|
|
|||
ياران دكتر مصدق به نام خداوند جان و خرد فهرست:
سردار بزرگ نهضت ملي ايران شهيد دكتر حسين فاطمي سردار رشيد نهضت ملي ايران شهيد سرلشكر محمود افشارطوس ۱۶ آذر قلب تپندة جنبش دانشجوئي سرداران مبارز و مقاوم نهضت ملي ايران شهيدان داريوش فروهر و همسرش پروانه اسكندري یار وفادار و همراه دکتر مصدق آقای دکتر سعید فاطمی دکتر (مهندس)خان احمد ابراهيمي زنگنه حجتالاسلام حاج سيد رضا زنجاني آيت الله حاج سيد رضا فيروزآبادي محمد مدیر شانه چی (سنگ صبور راه آزادی) به نام خداوند جان و خرد «تقدیم به یار وفادار و همراه دکتر مصدق جناب آقای دکتر سعید فاطمی» این مجموعه ناقابل با عنوان یاران و پیروان دکتر مصدق را همواره در نظر داشتم تا به یکی از یاران اصلی دکتر مصدق تقدیم نمایم که باید گفت که صفت یار دکتر مصدق قطعا بسیار معنادار و سنگین است چراکه کسی که افتخار یار دکتر مصدق بودن را داشته باشد علاوه بر پیروی و مبارزۀ وفادارانه در راه آن بزرگمرد بایسیتی افتخار در کنار او بودن را هم داشته باشد که به این لحاظ قطعا چنین دایرهای بسیار محدود خواهد بود. البته در بین یاران آن بزرگمرد قطعا شهید دکتر حسین فاطمی جایگاهی منحصر به فرد دارد و همواره به عنوان یار و محرم و همراه و همرزم و به تعبیر خود دکتر مصدق پسر سوم آن بزرگ مرد شناخته میشود چراکه افتخار همۀ مواردی همچون پیشنهاد تشکیل جبهۀ ملی، پیشنهاد ملی شدن نفت، سخنگوی دولت ملی، مبارزۀ بی امان در این راه و سرانجام شهادت در این راه فقط نصیب او شد و به واقع در تاریخ ایران جایگاهی منحصر به فردنصیب او شد تا جائیکه مصدق بزرگ در وصف او گفته بود هرگز یک ترک اولی هم نداشته و او را الگوئی برای همۀ وطن دوستان میدانست اما در کنار او و دکتر مصدق باید گفت جناب آقای دکتر سعید فاطمی دیگری هم وجود داشته که به جرات میتوان گفت همواره محرم و همراه دکتر مصدق بوده و در بسیاری موارد از فرزندان دکتر مصدق هم به ایشان نزدیک تر بوده و در عین حال افتخار وجود ایشان به دو نسل پس از آن بزرگمردان نیز رسید که البته جناب آقای دکتر سعید فاطمی پس از 50 سال از آن زمان هنوز هم خاطرات خود را به رشته تحریر در نیاوردند که سهل است سینۀ ایشان مملوء از رازهای بسیاری از دکتر مصدق است که برای هر مصاحبه کننده با اندکی زیرکی سریعا قابل درک خواهد بود... بنابراین این ناقابل را به بزرگمردی تقدیم میکنم که حقیقتا صفت یار و محرم و همراه دکتر مصدق زیبنده ایشان است و به جرات میتوان گفت در سراسر دوران نخست وزیری دکتر هرگاه در نزد دکتر مصدق بوده یار همراه بسیار نزدیک ایشان بوده و یا در ماموریتهای ویژه از طرف دکتر مصدق در خارج از ایران و ... به سر میبردندکه بسیاری از آنها هنوز هم مکتوم ماندهاند. جناب آقای دکتر سعید فاطمی بود که از بعد از شهریور 1320 که دانشجویان به نزد دکتر مصدق رفته و او را برای سخنرانی بردند تا به امروز راسخ و استوار بر عهد خود با این راه باقی مانده است. جناب آقای دکتر سعید فاطمی بود که در جلو مجلس شورای ملی دکتر مصدق را برای سخنرانی معروف خود بر دست بلند کرد... جناب آقای دکتر سعید فاطمی بود که در دادگاه لاهه محرم دکتر مصدق بوده و کل اسناد محرمانه را در اختیار داشت که از این مساله حتی فرزندان دکتر مصدق نیز مطلع نبودند و هم ایشان بود که خبر پیروزی ایران در دادگاه لاهه را به ایرانیان خبر دادند. جناب آقای دکتر سعید فاطمی بود در هنگام شهادت رئیس شهربانی کشور سرلشکر افشارطوس نمایندۀ ویژۀ دولت در هیاتی بود که برای آوردن پیکر آن شهید رفتند. جناب آقای دکتر سعید فاطمی بود که صبح 28 مرداد خبر تشنج در شهر را به دکتر