سال‌ها در انتظار حق پناهندگی

پنجشنبه, 9ام شهریور, 1391
اندازه قلم متن

گفت‌گوی اختر قاسمی با محسن عظیمی، پناهجوی ایرانی در قبرس

اکثر پناهجویان سال‌های سال در انتظار پاسخ دولت قبرس به درخواست پناهندگی‌شان هستند. بیش‌تر پناهجویانی که در این کشور به‌سر می‌برند ۸ تا ۱۷ سال است منتظر تعیین تکلیف خود هستند”

کلمه‌ی “پناهنده” از جمله کلماتی‌ست که برای ایرانیان بعد از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ به یکی از کلمات ملموس و رایج تبدیل شد. شرایط خفقان جامعه و تنگ کردن عرصه بر جوانان و فشار در ابعاد وسیع حتی عرصه‌ی خصوصی، زندگی را برای بسیاری از جوانان در ایران غیر قابل تحمل کرده و می‌کند، بطوری که هر روز شاهد فرار تعداد بیشتری از جوانان هستم. پدیده‌ای که برای تاریخ نوین ایران بسیار جدید و بی‌سابقه است.

فرار ایرانیان از کشور و پناهنده شدن آن‌ها به کشورهای همسایه به عنوان پل عبور به کشورهای آزاد و دمکراتیک غربی یکی از اساسی‌ترین مشکلات ایرانیان است وهر روز نیز با اخبار بد در باره‌ی آن‌ها روبه‌رو هستیم.

وضعیت ایرانیان در ترکیه و قبرس و یونان آن‌چنان اسفناک و غم‌انگیز است که بارها شاهد اعتصاب غذا و تحصن آن‌ها در مقابل مراکز سازمان ملل بودیم.

سیر روند پناهندگی چنان طولانی‌ست که اغلب ایرانیان دچار افسردگی و وضعیت بد روحی و روانی می‌شوند بطوری که بارها شاهد خودکشی برخی از آنان بودیم.

بیشترین ایرانیان ابتدا به ترکیه یا قبرس فرار می‌کنند. بنابر گزارشات مختلف هزاران ایرانی در قبرس در شرایط دشواری زندگی می‌کنند. برای آشنایی بیشتر با وضعیت پناهجویان در قبرس با یکی از فعالان آن‌ها گفت‌وگویی داشتم.

محسن عظیمی

محسن عظیمی از جمله پناهجویان در قبرس است که سالیانی‌ست در انتظار پاسخ به‌سر می‌برد. او از فعالان حقوق بشر است که به دلیل نشر زیرزمینی مقالات و جزوه‌های گوناگون علیه خرافات دینی و تلاش در روشنگری و همچنین انتشار دو کتاب به نام‌های: “چگونگی شکل گیری تفکر سیاسی در شیعه” و “نگاه و نقدی بر احادیث اسلامی”، مورد پیگرد قانونی قرار گرفت که مجبور به ترک ایران شد.

با او از طریق اسکایپ مصاحبه‌ای داشتم که در زیر می‌خوانید.

اختر قاسمی

***

– آقای عظیمی شما چه مدت است که در قبرس هستید و تقاضای پناهندگی کردید؟
من از سال ۲۰۰۴ تقاضا داده‌ام و هنوز جواب نگرفتم.

– این همه سال باید انتظار بکشید؟
بله متأسفانه. افرادی هستند که الان ۱۷ سال است در این‌جا هستند و هنوز وضعیت‌شان مشخص نشده!

– فکر می‌کنید تعداد پناهندگان ایرانی در قبرس چند نفر باشند؟
در حال حاضر آمار دقیقی از تعداد پناهجویان ایرانی در این کشور در دسترس نیست اما می‌توان گفت که در حدود دو هزار پناهجو در قبرس به‌سر می‌برند.

