هنوز هم میلیونها نفر در جهان از گرسنگی در رنجاند. بخش بزرگی از مردم ایران هم با گرسنگی یا تغذیه نامناسب آشناست. روستائیان برخی مناطق کشور برای نجات خود از پیامدهای خشکسالی به حاشیه شهرهای بزرگ پناه میبرند.
۱۶ اکتبر (برابر با ۲۵ مهر) از سوی “سازمان خواروبار و کشاورزی جهان” (FAO) “روز جهانی غذا” نام گرفته است. در گزارش سالانه گرسنگی سازمانهای جهانی وابسته به سازمان ملل متحد آمار نگرانکنندهای درباره شمار گرسنگان در جهان ارائه میشود. در سال ۲۰۱۵ از هر ۹ نفر در جهان یک نفر از گرسنگی رنج میبرده است.
در اطلس “موسسه آلمانی کمک به گرسنگان جهان” که در ماه اکتبر ۲۰۱۶ منتشر شد ایران در فهرست کشورهایی که بیشترین آسیب را از گرسنگی دیدهاند در رتبه ۹۱ قرار گرفته است. متخصصان ایرانی هم درباره مصرف “غدای نامناسب” هشدار میدهند. دکتر منصور رضایی، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و متخصص علوم تغذیه و رژیم غذایی، در گفتوگو با پورتال این دانشگاه (۲۵ مهر) میگوید: «به رغم دریافت کالری کافی، متاسفانه نزدیک به ۵۰ میلیون ایرانی غذای نامناسب میخورند.»
مهاجرت روستائیان، پیامد رشد جمعیت
جمعیتشناسان ایران میگویند که هدف اصلی برنامهریزی دولت رسیدن به “سطح جانشینی” است، یعنی والدین باید حداقل جانشینی برای خود پس از مرگ را به دنیا آورند.
اما رشد جمعیت کشور موجب رشد مهاجرت روستائیان به شهرها شده است. دکتر حبیبالله زنجانی، جمعیتشناس، استاد دانشگاه در تهران و عضو انجمن جمعیتشناسی که درباره مهاجرت روستائیان به شهرها تحقیق میکند، به دویچه وله میگوید: «آنچه الآن در سیاستهای کلی جمعیت مطرح است و خود من هم در تدوین آن نقش کوچکی داشتهام، رسیدن به سطح جانشینی است. مدتی میزان رشد جمعیت در ایران بالا بود و در نتیجه روستاها توانایی جذب و نگهداشت آن جمعیت اضافی را نداشت و افراد به شهرها مهاجرت کردند. مردم دیدند که کسانی که به شهرها مهاجرت کردهاند وضع نسبتا بهتری از نظر درآمد و زندگی پیدا میکنند و همین مسئله یکی از عوامل عمده برانگیزنده مهاجرت از روستا به شهر بود.»
عدم سرمایهگذاری دولت و نابودی اقتصاد روستایی
این کارشناس عدم سرمایهگذاری دولت در روستاها را به عنوان یکی دیگر از عاملهایی مطرح میکند که روستائیان را به مهاجرت به شهرها برمیانگیزد. او تاکید میکند: «بیشتر سرمایه گذاریها و و رفاه در کشور، مواردی چون برخورداری از بهداشت، درمان و آموزش، در شهرها وجود دارد و نیازهای اولیه زندگی از قبیل برق، آب آشامیدنی و ارتباطات در شهرها بیشتر فراهم است، بنابراین یک روستایی، هر چقدر هم به روستایش علاقمند باشد، مهاجرت را ترجیح میدهد.»
این جمعیتشناس در ادامه تاکید میکند: «طبق بررسیهایی که در اطراف شیراز، تهران و خراسان انجام دادم، عمدتا مشکل را در از بین بردن نظام اقتصاد روستایی میدانم. دیگر این نظام برای تامین زندگی روستایی کافی نیست و درآمدهای تکمیلی هم که در روستا بتواند کمک بکند تا مردم در روستا بمانند ضعیف شده است، در نتیجه مردم اغلب به شهرها آمدهاند و این روال در سالهای اخیر مشاهده شده است.»
به گفته زنجانی ایران در ۲۰ سال اخیر با خشکسالی فزایندهای مواجه بوده و قسمتهای زیادی از مناطق کمآب کشور که در شرق و جنوب آن واقع است، تقریبا از چرخه کشاورزی سنتی خارج شده است. او تاکید میکند که، قطبهای کشاورزی کشور در غرب، شمال و بخشی از خراسان میتوانند در فصلهای پرباران غذای ایران را تامین کنند ولی با بروز مشکلات اقلیمی، کشور با کاستیهای تامین مواد غذایی اولیه مواجه خواهد شد.