مصدق داده و در بحرانی ترین لحظات به عنوان نمایندۀ ویژۀ دکتر مصدق به ستاد ارتش رفت. جناب آقای دکتر سعید فاطمی بود که در 28 مرداد در کنار دکتر مصدق به نجات یافتن ایشان کمک کرد و در همین روز مورد اصابت گلولۀ کودتاچیان قرار گرفتند. جناب آقای دکتر سعید فاطمی بود که هرگاه در ایران نزد دکتر مصدق بود به اصلی ترین ماموریتهای بسیار محرمانه ویژۀ دولت فرستاده میشدند تا جائیکه از بسیاری از ماموریتهای ایشان حتی شهید دکتر حسین فاطمی نیز مطلع نبود و هنوز هم ایشان حاضر نیستند تا ماموریتهای ویژهای را که به عنوان محرم بسیاری از مسئال خاص دکتر مصدق داشتند بازگو کنند وسینۀ ایشان مملوء از چه رازهائی که از نهضت ملی ایران که نیست... جناب آقای دکتر سعید فاطمی بود که به همراه شهید دکتر فاطمی روزنامه باختر امروز را کاملا در خدمت نهضت ملی قرار داد تا جائی که دکتر مصدق در خاطرات خود نقش باختر امروز را در خدمت رسانی به مردم از یک لشکر مهمتر ارزیابی میکند و نکتهای که از ناگفتههای تاریخ است اینکه خود زنده یاد دکتر مصدق بسیاری از مطالب مد نظرش را از طریق جناب آقای دکتر سعید فاطمی منتشر میکرده و در این میان تنها محرم دکتر مصدق باز هم جناب آقای دکتر سعید فاطمی بودند که آن مطالب را از طریق ایشان منتشر میکردند که با این تفسیر به روشنی مشخص است خدمات چه کسی به مردم از یک لشکر مهمتر بوده و این رازی بود که پس از بیش از نیم قرن روشن شد. و در نهایت باید گفت از بین یاران نزدیک دکتر مصدق تنها شهید دکتر حسین فاطمی تیریاران شده و به شهادت رسید و به همین شباهت تنها جناب آقای دکتر سعید فاطمی هم حدود 10 سال در زندان بود و این در حالی بود که سایر یاران اصلی بنا به شرایط حداکثر تا سه سال بعد از زندان آزاد شدند ( حتی شهید داریوش فروهر هم گرچه قبل از انقلاب حدود 15 سال در زندان بودند اما مدتی پس از کودتا از زندان آزاد شده بود و بعداً باز به زندان افتاده بود و ... ) و تاسف آور اینکه در همین زندانهای دژخیمان این سمبل وفاداری به مصدق بزرگ زیر شکنجههای شدید هم قرار گرفتند در نواحی چشم، دندانها، دست و ... به شدت مضروب شدند که این علاوه بر پای گلوله خورده ایشان در جریان کودتای ننگین 28 مرداد است و از این موارد به کنار ایشان خواهرزاده و محرم و یار سردار بزرگ ملی ایران شهید دکتر حسین فاطمی هستند که نام پرافتخارش زینت بخش نهضت ملی ایران است... و باز هم باید گفت جناب آقای دکتر سعید فرزند زینب زمان بانو سلطنت فاطمی است که این شیرزن نیز ذرهای از راه مبارزه با ظلم و دفاع از شهید دکتر حسین فاطمی دست نکشید و حتی زمانی که چاقوکشان درباری شعبان بی مخ با چاقو به شهید دکتر حسین فاطمی حمله بردند خود را بر روی او انداخته و بیش از 11 ضربه چاقو در این راه خورده بود... و همو در مراسم چهلم دکتر فاطمی چنان خطابۀ درد آوری بر مزار شهید دکتر فاطمی خوانده بود که ماموران امنیتی نیز گریسته بودند... از این خاندان ارزشمند فاطمی یکی دست راست دکتر مصدق و شهید بزرگ نهضت ملی که مصدق بزرگ در وصف او گفته بود :« اومیتواند آموزش دهندۀ همۀ وطن دوستان باشد »و دیگری هم یار وفادار و محرم و همراه دکتر مصدق ( بگذریم از سالها شکنجه و زندان و ...) و خواهر اولی که مادر دومی هم بوده در تحمل و مبارزه الحق زینب زمان بود که ای کاش در هنگامۀ کودتای ننگین 28 مرداد اکثریت ملت ایران تنها بخشی از فداکاری این خاندان مبارز را داشتند... ولی افسوس...پس برای حداقل ادای دین به این خاندان مبارز آزاد از تن این مجموعۀ ناقابل را به یار وفادار و محرم و همراه دکتر مصدق جناب آقای دکتر سعید فاطمی تقدیم میکنم...
