گمراهکننده: موردی که ممکن است از واقعیاتی خاص در اظهارات استفاده شود تا ادعای نادرست یا غیرقابل اثبات دیگری را القا کند
«محمد محمدی گلپایگانی»، رئیس دفتر رهبر جمهوری اسلامی ایران، روز ۱۲ فروردین ۱۴۰۱ در مراسم تودیع و معارفه امام جمعه کاشان، مدعی شد: «بیشترین حشر و نشر مقام معظم رهبری با فقرا، مستمندان، نیازمندان، خانواده شهدا و جانبازان است». او در این مراسم اظهار داشت: «زندگی شخصی مقام معظم رهبری زیر سطح متوسط میباشد». او خبر داد: «مقام معظم رهبری در دوران قبل از کرونا هفتهای یک بار به دیدن خانواده شهدا میرفتند. رهبر عزیز انقلاب در دیدارهایی که با خانواده شهدا دارند، علاوه بر تفقد فرزندان شهدا، مشکلات آنها را برطرف میکنند.»
آیا زندگی رهبر جمهوری اسلامی از سطح متوسط پایینتر و بیشترین حشر و نشر او با فقراست؟ «ایرانوایر» در این گزارش میکوشد به این پرسش پاسخ دهد.
***
روایتها از زندگی شخصی رهبر ایران چیست؟
ادعاهای محمد محمدی گلپایگانی در خصوص زندگی شخصی آیتالله علی خامنهای تازه نیست. بارها این ادعاها از طرف او و برخی دیگر از مقامهای جمهوری اسلامی بیان شده، برای نمونه پس از اعمال تحریمهایی علیه رهبر جمهوری اسلامی از سوی آمریکا، «حسن روحانی»، رئیسجمهور وقت در سخنانی وضع این تحریمها را اقدامی مضحک و وقیحانه خوانده و گفته بود: «اموال رهبری تنها یک حسینیه و یک خانه ساده است.» به گفته حسن روحانی، «رهبر ایران مانند سایر رهبران دنیا نیست که در حسابهای خارجی خود میلیونها دلار داشته باشد که بخواهند آن را تصرف و یا مسدود کنند.»
پایگاه عدالتخواهان نیز روز ۶ تیر ۱۳۹۹ در گزارشی با عنوان «زندگینامه، اموال، ثروت و داراییهای فرزندان آقای خامنهای رهبر معظم انقلاب» به ذکر خاطراتی از نزدیکان آیتالله علی خامنهای در خصوص زندگی شخصی ایشان و فرزندان پسرش پرداخته که سراسر در ستایش سادهزیستی رهبر جمهوری اسلامی است. البته هیچ فکت و سندی در این گزارش ارائه نشده و قابل استناد نیست و میتواند مصداق گزارش جعلی و داستانسرایی باشد.
آیا بیشترین حشر و نشر رهبر جمهوری اسلامی با فقرا، مستمندان، نیازمندان، خانواده شهدا و جانبازان است؟
خیر؛ ما برای بررسی این ادعا، تنها سندی که در اختیار داشتیم، بخش دیدارها و بیانات وبسایت شخصی علی خامنهای بود که نشان میداد، او در طول یک سال با چه مقامها و اقشاری دیدار داشته است. در واقع ما تنها به آمار دیدارهای رسمی علی خامنهای دسترسی داریم. اگر از دو سال گذشته که به دلیل شیوع ویروس کرونا دیدارهای رسمی رهبر ایران به حداقل رسیده بگذریم، بررسی دیدارهای ایشان در سال ۱۳۹۸ نشان میدهد که از ۷۰ دیدار رسمی داخلی، علی خامنهای هیچ دیداری با فقر و مستمندان و نیازمندان نداشته است. او در این سال تنها یک دیدار با کارگران داشته که احتمالا در میان آنها افراد فقیری هم بودهاند؛ ولی قطعا کارگران را هم نمیتوان فقرای جامعه نامید؛ چراکه کارگر بودن الزاما به معنای فقر یا نیازمندی نیست، بلکه بسیاری از کارگران به دلیل مهارتی که دارند، در طبقه فقرا نمیگنجند.
