اسلام رحمانی، یک شوخیِ تاریخی

چهارشنبه, 20ام آذر, 1398
اندازه قلم متن

Masoud_Noghrehkar.jpg

۱

تازگی ندارد و عجیب نیست، قران و اسلام همین‌اند. ” ازبدو نزول همین بودند”.
تجربه شد که با حُسن نیّت و تلاش برخی به اصطلاح” نواندیشان دینی” رحمانیت در قالب اسلام سیاسی نمی‌گنجد. صفت‌های عقلانیت وعدالت و اخلاق و آزادی و دموکراسی وعلم و سکولاریسم چسباندن به اسلام، برچسب‌های ناچسب از آب در آمد و نتیجه‌اش تحقیر کردن واهانت به مفاهیم اشاره شده شد. واقعیت زندگی قَدَر و قدرتمند نشان داده است که اسلام، به ویژه اسلام سیاسی ” هذیانی جمعی” ست و” ارعاب عقل”.

ابوالفضل بهرام‌ پور، کارشناسِ ” روان پریش”ِ اسلام و قران، تازه ترین نماد این ” هذیان جمعی”ست. وی حکم کارشناسانۀ مردمی ستم کشیده که جان و جهان در راه دستیابی به عدالت و آزادی گذاشته‌اند، را اعلام کرده است. این موجود در برابر میلیون‌ها بیننده و شنونده ازقول اسلام و قران‌اش گفت:

“طبق آیات قرآن دستگیرشدگان اخیر باید در همان نقطه جنایت در جلوی چشم مردم زجرکش شوند. “، “کسانی که در تظاهرات، سربازان مسلح آمریکا بودند و الان دستگیرند، این حکم قرآن در مورد آنها است. ” این مفسرِ و کارشناس قران با استناد به آیه ۳۳ سوره مائده و عملکرد بزرگان اسلام، دستور ” زجرکش کردن ” و ” به دار آویختن در جلوی چشم عموم” و ” قطع دست و پا”‌ی ” مستضعفان” و جوانان سرزمینمان را صادر کرد. این جوجه کلینی، مجلسی، شفتی، خمینی و خامنه‌ای، این احکام و حرف‌ها را از خودش در نیاورده، قران ترجمه و تفسیر کرده است:
. “توبه بعد از دستگیری مقبول نیست. این نظر قرآن است. اینها همه‌شان از دم محاربند شک نکنید”
بلیۀ ولی فقیه هم با شاد کردن روح ” امیر مبارزالدین محمد”، پس از فرمان اسلامی قتل و کشتارنوجوانان و جوانان میهنمان، با درخواست پرداخت دیه به خانواده قربانیان‌اش، به درستی ” رافت اسلامی” را معنا کرد و نشان داد که حضورش پدیده‌ای ست دراستمرارجهالت و” توهمات جبرانی” و” جبران هذیانی”.
خُب! غیر از این هم انتظار نداشتیم؟
مگر آیت الله خمینی، مصباح یزدی، صادق خلخالی، محمدی گیلانی، و امثال اسدالله لاجوردی غیرازاین گفتند و عمل کردند؟
اسلام و قران، به ویژه تشیع همین است، این موجودات طبق آموزش و فرمان عمل کرده و می‌کنند، آموزش و فرمان و عملکردی که نشان داده است، متاسفانه این دین و مذهب تشیع بیگانه با رحمانیت‌اند و دین و مذهبی‌اند ” ظلمانی” و ستمگر.