تاريخ از مرداني كه نهضت ملي كردن نفت ايران را به عنوان مبارزه اي عليه استعمار ممكن كردند تجليل خواهد كرد و دشمنان آنها را خوار و خفيف خواهد شمرد .«دكتر محمد مصدق» در تاريخ همة نهضتهاي آزادي بخش صرف نظر از رهبران نهضت كه با ارائه الگو و روش به عنوان يك اسطوره مطرح شدهاند ، شهداي نهضتها همواره جايگاههاي منحصر به فردي داشته اند چراكه اينان به دور از هرخودخواهي با تمام وجود تلاش كرده و با تقديم جان خود نهال نهضت را آبياري نمودهاند.به واقع جايگاهي كه در تاريخ نصيب شهدا ميشود به استثناي رهبران برجسته نهضت شايد نصيب هيچ فرد ديگري نشود و آنان در حاليكه چند سالي زودتر از ياران از جهان ميروند اما نام نيك پايداري در تاريخ از خود باقي گذاشته و خيلي ماندگارتر ميباشند. نهضت ملي ايران به رهبري دكتر مصدق هم در راه استقلال و آزادي ايران شهدائي تقديم كرده است .گرچه به دليل ماهيت ملايم و مسالمت جويانه راه مصدق و آزادي خواهي براي تمام افكار و افراد ، پيروان اين راه خواه ناخواه نميتوانند به برخورد خيلي خشن روي آورند و شايد تنها در مبارزه با استعمار و دشمن خارجي تا حدي بتوانندخشونت نشان دهند و به تبع اين امر برخوردهاي خيلي خشني هم با نيروهاي ملايم مصدقي رخ نخواهد داد و در نتيجه تعداد اين شهدا فراوان نميباشند اما آنان كه به شهادت ميرسند به واقع افراد بسيار موثر و مهم و از بهترين فرزندان ايران زمين ميباشند و همين امر نشانه اهميت آنها ميباشد چراكه آنان رفتند تا راه آزادي باقي بماند. اولین گروه از فدائیان نهضت ملی را میتوان شهداي قیام ملی سي تير دانست كه رشادت بزرگی از خود نشان دادند و اسامی آنها به این شرح است: « رضا ایوبی ارغند (دوره گر) ـ حسن نیکو سخن (آهنگر) ـ عباس لـًولـًو (زرگر) ـ محمود عموئی (آجیل فروش) ـ نوروز کفائی (یخ فروش) ـ مرتضی دستخوش نیکو (شاگرد دوچرخه ساز) ـ صفر حنیفه رحفانی(ریخته گر) ـ قدرت سلیمی ـ اسمعیل عینک چی ـ هوشنگ رضیان (عطار) ـ غلامحسین صادقی(بلورفروش) ـ محرم رستمی (خیاط) ـ اسمعیل وزیری (توتون فروش) ـ امیر بیجار ـ جبار رشیدی (کارگر جوراب باف) ـ حبیب شوقی رضوانی (راننده) ـ سعدی اسکندری ـ پرویز رجائی (آرایشگر) ـ چهار نفر گمنام.»(نقل از مقاله آقای دکتر داورپناه به مناسبت سی تیر) و جالب است بدانیم که از این میان امیر بیجار با خون خود نوشته بود: "يا مرگ يا مصدق"... و مزار اینان اكنون در ابن بابويه شهر ری تهران قرار دارد. پس از اینان هم اولين مهره مهم وكليدي در بين ياران مصدق كه به شهادت رسيد تيمسار افشارطوس بود .با شهادت او به دست عمال مظفر بقائي به واقع ضربه وحشتناكي به اقتدار دولت ملي و به روحيه آنان وارد آمد كه هرگز جبران نشد.افشارطوس از معدود افسراني بود كه جرات ايستادن در برابر شاه را داشت و ميتوانست نقش موثري در حمايت از دولت و كشف توطئهها ايفا كند و احياناً نيروي مسلح مردمي ايجاد كند. ۴ماه پس از شهادت افشارطوس كودتا پيروز شد و در ۲۸ مرداد سرگرد سخائي كه او نيز از معدود افسران مصدقي بود به وضع بسيار وحشيانهاي توسط عمال و نوچههاي بقائي در كرمان به شهادت رسيد و پس از آن مصدق و يارانش به بند كشيده شدند .