– وضعیت پناهندگان در قبرس به چه صورت هست و معمولأ چه پروسه‌ای را تا روشن شدن وضعیت‌شان باید طی کنند و چقدر زمان نیاز هست؟
اکثر پناهجویان در نوعی بلاتکلیفی به‌سر می‌برند و سال‌های سال در انتظار پاسخ دولت قبرس به درخواست پناهندگی‌شان هستند، به‌طور معمول پس از تقاضای پناهندگی حدود یک تا دو سال طول می‌کشد تا پناهجو را به مصاحبه دعوت کنند. پس از آن پروسه‌ی بررسی و رسیدگی به درخواست پناهندگی نیز بین حدود دو سال به‌طول می‌انجامد.
به بیش از ۹۹ درصد پاسخ‌های منفی می‌دهند که حق اعتراض دارند. دوباره در یک پروسه‌ی طولانی جواب اعتراض آن‌ها داده می‌شود که قطعأ و بدون شک منفی است و سپس پناهجو با صرف هزینه‌های هنگفت دادرسی پرونده خود را به دادگاه ارائه می‌دهد و…. در یک جمله رسیدگی به یک پرونده سال‌ها به‌طول می‌انجامد و اکثر کسانی که در حال حاضر در این کشور هستند از ۸ تا ۱۷ سال منتظر تعیین تکلیف خود هستند.

– در این مدت آیا پناهندگان از امکان جا و مکان و هزینه‌های اولیه برخوردار هستند؟ و آیا باید همانند پناهندگان در ترکیه حق آب و گل بپردازند؟
جدیدأ تلاش کرده‌اند تا یکی دو کمپ به تنها کمپی که از سال‌های دور در این کشور دایر بود اضافه کنند. شاید تعجب کنید که تنها کمپ این‌جا فقط گنجایش ۸۰ تا ۱۰۰ نفر را دارد، این در حالی است که اگر از پناهجویان ملیت‌های دیگر بگذریم، فقط حدود دو هزار پناهجوی ایرانی ما در این‌جا داریم. هیچ هزینه‌ای به پناهنده داده نمی‌شود. وقتی پناهنده مثلأ به اداره‌ی مهاجرت مراجعه می‌کند و درخواست اولیه‌ی او را می‌گیرند اصلأ از او نمی‌پرسند تو که دیشب به این کشور آمده‌ای اکنون کجا می‌خواهی بروی؟! پناهجو خود باید به فکر اسکان خود با هزینه‌ی خود باشد، البته باید یادآوری کنم که قبلأ به بعضی از پناهجویان با شرایط خاص کمک هزینه می‌پرداختند که اکنون آن را به‌طور کامل قطع کرده اند.

– پس در این شرایط پناهجویان معمولأ به چه صورت هزینه‌های خود را تأمین می‌کنند؟ آیا امکان کار وجود دارد؟
در سال ۲۰۰۵ وزیر کار و امور اجتماعی این کشور با کمک وزیر دادگستری قانونی را در قبرس به تصویب رساندند که پناهجویان به هیچ وجه اجازه‌ی کار ندارند و اگر حتی کارفرمایی را دستگیر کنند که به پناهجو کار داده او را به زندان و پرداخت جریمه‌های سنگین تا پنج هزار یورو محکوم می‌کنند، پناهجو با هر تحصیلات و موقعیت اجتماعی جز در مزارع و دام‌داری‌ها و تمیز کردن طویله و… آن هم با حقوق بسیار بسیار اندک ( ۴۰۰ یا ۵۰۰ یورو) حق کار ندارند، در دیداری که با رئیس مجلس این کشور در حدود یک سال پیش داشتم به او یادآور شدم که رفتار کنونی شما با پناهجویان دقیقأ مانند رفتار آلمان نازی و هیتلر است که یهودی‌ها را وادار به کار اجباری در اردوگاه‌های کار می‌کرد، ۶۰ سال پس از جنگ جهانی شما اکنون همان راه را می‌روید و از این بابت به شما تبریک می‌گویم؛ پاسخ وی جز سکوت چیزی نبود که البته بعدها این حقیر بارها و بارها به اداره‌ی پلیس فراخوانده شدم و حتی در مواردی در خیابان راه مرا مسدود می‌کردند و از من بازخواست می‌کردند ونیز تلفنی مرا تهدید می‌کردند و حتی برایم پیغام فرستادند که به حسابم خواهند رسید…
از این‌ها (دولت قبرس) پرسیده‌ام که چگونه است به هنگام پرداخت انوع مالیات (از مالیات بر درآمد گرفته تا مالیات خرید کالا و مالیات جاده‌ها و پرداخت انواع قبض‌ها و هزینه‌های شهرداری) پناهجویان با شهروندان عادی این کشور برابرند و باید همه‌ی این هزینه‌ها را بی‌کم‌وکاست پرداخت کنند اما به هنگام دریافت امکانات اجتماعی و رفاهی مانند حیوانات با آن‌ها برخورد می‌کنید؟

