سعید لیلاز
کلمه: مهمترین مسئلهای که این روزها با تولید دست به گریبان است کمبود نقدینگی، فقدان سرمایهگذاری و واردات بیرویه نیست بلکه فقدان قابلیت پیشبینی آینده اقتصاد کشور، سوءمدیریت و عدم برنامهریزی صحیح برای تولیدکنندگان و بخش تولید است که این بخش را مانند دیگر بخشهای اقتصادی کشور دچار مشکل کرده است. بیبرنامگی در حوزههای مختلف و تصدی دولت در اقتصاد، مهمترین عاملی است که بر سر راه تولید وجود دارد و باعث شده معضل سرمایهگذاری و در واقع سرمایهگذاری نکردن تشدید شود.
کمبود نقدینگی در بازار اهمیت چندانی ندارد بلکه رفتارهای غیرقابل پیشبینی دولت است که صنعتگران را دچار سردرگمی کرده است. واردات اگر قابل پیشبینی باشد، تولیدکنندگان این امکان برایشان وجود دارد که خود را با شرایط موجود تطبیق دهند. وقتی موج واردات، تولید را زیر بیشترین هجوم قرار داد که دلار به دلیل سوءمدیریت دولت از هزار تومان به چهار هزار تومان رسید و در حال حاضر هم دلار هزارتومانی سابق در محدوده سههزار تومان جاخوش کرده و نوسان میکند. مشکل این است که سمت و سوی تصمیمات و دخالتهای دولت برای هیچکس قابل پیشبینی نیست. مهمترین دلیلی که این روزها این شرایط را برای اقتصاد کشور ایجاد کرده، فقدان سرمایهگذاری کافی است. آخرین آمارهای رسمی کشور در بخش صنعت نشان میدهد که فقدان سرمایهگذاری در دولت از نیمه دوم سال ۸۴ شروع شده و فقدان سرمایهگذاری در بخش خصوصی در نیمه دوم سال ۸۷ خود را نشان داده است که اینها دلیل اصلی افت شدید سرمایهگذاری در بخش صنعت است که امروز شاهد آن هستیم. لازمه حل مسئله تولید، توجه به عوامل تولید در بازار است که مهمترین آن در دست داشتن بازار بزرگ و قدرت خرید است و این مهم بدون برنامهریزی و مدیریت صحیح دولت و پیشبینیپذیر بودن رفتارهای دولت در آینده اقتصاد میسر نمیشود. در برنامه تدوینی دولت آقای خاتمی برای آینده پیشبینی شده بود که ایران به سمت آزادسازی اقتصادی میرود ولی متاسفانه این برنامه با روی کار آمدن آقای احمدینژاد در هفتسال اخیر به هم خورد و نادیده گرفته شد و گفته شد که نرخ تعرفههای گمرکی پایین بوده و در برخی نقطهها مثل موبایل تقریبا ۱۵برابر و مشخص شد هیچ استراتژی و خروجی در رفتار دولت نیست و تنها شاهد گسترش فساد اقتصادی و مالی در دولت طی هفت سال اخیر بودیم.
برای اصلاح امور مذکور باید به مدار پیشبینیپذیر بودن رفتار دولت برگردیم و دولت باید ضمن برنامهریزی اقتصادی به برنامههایی که خود شعار آنها را میدهد یا به صورت لایحه به مجلس میفرستد، وفادار باشد و لااقل این برنامههایی که خود تدوین میکند و ارائه میدهد اجرا کند که متاسفانه این کار را نمیکند. رفتار دولت اینگونه است که یک روز واردات فلان کالا را ممنوع میکند و دو روز بعد نه تنها واردات آن را آزاد میکند بلکه به واردکننده ارز ویژه میدهد تا آن کالا را وارد کند. در حال حاضر دولت به بودجههایی که خود تصویب میکند، وفادار نیست که این رفتار به هیچوجه قابل قبول نیست و معلوم نیست چرا دولت این کار را میکند. همین رفتارهای غیرقابل پیشبینی و بیبرنامه است که باعث میشود وقتی دولت نرخ تعرفهها را پایین نیاورد، بازار خودش این کار را کرد و سهبرابر شد.
در بخش کشاورزی هر لحظه ممکن است دولت دست به واردات کالاهای مختلف بزند که الان در داخل تولید میشود و هر لحظه ممکن است واردات و صادرات دقیقهای ایجاد شود یا نشود و این پیامد سیاستها و رفتارهای غیرقابل پیشبینی دولت است و با این شیوه هیچکس هیچوقت نمیتواند برنامهریزی اقتصادی برای کشور انجام دهد. وقتی میشود درباره سرعت یک قطار صحبت کرد که بدانیم این قطار به کجار میرود و مقصدش چیست؟ در حال حاضر اقتصاد ایران هم مانند قطاری است که نمیدانیم به کجا میرود، چه برسد به اینکه سرعت آن را تخمین بزنیم یا بررسی کنیم.
منبع: بهار