جشن تولد سیمین دانشور

شنبه, 7ام اردیبهشت, 1392
اندازه قلم متن

simi

شنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۲

جشن تولد ۹۲ سالگی سیمین دانشور در خانه‌ی او و جلال آل احمد برگزار شد.

به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، جشن ۹۲ سالگی سیمین دانشور است، در خانه‌ای که او دیگر در آن نیست. خانه بن‌بست ارض امروز بهاری شده است. آفتاب بعد‌ازظهر جمعه، زرین و شاداب با خوش‌رویی از پنجره‌های اتاق و پذیرایی به خانه می‌تابد. حیاط پر از گلدان‌های بنفشه و پامچال شده و درخت‌ها برگ‌های‌شان را سبز و جوان بر آسمان این خانه گشوده‌اند. جشن‌ تولدی که خودِ متولد در آن نیست، کمی دلگیر به نظر می‌رسد. اما جای جای این خانه پر است از عکس‌ها‌، دست‌خط‌ها و نشانه‌هایی از سیمین که امروز در نبودش ۹۲ ساله می‌شود و جلال که سال‌ها پیش از او، این خانه را به مقصد دیار باقی ترک کرده بود.

می‌نشینیم در اتاق پذیرایی‌، میهمانی با خوش‌رویی ویکتوریا دانشور – خواهر سیمین – و پرویز فرجام – همسر ویکتوریا – جان می‌گیرد و میهمان‌ها یکی یکی از راه می‌رسند. برخی اعضای خانواده سیمین هستند، برخی دوستانی که از او خاطره‌ای خوش را در ذهن قاب گرفته‌اند یا شاگردانی که سال‌ها به کمک سیمین بر دانسته‌های‌شان افزوده‌اند.

زمانی که میهمانان به خانه می‌رسند‌ و با چای، شیرینی شیرازی و مهربانی میزبانان پذیرایی می‌شوند، مراسم آغاز می‌شود.

sim2

*** سیمین همیشه زنده است

در ابتدا ویکتوریا دانشور که چهار سال از خواهرش سیمین کوچک‌تر است، متنی را برای او ‌خواند که در آن آمده بود:

«تولد سیمین عزیزم مبارک. در زمانی که سیمین زنده بود، در آخرین جشن تولدش چند نفر بودیم. اما من و پرویز (فرجام) فکر کردیم سیمین همیشه زنده است و خواهد بود. من به امید خدا همیشه تولدش را جشن خواهم گرفت. تشکر از دوستانی که آمدند و برای این جشن پیغام دادند. چراغ این خانه را من و همسرم پرویز روشن نگاه داشته‌ایم و خواهیم داشت. این خانه خانه‌ی علم و ادب است و خواهد بود. بخشی از خانه باسازی شده و این باسازی‌ها ادامه خواهد یافت. سیمین گل بود. باغ‌، گل و حوض‌ها به همت پرویز آراسته شده است. این خانه به همت جلال آل احمد ساخته شده و این دو، سیمین و جلال، امید همه ما هستند و تا ابد نا‌م‌شان زنده است».

در ادامه این متن، ویکتوریا دانشور با اشاره به کتاب‌هایی از سیمین دانشور که غلامرضا امامی مسؤولیت چاپ آن‌ها را برعهده دارد، آورده بود: «سه کتابی را که سیمین خانم ترجمه کرده‌اند‌ و در حضور من و در زمان حیات‌شان به صورت کتبی مسؤولیت چاپ‌شان را به آقای غلامرضا امامی سپرده‌اند، اکنون زیر چاپ‌اند. این کتاب‌ها شامل «سرباز شکلاتی» نوشته برنارد شاو با مقدمه جلال آل احمد، رمان «بئاتریس» و «رمز موفق زیستن» می‌شود. به یاری خدا امیدوارم آثار باقی‌مانده ایشان دوباره منتشر شود».

***سیمین دانشور در همه‌چیز اولین بود

در ادامه این مراسم، غلامرضا امامی با تأکید بر این‌که امروز تنها می‌خواهد از سیمین سخن بگوید و به جلال نمی‌پردازد‌، از جلال آل احمد یاد کرد و گفت: اشتباهی صورت گرفته که همه فکر می‌کنند، سال‌روز سیمین دانشور هشتم اردیبهشت است؛ در حالی که به استناد شناسنامه او، تولد سیمین هفت اردیبهشت است.