خشک شدن آبهای زیرزمینی، از علل نابودی کشاورزی
به عقیده دکتر بیژن کوشان، زمینشناس و کارشناس محیط زیست مقیم آلمان که با وضعیت زیستمحیطی ایران از نزدیک آشناست، خشک شدن آبهای زیرزمینی هم یکی از علل مهم نابودی کشاورزی است. این کارشناس که در سفرهای خود به ایران از مناطق محروم کشور دیدن کرده است، از خالی شدن روستاهای ایران سخن میگوید.
او تاکید میکند: «مسائل تغذیه، یعنی گندم، جو، گوشت و سبزیجات، همه مسئله زیستمحیطی هستند. وقتی دشتها خشک میشوند، بادهای موسمی راههای خود را تغییر میدهند. نابودی آبهای زیرزمینی بزرگترین مشکل است و ترمیم آن سالها طول خواهد کشید. ما باید به این فکر بکنیم که چگونه در روستاهای کشور اشتغال بوجود بیاوریم. دولت ایران باید از متخصصان ایرانی خارج از کشور هم استفاده بکند.»
کوشان تاکید میکند که گرسنگی زمانی ایجاد میشود که اشتغالزایی نباشد. به همین دلیل روستاها خالی میشوند و مردم به حاشیه کلانشهرها پناه میبرند.
سیستان و بلوچستان محرومترین استان کشور
اما در خصوص وضعیت ایران اشاره به این امر مهم هم ضروری است که در استانهای محروم کشور سالهاست اوضاع بهبود نیافته است. در رأس فهرست استانهای محروم ایران استان سیستان و بلوچستان قرار دارد. به گفته عبدالستار دوشوکی از “مرکز مطالعات بلوچستان در لندن” بخش کشاورزی در مناطق روستایی بصورت بدوی و عقبمانده با مشکلات عدیده از جمله کمبود آب و عدم وجود وسایل مکانیزه و مدرن کشاورزی روبرو است و بازده نسبتا پائینی دارد.
دوشوکی اضافه میکند که در شمال این استان یعنی سیستان که زمانی انبار غله ایران بود، بدلیل خشک شدن دریاچه هامون بیش از ۱۵ هزار صیاد بیکار شدند.
او همچنین میگوید که به دلیل نبود امنیت و ایمنی غذایی، گرسنگی و بیکاری تاکنون دهها هزار کشاورز، دامدار و صیاد سیستانی به دیگر مناطق کشور مهاجرت کردهاند و اکثریت آنها ناچار به حاشیهنشینی در مناطق بسیار فقیر کلانشهرهای مختلف شدند. در نتیجه در سیستان معضلات زیستمحیطی نظیر خشک شدن هامون، ریزگردها و طوفان شن با عدم امنیت غذایی گره خورده و معضل بغرنجی را ایجاد کرده که تنها راه برونرفت از آن مهاجرت به بقیه نقاط کشور دانسته شده است.
دوشوکی اضافه میکند: «بیش از نیمی از مردم بلوچ و سیستانی علاوه بر بیکاری، فقر و بیسوادی، دسترسی ممتد به مواد غذایی متنوع و متعادل شامل نان و غلات، گوشت، حبوبات، تخم مرغ، مغزها، شیر و لبنیات، میوهها و سبزیها و ویتامین و پروتئین ندارند. در نتیجه علاوه بر مشکلات و محرومیتهای فراوان در استان، معضل سوء تغذیه شدید و بحرانی، لاغری و کوتاهقدی حداقل یک پنجم کودکان زیر پنج سال سیستان و بلوچستان را آزار میدهد.»
به گفته آقای دوشوکی شاخصهای سوء تغذیه در سیستان و بلوچستان بیش از دو برابر دیگر استانهای کشور است. عدم امنیت غذایی در روستاها و مهاجرت اجتنابناپذیر قشر آسیبپذیر بسوی شهرهایی نظیر زاهدان، ایرانشهر و چابهار باعث رشد حاشیهنشینی در مناطق فقیر و بروز ناهنجاریهای اجتماعی نظیر اعتیاد و بزهکاری شده است.
از: دویچه وله