۲
سالیانی ست که دامن زدن به طرح و بحث در بارۀ پدیدۀ ” اسلام رحمانی” از سوی برخی از ” نواندیشان دینی” سبب شده است که برخی ازمسلمانان ” خرمقدس” بر آشفته شوند که: یعنی چه؟ این چه تفسیرِ احمقانه‌ای ست؟ مگر ما ” اسلام ظلمانی” هم داریم که عده‌ای از خدا و اسلام بی خبر می‌آیند و بحث ” اسلام رحمانی” را مطرح می‌کنند؟ اسلام یک دست رحمانی و دین لطف ورافت و محبت ومودت و انسانیت است ودو شقه کردن اسلام به رحمانی و ظلمانی رویکردی سیاسی ست و کار دشمنان اسلام، یعنی امپریالیست‌ها و صهیونیست‌ها ست.
واقعیت گواهی داده‌اند که نکته‌ای که این ” خرمقدسان” مطرح می‌کنند به نوعی درست است، اسلام دوشقه نیست، و طرح کنندگان اسلام رحمانی بخش کوچکی از پندها و اندرزها را سعی کرده‌اند به نام تمام دین قالب کنند. تاریخ شهادت می‌دهد که اسلام یک شقه و آنهم یک دست ” اسلام ظلمانی” بوده است، تلاش” نواندیشان” برای نشان دادن اینکه اسلام، به ویژه تشیع عامل بروزخشونت و کشتار نیست، بیهوده و توجیه گرانه است. لازم نیست راهی دور رفت و اسلام را از آغازشکل گیری‌اش مورد مداقه قرار داد و یا از هنگام پهن کردن بساط مشرک و کافر و ملحد و خوارج و اهل ذمه و موالی و عجم وزندیق و…. جنایت‌های هولناک اسلام درپیوند با این جدا سازی‌ها را دید، همین ۴ دهه گذشته میهنمان ایران، و خاورمیانه و سایر نقاط جهان را مورد ملاحظه قراردهید آیا اسلام، به ویژه” اسلام سیاسی” جائی تپه‌ای پاک وپاکیزه باقی گذاشته است؟

۳
قرائت‌های مختلف از اسلام و بحث‌های هرمنوتیک هم در این میانه حکایتی شده‌اند مورد مصرف ِاهل حرف و حکومت، و اهل سوا کردن آیه‌های رحمانی بی مصرف در زندگی، و سرگرمی برای بازیِ گره برباد زدن. گفتن ندارد که درقران همه جورجنسی پیدا می‌شود، بساط رحمانیت و ظلمانیت پهن است، وفراوان‌اند از این دست آیه‌ها که مثلا به دین کسی کاری نداشته باشید، اما دو خط بعد دستور داده می‌شود که گردن بزنید هر آن کس که دین شما را قبول ندارد والخ. تاریخ وشاهد تاریخی دست به نقد، یعنی حکومت اسلامی، شهادت می‌دهند که آنچه در عمل اسلام را معنا کرده و می‌کند ” ظلمانیت ” بوده است.
برخی از اهالی دین که در به در دنبال توجیه جنایت‌ها و پلیدی‌های اسلام سیاسی هستند، می‌گویند نظام نظری اسلام با آنچه این روزها، مثلاٍ در ایران شاهدیم فرق می‌کند، و ” ظلمانیت” به نظام نظری اسلام ارتباطی ندارد. می‌گویند نظام نظری اسلام مبتنی بر قران است (دیگه بد تر) و نظام جاری در ایران نظام مبتنی بر شریعت اسلام است، یعنی مبتنی و متکی به احادیث و روایات و حکایات و سیستم “فکری” ساخته شده توسط موجوداتی مثل کلینی و ملا محمد باقر مجلسی و ملا احمد نراقی، محمد باقر شفتی و…امثالهم، و مدعی‌اند ظلمانیت فکری و رفتاری اسلام سیاسی جاری نه از قران و افکار و رفتار محمد، که ازافکار و رفتار امثال موجودات نام برده شده صادر شده است، و همان بحث‌های بی پایه ومایه که اسلام و قران به ذات خود ندارند عیبی، هرعیب که هست از مسلمانی گورزادها و کله پوک‌های روان پریش ِهذیان گوئی مثل ملا محمد باقر مجلسی و آیت الله خمینی هاست، را جار می‌زنند. این صاحبنظران از سیستم ” فکری” سخن می‌گویند اما نمی‌گویند کدام فکر؟ مگردر میان این جماعت فکری هم در کار بوده و هست؟ نقل از میرزا آقا خان کرمانی ست که این سیستم فکری حتی در حوزه ” فکر” اینگونه بوده و هست که اگر کتاب یکی از این حضرات، مثل بحارالانوارملا محمد باقر مجلسی را ” درهر ملتی انتشاردهند و در دِماغ‌های آنان این خرافات را استوار و ریشه دار کنند دیگر امید نجات از برای آن‌ها مشکل و دشوار است. ”

سیستم”فکری” و رفتاری حکومت اسلامی در ایران و در جهان نشان داده است، اسلام سیاسی سیستمی ست نابود کنندۀ شور زندگی و پریشانگر روان و شعور انسانی.

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.