مدتي بعد در يك جنايت فجيع و وحشتناك و غير قابل باور در شب چهارشنبه سوري با حضور مزدوران درباري امير مختاركريمپور شيرازي شاعر و روزنامه نگار ملي و طرفدار سرسخت مصدق،زنده زنده به آتش كشيده شد. همچنين يك سال بعد از كودتا در مهر ۱۳۳۳ وزير دادگستري مصدق « عبدالعلي لطفي» هم توسط قضات فاسد پاكسازي شده به شدت مضروب شد كه در اثر آن جراحات در سال ۱۳۳۴ درگذشت . البته مرحوم لطفي فردي سياسي نبود و حتي پس از دستگيري هم بر اين مورد كه تنها وظيفه خود را انجام ميداده تاكيد كرده بود. البته مبارزان گمنامي همچون دكترغلامحسين زيركزاده, دكترمهدي شرفالدين, قاسم عينكچي, عباس لؤلؤ و... هم بودند كه گمنام رفتند و فداي نهضت شدند. از سوي ديگر مصدق و يارانش به زندان افتادند و شاه جرات اعدام مصدق را پيدا نكرد ولي از بين تمام ياران مصدق تنها كسي كه به دليل نفرت شديد انگليس ،آمريكا و دربار به جوخه اعدام سپرده شد و به شهادت رسيد سردار بزرگ نهضت ملي ايران ، شهيد هميشه جاويد دكتر حسين فاطمي است.جلادان ابتدا تلاش كردند تا توسط اوباش شعبان بيمخ او را به شهادت برسانند اما با فداكاري خواهر از جان گذشته اش او از مرگ نجات يافت و توسط جوخه اعدام به شهادت رسيد.دكتر فاطمي بينظيرترين ، مبارزترين و برجستهترين مبارز در نهضت ملي ايران ، از تاريخ شروع مبارزات تا به امروز ميباشد و تاريخ ايران از ۵۰ سال پيش تا كنون هرگز چون او مبارز ديگري نديده است. حدود ۴ ماه بعد از كودتا در اعتراض به محاكمه مصدق و بازگشت سفير انگليس و نيز ورود نيكسون معاون آيزنهاور به ايران نيروهاي ويژه موسوم به جانبازهاي شاه براي ايجاد اختناق و خفقان در هنگام ورود نيكسون به دانشگاه تهران حمله كرده و در حاليكه دانشجويان از ترس كوچكترين واكنشي نشان نميدادند به آنها حمله كرده و دانشجويان را به رگبار بستند و عده زيادي را زخمي كرده و سه تن به نامهاي بزرگ نيا،قندچي و شريعت رضوي را به شهادت رساندند.به مناسبت اين جنايت وحشتناك كه در تاريخ ثبت شد ، روز ۱۶ آذر در تاريخ به عنوان روز دانشجو ثبت شده است. در دوران حكومت شاه همچنين كساني چون دكتر شريعتي و جهان پهلوان تختي كه از ارادتمندان راه مصدق بوده و در عين حال بنا به اعتقادات خود محبوبيتهاي عظيم مردمي داشتند نيز در شرايط مشكوكي فوت كردند كه با توجه به شرايط روز اكثريت مردم اين جنايات را کار ساواك ميدانستند ولي از آنجا که اسناد موثقي در اين باره وجود ندارد از پرداختن به آنها خودداري ميشود گرچه در صورت مرگ طبيعي آنها هم ، شرح مشکلات فراوان اين بزرگان با ساواک و شاه که منجر به مرگ آن ها شده بود ، بحث مفصلي دارد. همچنين درباره شهداي سازمان مجاهدين خلق هم به دليل آنكه به مبارزات مسلحانه روي آوردهاند ، بحثي نميشود البته ظاهراً مصدق طي پاسخي كه به حسن صدر نويسنده كتاب انقلاب الجزاير داده ، توصيه کرده از روش انقلاب الجزاير الهام گرفته شود كه همين سخن هم در دادگاه بنيانگذاران مجاهدين نيز مورد استناد قرار گرفته است(از جمله دفاعيات مجاهد شهيد ناصر صادق)و اين سخن به منزله تائيد اين راه از سوي مصدق شناخته شده است.