این نویسنده و مترجم افزود: این خانه، خانه سیمین است که جلال به او هدیه کرد. این خانه بین بن‌بست ارض و سماع، یعنی بین زمین و آسمان ساخته شده و جلال این خانه را کلبه فقرا می‌خواند. این خانه مظهر عشق است و تک‌تک سنگ‌ها و درخت‌هایش با عشق بنیان نهاده شده است و ما باید از ویکتوریا و فرجام سپاسگزار باشیم که این خانه را آراسته و پیراسته‌اند و شعله‌اش را روشن نگاه داشته‌اند و من آرزو دارم این شعله سال‌های سال روشن بماند.

او همچنین تأکید کرد: سیمین به بهاران زاده شد. بلبلان به بهاران پر می‌گشایند. او در زمستان سپید به آسمان پرواز کرد. گویی در زندگی او هم چهار فصل طبیعت وجود داشت.

امامی همچنین اضافه کرد: من با این خانه آشنا هستم و بارها بر سر سفره مهر سیمین حاضر بوده‌ام و غذاهای شیرازی او را خورده‌ام. سیمین بسیار سخن‌ها به من می‌گفت که بسیاری را توانستم بنویسم که امیدوارم در کتاب «بانوی آل قلم» چاپ شود.

او همچنین درباره سیمین گفت: سیمین قبل از هرچیز یک بانو و یک مادر و بعد یک همسر بود. او اولین بود در همه چیز. از نخستین گروه دختران دیپلمه‌ در کشور بود و اولین زنی بود که قصه فارسی را نوشت. او اولین زنی بود که دکترای زبان ادبیات فارسی گرفت و اولین زنی بود که رمان فارسی نوشت و نخستین رییس کانون نویسندگان بود. او در هر چیز اول بود و در ذهن من یک بانوی هنرمند است که خالق قصه‌های ماندگار شد.

امامی با اشاره به علاقه سیمین و جلال به یکدیگر گفت: ویکتوریا دانشور نامه‌ای را در خانه پیدا کرده است که سیمین برای جلال نوشته، این نامه متعلق به سال ۱۳۲۸ و پیش از ازدواج جلال و سیمین است و از سوی هر دو آن‎ها حفظ شده است.

در ادامه، امامی نوشته کوتاه سیمین را خواند و به دوستی‌های آن‌ها با نویسندگانی چون صادق هدایت و دیگران اشاره کرد و گفت: سیمین بسیار هوشمند بود. روزی هدایت به خانه آن‌ها آمده بود، اما آن‌ها خانه نبودند و او یادداشتی از خود گذاشته بود که در ان نوشته شده بود «آمدیم، نبودید و ما فلنگ را بستیم و رفتیم». بعد از این‌که سیمین این یادداشت را می‎بیند، حدس می‎زند که هدایت قصد خودکشی دارد.

او همچنین درباره ویژگی‌های سیمین دانشور گفت: سیمین اندرونی و بیرونی نداشت. اهل دروغ نبود. آن‌چنان که می‌نوشت، زندگی می‌کرد و من شهادت می‌دهم که هرگز حقیقت را فدای مصلحت نکرد. هوشمند و دانشمند بود. او زیبا زیست و جهان را زیبا دید. زیبایی جهان را برای همه می‌خواست. همیشه زیبا سخن می‌گفت. زیبا لباس می‌پوشید و شادی آرمان او بود.

امامی در پایان از همه خواست که چیزهایی را نگویند که در سیمین نبوده و گفت: سیمین تازه فوت شده است. از سر حب و بغض چیزهایی را نگویید که صحت تاریخی ندارد و به او دروغ و دغل نبندیم.

در پایان این مراسم به یاد سیمین دانشور، کیکی سبزرنگ و به شکل کتاب که روی آن نوشته شده بود «سیمین عزیزم تولدت مبارک»، به دست ویکتوریا دانشور بریده و میان میهمانان تقسیم شد.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.