آیتالله علی خامنهای در سال ۱۳۹۸ از مجموع ۷۰ دیدار رسمی دو دیدار را به خانواده افرادی که در ادبیات جمهوری اسلامی شهید خوانده میشوند، اختصاص داده و با خانوادههای «شهید قاسم سلیمانی» و «شهید سیدرضا کیشبافان» دیدار کرده است. هیچ خبری دیگری از دیدار آیتالله علی خامنهای با خانواده شهدا در سال ۱۳۹۸ در وبسایت ایشان منتشر نشده است.
در فهرست دیدارهای رسمی رهبر جمهوری اسلامی در سال ۱۳۹۸ حتی یک دیدار با مستمریبگیران نهادهای حمایتی (بهزیستی، کمیته امداد امام و بنیاد شهید) که میتواند مصداق دیدار با فقرا باشد، وجود ندارد. ضمن اینکه ایشان حتی در یک سخنرانی در جمع بسیجیان در سال ۱۳۹۸، حمایت جمهوری اسلامی از مستضعفان را حمایت از صاحب وراثت عالم دانسته، نه نیازمندان و با طرح این پرسش که مستضعفین چه کسانی هستند؟ میگوید:
«مستضعفین را بد معنا میکنند؛ مستضعفین را به افراد فرودست یا حالا اخیراً -یعنی این چند سال اخیر باب شده- اقشار آسیبپذیر [معنا میکنند]، یعنی آسیبپذیران؛ نه، قرآن مستضعف را این نمیداند، مستضعفین یعنی ائمه و پیشوایان بالقوّهی عالَم بشریّت؛ این معنای مستضعفین است: کسانی که وارثان زمین و همهی موجودی زمین خواهند بود؛ بسیج مستضعفین این است. مستضعف یعنی آن کسی که بالقوّه صاحب وراثت عالَم است، بالقوّه خلیفهالله در زمین است، بالقوّه امام و پیشوای عالَم بشریّت است.»
اطلاعاتی از دیدارهای غیررسمی رهبر جمهوری اسلامی وجود ندارد که بتوان مستند به آن اعلام کرد رهبر جمهوری اسلامی در طول هفته با چه اقشار و کدام مقامها دیدار میکند؛ ولی آنچه روشن است اینکه در سیستم تمرکزگرای جمهوری اسلامی، مقام رهبری به عنوان عالیترین مقام کشور، قاعدتا نه تنها وقتی برای حشر و نشر با فقرا یا خانواده شهدا ندارد، بلکه اساسا به دلیل تکثر تعداد مقامهای زیردست حتی فرصت حشر و نشر چندانی با بسیاری از آنها نیز ندارد.
در ساختار جمهوری اسلامی تمام مقامهای ارشد انتخابی و غیرانتخابی باید به رهبر جمهوری اسلامی پاسخگو باشند، اما مهمتر اینکه رهبر جمهوری اسلامی عالیترین مقام نظامی کشور و فرمانده کل قواست، یعنی بخشی از وقت رهبر ایران به فرماندهی قوای مسلح و دیدار با فرماندهان ارشد نظامی و مشاوران نظامی اختصاص دارد.
بخش عظیمی از اقتصاد کشور در اختیار نهادهایی است که مستقیم زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی اداره میشود، از بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد شهدا و ایثارگران گرفته تا تولیت اماکن مقدسه از جمله تولیت آستان قدس رضوی و … جملگی زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی اداره میشود. پس بخشی دیگر از وقت رهبر ایران باید به مسایل این بنیادها و نهادهایی اختصاص یابد که دستی طولانی در اقتصاد کشور دارند.
رهبر جمهوری اسلامی علاوه بر رهبری سیاسی و نظامی، رهبری دینی در نظام جمهوری اسلامی را نیز عهدهدار است. حوزههای علمیه، نهادهای فرهنگی-مذهبی مثل سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی و … زیر نظر ایشان اداره میشوند و طبعا بخشی از برنامه کاری او را این نهادها پر خواهند کرد. ضمن اینکه رهبر جمهوری اسلامی در بسیاری از کشورهای دنیا نمایندهای دارد و میکوشد بر رتق و فتق امور مسلمین جهان نیز نظارت داشته باشد، نهادهای برونمرزی جمهوری اسلامی اعم از نمایندگیهای خارج از کشور و نهادهای مستقر در داخل که در حوزه خارجی فعالیت دارند مثل جامعه مصطفی العالمیه، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و … عموما زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی فعالیت میکنند.