تجمع ایرانیان در قبرس

به جرأت می‌گویم حقوق انسانی پناهجویان از حقوق حیوانات در این کشور کم‌تر است چرا که هزارویک جور سازمان ومؤسسه‌ی حمایت از حیوانات در این کشور داریم اما سازمانی و گروهی که از حقوق انسانی پناهجویان حمایت کنند هیچ، به‌راستی هیچ. یکی داشتیم که با داغ و درفش، درش را تخته کردند. پناهجویان ایرانی حتی نمی‌توانند به‌عنوان یک انسان حساب بانکی داشته باشند آن‌هایی را هم که داشتند حساب‌شان را می‌بندند، به ندرت حساب بانکی دارند، به این امر اعتراض کردم، بهانه آوردند ایرانی‌ها تحت تحریم‌اند و نمی‌توانند حساب داشته باشند … به آن‌ها می‌گویم پس چرا نمی‌روید حساب سفارت ایران را ببندید؟ به این چهار تا پناهنده ستم می‌کنید که مخالف آن رژیم‌اند؟

– فکر می کنید چرا این‌طور برخورد می‌کنند؟
چرا این کار را می‌کنند؟ به این دلیل که به آمریکا و غرب موذیانه نشان دهند که با تحریم‌ها همکاری می‌کنند … بسیاری حق دریافت گواهی‌نامه رانندگی را به دلیل سختگیری‌ها ندارند، در موارد بی‌شماری وسایل نقلیه‌ی آن‌ها را بیمه نمی‌کنند و یا اگر بکنند هزینه‌ی زیادی را متحمل پناهجو می‌سازند… اوضاع بد اقتصادی هم مزید بر علت شده که در برابر پناهجویان جبهه بگیرند. هر کس و ناکسی به‌خود اجازه می‌دهد که با پناهجویان رفتار نادرستی بکند. آمادگی آن را دارند که به آن‌ها حتی حمله کنند. چندی پیش یک ایرانی توسط یک پیرمرد ۷۴ ساله با شلیک گلوله کشته شد. بازار کارچاق‌کن‌ها داغ است و پول‌های زیادی از پناهجو می‌گیرند که مثلأ او را سر کار ببرند یا موانع قانونی را برای دریافت گواهی‌نامه رفع کنند یا پرونده‌ی آن‌ها را در اداره‌ی مهاجرت به نحوی در جهت مثبت پیش ببرند و … اکثرأ نیز کلاه‌بردارند و دولت و اداره‌ی مهاجرت کاملأ به این بی‌قانونی‌ها واقف‌اند. شخصأ با دوخانم برخوردم که کارفرمایشان قصد تعددی به آن‌ها را داشت اما به دلیل پناهجو بودن و مسائل جانبی از ترس به پلیس مراجعه نکردند. در موارد بی‌شماری کارفرماها حقوق کارگران را پرداخت نمی‌کنند و آن‌ها چون غیرقانونی کار می‌کنند، نمی‌توانند به مراجع قانونی شکایت ببرند.
این‌ها را گفتم که نشان دهم پناهجویان از امنیت اجتماعی لازم نیز برخوردار نیستند.
پناهجویان به لحاظ بهداشتی نیز در شرایط دشواری قرار دارند. سال گذشته خانم ۳۸ ساله‌ی ایرانی که از داشتن هر دو کلیه محروم بود به‌دلیل این‌که پرونده‌ی ایشان در اداره‌ی مهاجرت بسته شده بود، بیمارستان را وادار کردند که او را نپذیرند و داروهایش را قطع کردند و در این بین یکی از انگشت‌های کوچک پایش سیاه شد. بیمارستان تحت فشار اداره‌ی مهاجرت و بیمه‌ی تأمین اجتماعی او را نپذیرفت و آن‌قدر امروز و فردا کردند تا آن‌که بیماری پیشرفت کرد تا هر دو پای او را از زانو قطع کردند و متأسفانه چند ماه پیش ایشان فوت کردند.
نظیر این بلا بر سر یک پناهجوی آفریقایی که مشکل دیابت داشت پیش آمد و وی نیز فوت کرد.

