قرارداد هسته ای با ایران درآمده است که به طور غیر مستقیم به برقراری نوعی روابط دیپلماتیک میان تهران و واشنگتن تبدیل شده است. این تحول و نزدیکی ایران و آمریکا تندروهای رژیم را که همه «مشروعیت» خود را از شعارهای ضد آمریکایی خود میگیرند، با یک بحران و بنبست سیاسی روبرو کرده است و آنها سعی میکنند با هرچه تندروی بیشتر در داخل و ماجراجویی منطقه ای آن را به زعم خود و برای حفظ آبرو جبران کنند.
مردم ایران و میلیونها انسان دیگر در اقصی نقاط جهان خود را برای فرارسیدن نوروز باستانی، آغاز سال جدید خورشیدی آماده میسازند. نوروز، این جشن ملی و روز همبستگی ملت ایران در طول تاریخ، سرآغاز بهار و زایش امید در دلها برای ورود به سالی جدید همراه با سعادت و صلح و شادمانی است.
با این حال در وطن خسته دل ما ایران از روز به قدرت رسیدن رژیم جمهوری اسلامی در ۳۶ سال پیش تا امروز اهمیت این جشن ملی صد چندان گشته زیرا در تمامی سالهای حکومت استبداد مذهبی در ایران آرزوهای ملت ما برای آزادی و خوشبختی در سرزمین مادری خود همواره مورد تعرض سیاستهای سرکوبگرانه این رژیم قرار گرفته است.
از آن گذشته، جنبه صلح جویانه و همزیستی مسالمت آمیز فرهنگ ملت ایران در اثر ایدئولوژی رادیکال مذهبی – ارتجاعی این حکومت نسبت به همسایگان تاریخی ما امروزه به عنوان یکی از عوامل مهم درگیریهای خونین و مصائبی است که مسلمانان منطقه خاورمیانه را اسیر خود کرده است.
در این میان مذاکرات جاری میان ایران و کشورهای غربی پیرامون یافتن یک راه حل مسالمت آمیز برای پایان دادن به بحران هستهای ایران در ماه جاری به نقطه عطف جدیدی میرسد که نوروز امسال میتواند آغازگر یک دوره جدید تاریخ میهن ما باشد که بازگشت ایران به جامعه جهانی و پایان تحریمهای خانمان برانداز بر مردم کشور را به همراه بیاورد.
با این حال با توجه به ماهیت استبدادی رژیم جمهوری اسلامی که رهبر خودکامه آن در لباس ولی فقیه مطلقه میتواند اراده خود را بر رای یک ملت غلبه کند، هنوز نگرانیهای واقعی به جای خود باقیمانده است. زیرا آیتالله خامنهای در موارد مختلف مخالفت خود را با ادامه مذاکرات هستهای بیان کرده و حتی آن را بیفایده خوانده است.
این موضعگیری خامنهای با توجه به رقابتهای جناحهای رژیم بر سر مساله جانشینی او این نگرانیها را افزایش هم میدهد.
خامنهای که از بیماری سرطان پروستات رنج میبرد، در سالهای اخیر در حقیقت به یک گروگان سیاسی در چنگال تندروهای رژیم و فرماندهان فربه شده سپاه تبدیل شده است.
انتخاب آخوند محافظهکار یزدی ۸۴ ساله به ریاست مجلس خبرگان رهبری در هفته جاری حاکی از این است که این دو جناح تندرو در درون حاکمیت خود را برای قبضه قدرت در دوران پساخامنهای آماده کردهاند و کماکان به عنوان سد راه اصلی گذار مسالمت آمیز مردم ایران به دموکراسی و حکومت قانون هستند.
مجلس خبرگان که مسئولیت انتخاب رهبر رژیم، تائید نامزدهای انتخاباتی برای ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و نظارت بر قوانین وضع شده آن را به عهده دارد، درست بر همان نهادهایی تسلط دارد که حسن روحانی و دولت او میبایستی برای پایان دادن به نفوذ تندروها در ارکان حکومتی آنها را بر مبنای وعدههای انتخاباتی خود اصلاح امور کند. با این حال روحانی همه توجه خود را برای پایان دادن به تحریمهای اقتصادی از طریق دستیابی به یک قرارداد هستهای با غرب به ویژه آمریکا قرار داده است. این سیاست روحانی در حالی که امروز ایالات متحده به عنوان طرف اصلی یک چنین قراردادی درآمده است، به طور غیر مستقیم به نوعی برقراری روابط دیپلماتیک میان تهران و واشنگتن تبدیل شده است. این تحول و نزدیکی ایران و آمریکا تندروهای رژیم را که همه «مشروعیت» خود را از شعارهای ضد آمریکایی خود میگیرند، با یک بحران و بنبست سیاسی روبرو کرده است و آنها سعی می کنند با هر چه تندروی بیشتر در داخل و ماجراجویی های منطقه ای آن را به زعم خود و برای حفظ «آبرو» جبران کنند.
از سوی دیگر نامه ۴۷ سناتور جمهوریخواه به رهبران ایران در مورد این که هر گونه قرارداد هستهای میان دولت اوباما با ایران پس از خروج رئیس جمهوری آمریکا از کاخ سفید از درجه اعتبار ساقط خواهد بود میتواند مورد سوءاستفاده تندروهای رژیم برای برهم زدن مذاکرات هستهای جاری و کشاندن ایران به ورطه سناریوهای خطرناک نظامی بشود.
با همه این مخاطرات، و در حالی که هنوز نتیجۀ مذاکرات هستهای جاری بطور قطع اعلام نشده است، مردم ستمدیده ما امیدوار هستند که پیام صلح و آشتی و سعادت نوروز امسال بر همه توطئهها و تلاشهای مذبوحانه برای رسیدن به یک توافق هستهای که میتواند زمینهساز گذار ایران به سوی دموکراسی باشد غلبه کند و تلاش معدودی عناصر مخالف آن نتواند آرزوهای یک ملت تاریخی را بر باد دهد.
از: گویا