رهبر جمهوری اسلامی مسئولیت تنظیم روابط قوای سه گانه را برعهده دارد؛ بنابراین باید بر مسائل فیمابین این قوا نظارت کند و وقت صرف کند.
رهبر جمهوری اسلامی با انتصاب ریاست قوه قضاییه، اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، اعضای شورای نگهبان، اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، نمایندگیهای خود در نهادها و بنیادها و دانشگاهها و مراکز نظامی، و با انتصاب ائمه جمعه سراسر کشور، بخشی از وقت خود را باید به نظارت بر این نهادها و حسابرسی از آنها اختصاص دهد.
رهبر جمهوری اسلامی با انتصاب ریاست سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی و برخی مدیران مسئول رسانهها از جمله مدیران مسئول روزنامههای کیهان و اطلاعات، عملا بر جریان اطلاعرسانی و رسانهای در کشور نیز نظارت دارد و بخشی از وقت خود را با مدیران رسانهها میگذراند.
بنابراین ادعای داشتن بیشترین حشر و نشر با فقرا و یا ملاقات هفتگی با خانواده شهدا، نمیتواند با واقعیت تطابق داشته باشد، چراکه رهبری در جمهوری اسلامی یک مسئولیت سیاسی، فرهنگی، دینی، بینالمللی و نظامی است. بعید است یک نفر با چنین حجمی از مسئولیت حتی فرصت کند با مقامهای زیر دست نیز حشر و نشر چندانی داشته باشد.
آیا زندگی رهبر جمهوری اسلامی از سطح متوسط پایینتر است؟
پیش از پاسخ به این پرسش طرح ۳ نکته ضروری است:
۱- زندگی رهبر جمهوری اسلامی مستند به آنچه در وبسایت ایشان درج شده، تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، در سطح فقرا بوده و از سطح متوسط بسیار پایینتر بوده است. در خاطرات ایشان آمده است: «منزل پدری من که در آن متولد شدهام، تا چهار پنج سالگی من، یک خانهی ۶۰ـ۷۰ متری در محلهی فقیرنشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیرزمین تاریک و خفهای! هنگامی که برای پدرم میهمان میآمد و معمولاً پدر بنا بر این که روحانی و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت، همهی ما باید به زیرزمین میرفتیم تا مهمان برود. بعد عدهای که به پدر ارادتی داشتند، زمین کوچکی را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما دارای سه اتاق شدیم.» در بخش دیگری از وبسایت رهبر جمهوری اسلامی با عنوان «همسر صبور» آمده است: «بیپولی دوره اقامت در قم، در مشهد هم ادامه یافت؛ و اینبار در کنار همسری که با طعم تلخ آن آشنا نبود. سختیهای بیپولی همچنان پابرجا بود. سیدعلی خامنهای پس از بازگشت به مشهد، مباحث فقهی خود را با پدر پیگرفت. صبحها راهی منزل قدیمی خود میشد و پس از پایان محفل علمی در اتاق باستانی پدر، برای تدریس به مدرسه نواب میرفت. اوایل زندگی مشترک بود. صبح که میخواست از خانه بیرون آید، همسرش گفته بود که برای ظهر چیزی نداریم، فکری کن. و اکنون در کوچه پسکوچههای منتهی به مدرسه نواب یادش آمد که چه سفارشی به او شدهاست. «دست کردم توی جیبم. جیبهای بالا که هیچ نداشت… جیب پایین… حدود چهار ریال یا چهار ریال و ده شاهی… بود… بیاختیار خندهام گرفت… و گفتم الحمدلله… واقعاً هیچی نداشتم… این طور نبودم که … مثلاً [بتوانم بروم] از فلان کس بگیرم یا از توی بانک بردارم، نه. نه یک ریال ذخیره، نه یک امکان… در چنین مواقعی خیلی به من فشار میآمد.» یعنی زندگی شخصی ایشان قبل از انقلاب در سطح پایین طبقه متوسط هم نبوده بلکه از یک خانواده فقیر بوده، او به خانوادهای تعلق داشته که در تامین غذای روزانه دچار مشکل بوده است. بنابراین هرچه به دست آورده بعد از انقلاب اسلامی حاصل شده است.