اما به هر صورت با توجه به سبک مبارزۀ مسلحانه ، اینان بحث جدائی دارند. با پيروزي انقلاب تا مدتي شاگردان مكتب مصدق بر سر قدرت بودند اما پس از مدتي بيمهريها نسبت به آنان آغاز شد و تشكيلاتشان برچيده شد. با به شمار آوردن کسانی چون شهید دکتر چمران و یا زنده یاد دکتر کاظم سامی (که به نوعی میتوان آنها را در ردۀ نیروهای مذهبی دسته بندی کرد) اولین شهید برجستۀ پس از انقلاب از صف نیروهای ارادتمند راه مصدق را میتوان دکتر چمران دانست که در جبهههای جنگ به شهادت رسید و در داخل کشور هم اولین شهید برجستۀ بعد از انقلاب از صف ارادتمندان مكتب مصدق، زنده یاد خسروخان قشقائی سردار پر خروش نهضت ملی در عشایر فارس بود که پس از درگیریهای مسلحانه و شدید عشایر فارس با نیروهای نظامی، با دریافت تامین جانی و اعتماد به وعدههای حاکمیت وقت ، به شیراز آمد اما بر خلاف قول و وعده دستگیر و در پائیز سال 1362 اعدام شد. همچنین در سال 1367 دكتر كاظم سامی رهبر جاما، وزیر بهداری كابینه بازرگان و متخصص روانپزشكی در سلسله جنایاتی که بعدها به قتلهای زنجیرهای مشهور شدند به شهادت رسید. دكتر سامی انسانی بسیار شریف و بشردوست بوده و فردی مذهبی و هم فكر دكتر شریعتی بود كه در مطب خود با ضربات چاقو کشته شد. قاتل اصلي ظاهراً در حمام خودكشي كرد ولي سوالهاي فراواني پيرامون اين جنايت باقي ماند و در خارج از کشور هم شاپور بختيار و عبدالرحمن برومند اعضاي اصلي « نهضت مقاومت ملي ايران» با ضربات کارد ترور شدند و ادامة اين روند قربانيهائي هم از روشنفكران و نويسندگان گرفت و متاسفانه در سال ۷۷ مقاوم ترين و مبارزترين سردار نهضت ملي ايران در دوران حاضر يعني شهيد داريوش فروهر رهبر حزب ملت ايران و همسرش پروانه اسكندري را شامل شده و دست پليد شب پرستان اينان را به شهادت رساند .فروهر با سابقه بيش از نيم قرن مبارزه پس از دكتر فاطمي شهيد بزرگ نهضت ملي برجسته ترين مبارز ملي محسوب شده و مقاوم ترين آنها بود . شهادت او به واقع ضربه بسيار بدي بر پيكر نهضت ملي معاصر ايران واردآورد و فقدان او امر غير قابل جبراني براي نهضت ملي ايران محسوب ميشود . فروهر در جواني به دليل نفرتي كه از وابستگي حزب توده به شوروي داشت از آنان تنفر شديدي داشته و برخوردهاي تندي با آنان داشت ولي بعدا با آنان و ساير گروهها ارتباطهاي نزديكي پيدا كرده بود و در صدد اتحاد همه اپوزيسيونها بوده و گامهاي موثري در اين راه برداشته بود و به نحوي رهبرآنها شناخته ميشدكه متاسفانه با ضربات چاقوي جنايتكاران به شهادت رسيد.همچنين در كنار او پروانه اسكندري هم تنها مبارز برجسته زن نهضت ملي ايران ميباشد كه به شهادت رسيده است.اين شيرزن مبارز تا پاي جان دركنار شوهرخود به مبارزه براي آزادي پرداخت. در اين مختصر تلاش شده تا با آوردن عکس ياران معروف دکتر مصدق و يا مبارزاني که خود را پيرو راه مصدق دانسته و در اين راه جان خود را فدا نموده اند ، هر چند با اشاراتي کوتاه ياد شود . منبع اصلي اين نوشته ، کتاب ارزشمند « سرنوشت ياران دکتر مصدق » تاليف آقاي عبدالرضا هوشنگ مهدوي ، نشر علم ، مي باشد که بايد از زحمات ارزنده اين محقق گرامي تشکر و قدرداني نمود و همچنين کتاب « شرح حال رجال سياسي و نظامي معاصر ايران » تاليف آقاي دکتر باقر عاقلي هم از مراجع مهم اين نوشته مي باشد.
حميد رضا مسيبيان
|
||||
|