– یعنی به نظر شما مراحل قانونی درست طی نمی‌شود؟
برای شخص من محرز و مسلم گردیده که بررسی پرونده‌های پناهجویان در این کشور از هیچ استاندارد ویژه‌ای پیروی نمی‌کند. اکثر کسانی که از سوی این کشور پذیرفته شده‌اند آزادانه حتی از سفیر جمهوری اسلامی در قبرس هم بیشتر به ایران می‌روند و برمی‌گردند! کسی نیست از این‌ها بپرسد که شما چگونه و طبق چه اصولی ایشان را پذیرفته‌اید که این‌ها به راحتی با ایران رفت‌وآمد دارند؟ این خود نشان می‌دهد سیستم از اساس غلط است. این در حالی است که کسانی که واقعأ گرفتاری دارند را بی‌جواب سال‌های سال معطل و بلاتکلیف گذاشته‌اند یا جواب منفی به آن‌ها داده‌اند.

– یعنی فکر می کنید که سفارت جمهوری اسلامی در قبرس در این مسئله دخیل است؟
این دولت پرونده‌ی پناهجویان را به سادگی در اختیار سفارت ایران می‌گذارد این در حالی است که پرونده‌ی پناهجویان با هر مضمونی باید محرمانه تلقی گردد و افشا نشود در این‌باره دلیل غیرقابل انکار دارم. پناهندگان به‌طور غیرقانونی برای این‌که تحت فشار قرار بگیرند و مجبور شوند به کشور خود بازگردند به صورت طویل‌المدت در بازداشتگاه‌ها و زندان‌ها زندانی می‌شوند. کسانی را می‌شناختم که بیش از ۳۶ ماه را در زندان به‌سر برده‌اند با افرادی مصاحبه کرده‌ام (ویدئوهای آن موجود است) که بیش از ۱۱ ماه را در بازداشتگاه موقت در مکانی نامرتب و کثیف به‌سر برده‌اند تا مجبور به بازگشت شوند و دچار بیماری‌های عصبی شده‌اند. دقت کنید آن‌ها را در بازداشتگاه نگاه می‌دارند آن هم برای دوره ای طولانی، در حالی‌که می‌دانیم بازداشتگاه زندان موقتی است که در حدود ۴۸ ساعت می‌توانند متهم را برای بردن به دادگاه در آن‌جا نگه دارند.
به‌طور کلی دولت قبرس تمام توان و تلاش خود را به‌کار گرفته تا با انواع و اقسام فشارها بر گرده‌ی پناهجویان، آن‌ها را از این‌جا فراری دهد.

– با توجه به این‌که قبرس عضو اتحادیه اروپاست آیا تا به حال تلاش کرده‌اید با نمایندگان اتحادیه اروپا در مورد نقض حقوق بشر و حقوق پناهندگان صحبت کنید؟
هر از گاهی نمایندگانی از اتحادیه اروپا برای بازدید می‌آیند اما تاکنون با خود پناهجویان ارتباط برقرار نکرده‌اند. شخصأ طی چند مصاحبه با برخی رسانه‌ها از سازمان‌های حقوق بشری که در اروپا فعالیت می‌کنند، خصوصأ فعالان ایرانی درخواست کردم تا بازدیدی چند روزه از این کشور داشته باشند اما متأسفانه تلاش‌هایمان به ثمر نرسید و کسی نیامد…

– آقای عظیمی از شما بابت گفت‌وگو ممنونم گرچه گفت‌وگوی غم‌انگیزی بود.
این‌ها مشتی نموه‌ی خروار بود از گرفتاری پناهجویان که به عرض رساندم و از شما سپاسگزارم.
از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.