۲- نبود شفافیت در نظام جمهوری اسلامی سبب شده که هیچ اطلاعات مستندی از اموال شخصی یا اموالی که به نام ایشان و خانوادهاش ثبت شده موجود نباشد. نقشه زیر محل زندگی و دیدارهای رسمی رهبر جمهوری اسلامی را نشان میدهد، این تنها آدرس علنی از محل زندگی آیتالله علی خامنهای است:
خانه و حسینیه امام خمینی که حسن روحانی رئیس جمهور سابق، آن را تنها دارایی شخصی رهبر جمهوری اسلامی معرفی کرد در همین محل قرار دارد. اگر فقط زمین حسینیه امام خمینی که محل دیدارهای رهبر جمهوری اسلامی است ملک شخصی ایشان باشد، ایشان نه در سطح پایین طبقه متوسط بلکه در سطح طبقه ثروتمندان قرار دارد چرا که ارزش چنین ملکی در قلب تهران صدها میلیاردی است.
۳- اطلاعاتی از اموال شخصی رهبر جمهوری اسلامی در دست نیست ولی حدود زندگی زیر سطح متوسط قابل سنجش است. مرکز آمار سالانه در گزارش بودجه خانوار، خانوادهها را بر اساس مجموع درآمد و هزینههای سالانه در ۱۰ گروه دستهبندی میکند. اگر دهک های ۴ و ۵ را سطح متوسط و متوسط به پایین در نظر بگیریم، ویژگی خانواده های این دهک ها به این شرح است:
ویژگی دهک ۴: خانوادههایی که در دهک چهارم جای میگیرند، مطابق گزارشهای مرکز آمار سال ۹۷ حدود دو میلیون تومان در ماه پول خرج میکنند که با احتساب تورم ۲۷ درصدی، میتوان نتیجه گرفت که میزان هزینه ماهانه خانوادههای دهک چهارم به حدود دو میلیون و ۶۱۰ هزار تومان رسیده. از این رقم حدود یک میلیون و ۷۶۰ هزار تومان در بخش غیرخوراکی و حدود ۸۵۰ هزار تومان در بخش خوراکی هزینه میشود. خانوادههای دهک چهار این هزینهها را با درآمد ماهانه سه میلیون و ۲۰۰ هزار تومانی پوشش میدهند که بخشی از آن در حدود ۶۰۰ هزار تومان پسانداز میشود. خانوادههای دهک چهارم عموما در یک واحد ۹۲ متری زندگی میکنند و ماهانه به طور متوسط رقمی حدود ۷۵۰ هزار تومان اجاره پرداخت میکنند. ۱۷ درصد خانوادههای دهک چهارم در خانه اجارهای زندگی میکنند. میزان مصرف آب، برق و گاز این خانوادهها به طور متوسط ماهانه ۱۰۷ هزار تومان است. یک خانواده دهک چهارمی به طور میانگین ۳.۴۵ نفره است که از این تعداد، ۱.۴۵ نفر درآمد دارند. شغل اصلی سرپرست این خانوادهها عموما رانندگان، متصدیان و مونتاژکاران ماشینآلات است و مشاغل حوزه صنعت و کارکنان خدماتی و فروشندگان در رتبه بعدی قرار دارد. پوشاک و کفش سهم ۶۹ هزار تومانی از سبد خرید ماهانه خانوادهها دهک چهارم را به خود اختصاص داده که معادل سالانه آن میشود رقمی حدود ۸۳۰ هزار تومان. این خانوادهها ماهانه ۳۰ هزار تومان روغن میخرند و ۸۳ هزار تومان برای خرید برنج هزینه میکنند. سهم گوشت قرمز از سبد خرید خانوادههای دهک چهارم حدود ۷۱ هزار تومان است. آنها ماهانه ۶۲ هزار تومان مرغ میخرند. بررسی بودجه خانوادههای دهک چهارم نشان میدهد این خانوادهها هر ماه حدود ۱۴۷ هزار تومان برای خرید میوه و سبزی هزینه میکنند.
ویژگی دهک ۵: خانوادههای دهک پنجمی در ماه رقمی حدود سه میلیون و ۶۴۰ هزار تومان درآمد دارند. آنها حدود ۶۰۰ هزار تومان در ماه پسانداز میکنند و تقریبا سه میلیون تومان هزینه ماهانه آنهاست که ۹۱۰ هزار تومان آن در بخش خوراکی و حدود دو میلیون و ۱۰۰ هزار تومان آن در بخش غیر خوراکی هزینه میشود. این خانوادهها نزدیکترین ویژگیها را به میانگین کشور دارند و به عبارتی دهک میانی شناخته میشوند. باید توجه داشته باشید که این مبالغ از گزارشهای مرکز آمار و با احتساب تورم ۲۷ درصدی نسبت به سال ۹۷ استخراج شده است. هزینه مسکن خانوادههای دهک پنجم در ماه رقمی حدود ۸۵۰ هزار تومان است. منزل محل سکونت این خانوادهها به طور متوسط ۹۴ مترمربع زیربنا دارد. ۱۷ درصد این خانوادهها اجارهنشین هستند. آنها ماهانه ۱۱۰ هزار تومان پول قبض آب، برق و گاز پرداخت میکنند. خانوادههای دهک پنجم به طور میانگین ۳.۵ نفرهاند و از این تعداد ۱.۵ نفر درآمد دارند. سرپرست این خانوادهها اغلب در حوزه صنعت مشغول به کارند و رانندگان، متصدیان و مونتاژکاران ماشینآلات در رتبه بعدی قرار میگیرند. ماهانه رقمی حدود ۸۵ هزار تومان از هزینههای خانوادههای دهک پنجم به خرید پوشاک و کفش اختصاص دارد. جزئیات هزینههای خوراکی این خانوادهها نشان میدهد آنها در ماه حدود ۹۴ هزار تومان برای خرید برنج پول خرج میکنند و حدود ۳۳ هزار تومان روغن میخرند. سهم گوشت قرمز از سبد خرید ماهانه این خانوادهها حدود ۸۷ هزار تومان است و هر ماه حدود ۶۶ هزار تومان گوشت مرغ میخرند. خانوادههای دهک پنجم ماهانه رقمی حدود ۱۶۲ هزار تومان برای خرید انواع میوه و سبزی پول خرج میکنند.
ویژگیهای درآمدی و محیط زندگی رهبری با این دو طبقه تطابقی ندارد. در نظام اداری-مالی جمهوری اسلامی حقوق دریافتی رهبر جمهوری اسلامی روشن نیست؛ ولی مطابق ماده ۷۱ قانون خدمات کشوری بالاترین امتیاز شغلی که تاثیر مستقیمی بر حقوق و دستمزد دارد به روسای قوای سه گانه تعلق دارد. آقای خامنهای حداقل برای مدت ۸ سال رئیسجمهور بوده و بالاترین دریافتی را داشته و مطابق تبصره ۳ همین قانون حتی اگر بعد از ریاست جمهوری، تصدی مقام پایینتری را عهدهدار میشد با این حال تا ۸۰ درصد حقوق قبلی را دریافت میکرد. در تبصره ۳ ماده ۷۱ قانون خدمات کشوری آمده است: «مقامات مذکور در این ماده که حداقل دو سال در پست مدیریتهای سیاسی انجام وظیفه نموده یا بنمایند پس از تصدی مقام، در صورتی که به سمت پایینتری منصوب شوند، چنانچه حقوق ثابت و فوقالعاده مستمر آنها در مسئولیت جدید از هشتاد درصد (۸۰%) حقوق ثابت و فوقالعاده مستمر وی در پست قبلی کمتر باشد به میزان مابهالتفاوت تا (۸۰%) را تفاوت تطبیق دریافت خواهند نمود.» پس اگر آقای خامنهای با دریافت بالاترین حقوق و دستمزد در نظام خدمات کشوری جمهوری اسلامی، در سطح متوسط به پایین جامعه زندگی میکند، قاعدتا یا در مدیریت مالی زندگی شخصی ناتوان است و یا این سبک زندگی را انتخاب کرده است.
آنچه روشن است این که سادهزیستی به عنوان یک سبک زندگی انتخابی، ممکن است در مورد آیتالله خامنهای صادق باشد، هرچند سند و ادلهای برای آن وجود ندارد؛ ولی فکتها و اسنادی وجود دارد که اختیار ثروت هنگفتی از کشور در دستان رهبر جمهوری اسلامی است و با فرمان و اجازه او میلیاردها تومان ماهانه در ایران جابهجا میشود و هیچ گزارشی از آن به مردم تاکنون ارائه نشده است. حداقل پنج نهاد اقتصادی قدرتمند در ایران وجود دارد که صورت حساب داراییهای آن تنها به رهبر جمهوری اسلامی ارائه میشود و درآمدهای آن با اجازه ایشان هزینه میشود:
بنیاد مستضعفان ستاد اجرایی فرمان امامبنیاد تعاون سپاه و بنیاد تعاون ناجابنیاد شهدا و ایثارگران/سازمان اقتصادی کوثرآستان قدس رضوی
پنج نهاد اقتصادی قدرتمندی که صاحب هزاران کارخانه و شرکت و نیروگاه، کشتیرانی و پالایشگاه، بانک و بازرگانی بینالمللی و … است و از پرداخت مالیات نیز معاف است. خبرگزاری رویترز در یک مطالعه تحقیقی تنها داراییهای «ستاد اجرایی فرمان امام» را بالغ بر ۹۵ میلیارد دلار برآورد کرده است:
شرح کامل این گزارش در دسترس است که می توانید بخوانید:
گزارش تحقیقی رویترز از اموال تحت کنترل رهبری/ علی خامنهای (قسمت اول)
گزارش تحقیقی رویترز از اموال تحت کنترل رهبری/ علی خامنهای (قسمت دوم)
گزارش تحقیقی رویترز از اموال تحت کنترل رهبری/ علی خامنهای (قسمت سوم)
حجم اموال در اختیار رهبری را نمیدانیم ولی میدانیم این رقم آنقدر گسترده است که برای اداره آن هیات امنایی مرکب از وزرا و چهرههای اقتصادی جمهوری اسلامی تشکیل شده است. «محمد شریعتمداری»، عضو دولت هاشمی، خاتمی و روحانی، معاون حسابرسی بیت رهبری، رئیس سابق ستاد اجرایی فرمان امام و معاون اقتصادی آستان حضرت شاه عبدالعظیم پیشتر گفته بود: «به رأی و نظر رهبر معظم انقلاب اسلامی از سال ۱۳۷۰ به عضویت هیات امناء اموال در اختیار ولی فقیه منصوب شدم.»
در قانون بودجه سالیانه نیز ردیف بودجهای تحت عنوان «بودجه در اختیار مقام معظم رهبری» و ردیف بودجهای به نام موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی به بیت آقای خامنهای تعلق دارد که فرزنداناش از آن تامین میشوند.
جمعبندی
محمد محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر رهبر جمهوری اسلامی ایران، روز ۱۲ فروردین ۱۴۰۱ ، مدعی شد: «زندگی رهبر جمهوری اسلامی از سطح متوسط پایینتر و بیشترین حشر و نشر او با فقراست». «ایرانوایر» این ادعا را بررسی و به این نتایج دست یافت:
مقام رهبری در سال ۱۳۹۸ جمعا ۷۰ دیدار رسمی داشته که هیچ کدام به دیدار با فقر (برای نمونه افراد تحت پوشش نهادهای حمایتی همچون سازمان بهزیستی) اختصاص نداشته است. ایشان در این سال تنها یک دیدار با کارگران داشته که آنها را نیز الزاما طبقه فقیر نمیتوان قلمداد کرد و ۲ دیدار با خانواده قاسم سلیمانی و سیدرضا کیشبافان داشته که در ادبیات جمهوری اسلامی شهید خوانده میشوند.هیچ اطلاعاتی از دیدارهای خصوصی رهبر جمهوری اسلامی وجود ندارد؛ ولی با توجه به در نظر گرفتن جایگاه رهبری و مسئولیتهایی که بر عهده دارد، اعم از فرماندهی کل قوای نظامی، رهبری سیاسی، فرهنگی و دینی، و تحت کنترل داشتن بخش عظیمی از اقتصاد ایران از طریق نهادها و بنیادهای زیر نظر، عملا فرصتی برای حشر و نشر با فقرا ندارد. ضمن اینکه ایشان در سال ۹۸ در یک دیدار علنی و رسمی اساسا حمایت جمهوری اسلامی از مستضعفین را به معنای حمایت از فقرا را رد کرد و گفت: «مستضعف یعنی آن کسی که بالقوّه صاحب وراثت عالَم است، بالقوّه خلیفهالله در زمین است، بالقوّه امام و پیشوای عالَم بشریّت است».اطلاعاتی از اموال شخصی مقام رهبری در دست نیست. حسن روحانی، رئیسجمهور سابق کل دارایی شخصی رهبر ایران را یک خانه ساده و یک حسینیه اعلام کرد که اگر همین دارایی را هم از آن شخص رهبر بدانیم، ایشان در طبقه متوسط به پایین قرار نمیگیرد؛ چون ارزش ملک حسینیهای که ایشان در آن دیدارهای خود را برگزار میکند، صدها میلیاردی است.آقای خامنهای براساس آنچه در وبسایتاش آمده، پیش از پیروزی انقلاب به طبقه فقرا تعلق داشته و آنگونه که خود روایت کرده در تامین مواد غذایی هم دچار مشکل بوده، پس هر چه دارد، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دست آورده است.طبق قانون خدمات کشوری روسای جمهور بالاترین دستمزد را دریافت میکنند و آنها پس از پایان ریاست جمهوری اگر در پستی پایینتر قرار گیرند که دریافتی آن کمتر از ۸۰ درصد دستمزد رئیس جمهور باشد، مابهالتفاوت آن را دریافت میکنند. بنابراین آقای خامنهای حداقل درآمدش، بالاترین دستمزد نظام خدمات کشوری است، پس نمیتواند سطح زندگیای پایینتر از متوسط جامعه داشته باشد، مگر اینکه خود ایشان چنین سبک زندگیای را انتخاب کرده باشد. حجم اموال در اختیار رهبر ایران روشن نیست، فقط میدانیم که برای اداره این اموال از سال ۱۳۷۰ هیات امنایی تشکیل شده است. دارایی و درآمد حداقل پنج قول اقتصادی ایران از جمله: بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد تعاون سپاه، سازمان اقتصادی کوثر (متعلق به بنیاد شهید) و آستان قدس رضوی، در اختیار رهبر ایران قرار دارد و تنها با اجازه او هزینه میشود. خبرگزاری رویترز در یک مطالعه تحقیقی دارایی ستاد اجرایی فرمان امام را ۹۵ میلیارد دلار برآورد کرده که در اختیار رهبر ایران قرار دارد. ضمن اینکه در قانون بودجه سالیانه نیز ردیف بودجهای تحت عنوان «بودجه در اختیار مقام معظم رهبری» و ردیف بودجهای به نام موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی به بیت آقای خامنهای تعلق دارد که فرزنداناش از آن تامین میشوند.
بنابراین «ایرانوایر» به ادعای محمد محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر رهبر جمهوری اسلامی ایران مبنی بر اینکه «زندگی رهبر جمهوری اسلامی از سطح متوسط پایینتر و بیشترین حشر و نشر او با فقراست»، نشان «گمراهکننده» میدهد.
گمراهکننده: موردی که ممکن است از واقعیاتی خاص در اظهارات استفاده شود تا ادعای نادرست یا غیرقابل اثبات دیگری را القا کند.
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره روششناسی راستیآزمایی در «ایرانوایر»، اینجا را کلیک کنید.