آیدا قجر: مسابقه زندگی به سبک روح‌الله برای کودکان؛ تحریف زندگی جنایت‌کاری ثروتمند

جمعه, 13ام خرداد, 1401
اندازه قلم متن

آیدا قجر

در فایل صوتی که از «فاطمه هاشمی‌رفسنجانی» منتشر شده است، وقتی از او درباره مقایسه دارایی‌های پدرش و خمینی پرسیده می‌شود، می‌گوید: «فکر نکنید اتاقی را که به شما نشان می‌دهند، خانه امام است، آن دفتر ملاقات‌های ایشان است. باغ‌های جماران بالای سه چهار هزار متر بود.»
در فایل صوتی که از «فاطمه هاشمی‌رفسنجانی» منتشر شده است، وقتی از او درباره مقایسه دارایی‌های پدرش و خمینی پرسیده می‌شود، می‌گوید: «فکر نکنید اتاقی را که به شما نشان می‌دهند، خانه امام است، آن دفتر ملاقات‌های ایشان است. باغ‌های جماران بالای سه چهار هزار متر بود.»

سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران اعلام کرده است که مسابقه‌ای با عنوان «زندگی به سبک روح‌الله» هم‌زمان با سال‌گرد مرگ «روح‌الله‌ خمینی»، بنیا‌ن‌گذار جمهوری اسلامی برای کودکان و نوجوانان هشت تا ۱۸ ساله برگزار می‌شود. 

رویکرد این مسابقه، افزایش آگاهی مردم درباره جایگاه رهبری و «ولایت فقیه»، معرفی سبک زندگی و ابعاد شخصیتی و ترویج و نشر اندیشه‌های او عنوان شده است. 

هم‌چنین جوایزی، از دستگاه‌های تبلت گرفته تا سفرهای زیارتی و دوره‌های آموزشی برای برنده‌ها در نظر گرفته شده است. 

اگرچه این نخستین بار نیست که چنین مسابقه‌ای با همین عنوان برگزار می‌شود اما درگیر کردن کودکان در کنار محتوای آموزشی پیرامون سبک زندگی آیت‌الله خمینی در مدارس، نشان از قدم‌های جدی‌تر در تبلیغ و تزریق ایدئولوژی جمهوری اسلامی به کودکان بر اساس تحریف و  دروغ دارد. 

اما حقیقت چیست؟ 

***

از ابتدای روی کار آمدن جمهوری اسلامی، هم‌زمان با سال‌های جنگ و اعدام، محتوای آموزشی مدارس هم بر اساس آن‌چه خواسته هدفمند حکومت بود، به خورد دانش‌آموزان داده می‌شد؛ محتوایی با ایدئولوژی و هدف اسلامیزه کردن جامعه و البته با تحریف تاریخ. 

یکی از مهم‌ترین محتواهایی که به کودکان در مدارس آموزش داده می‌شد و بعد در قالب کتاب و دیگر آثار در اختیار جامعه قرار گرفت، سبک زندگی «روح‌الله خمینی» بود؛ سبکی از زندگی که همواره بر «ساده‌زیستی» او تکیه دارد.

این نوع مسابقات و مراسم پیش‌تر هم به عنوان اقداماتی فرهنگی و در واقع فرهنگ‌سازی ایدئولوژیک جریان داشته‌اند؛ به عنوان نمونه، «موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی» در سال ۱۳۹۵ از مدیران و کارشناسان آموزشی دستگاه‌ها بابت مشارکت در دوره آموزش مجازی «آشنایی با اندیشه امام خمینی» تقدیر کرد. این موسسه یک سال پیش از مرگ آیت‌الله خمینی با موافقت خود او دایر شد. 

در همین راستا، در بهمن ۱۴۰۰، معاونت دانشجویی فرهنگی «پردیس بین‌الملل» مسابقه کتاب‌خوانی «زندگی به سبک روح‌الله» را در آستانه سال‌گرد پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، ویژه دانشجویان، کارکنان و اعضای هیات علمی «دانشگاه علوم پزشکی تهران» برگزار کرد.

مسابقه‌ کتاب‌خوانی دیگری با عنوان «ساده مثل روح‌الله» هم برای تیر ماه ۱۴۰۱ در نظر گرفته شده است که جایزه آن ۱۰۰ میلیون ریال خواهد بود. 

مسابقه برای کودکان بر اساس چه محتوایی دایر شده است؟ 

کودکان و نوجوانان جامعه هدف مسابقه زندگی به سبک روح‌الله هستند و مرجع آن هم کتابی با همین عنوان است. در شناسنامه این کتاب، موضوع «ادبیات نوجوانان» درج شده و بیشتر حاوی روایت‌های نزدیکان روح‌الله خمینی از روش‌های برخورد او با همسر و فرزندانش است.  

کتاب «زندگی به سبک روح‌الله» در سال ۱۳۸۹، در ۱۲۰ صفحه توسط «علی‌اکبر سبزیان»، مدیرکل کتاب‌خانه‌های عمومی استان خراسان، از طریق انتشارات «الشمس» مشهد منتشر شده است. در هر صفحه از کتاب، حدیثی از ائمه شیعیان آمده است و روایتی از نزدیکان خمینی. 

بنا به اطلاع «ایران‌وایر»، علی‌اکبر سبزیان که روحانی متولد سال ۱۳۶۱ است، از نزدیکان بیت «عبدالکریم موسوی اردبیلی» به حساب می‌آید که در سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸رییس دیوان عالی کشور و عالی‌ترین مقام قضایی جمهوری اسلامی و امام جمعه موقت تهران بود. او در سیستم جمهوری اسلامی مناصب مختلفی در نهادهای گوناگون داشت؛ مثل دادستانی کل کشور، عضویت در شورای عالی قضایی، عضویت در شورای انقلاب و نمایندگی در دوره اول مجلس خبرگان رهبری. 

گفته می‌شود که سبزیان در ستاد انتخاباتی «حسن روحانی» فعالیت داشت و بیشتر در گعده‌های اصلاح‌طلبان حکومتی حاضر می‌شود. 

او هم‌چنین مدیر مسوولی هفته‌نامه «مشهد سلام» را در کارنامه خود دارد؛ بازویی فرهنگی برای تبلیغ و نشر ایدئولوژی‌های جمهوری اسلامی که خود را نه سیاسی بلکه فرهنگی معرفی می‌کند. 

کتابی که او بانی نشر آن است و حالا منبع این مسابقه در نظر گرفته شده، به زبان‌های عربی و انگلیسی نیز ترجمه شده است و در بیش از ۸۰ کشور جهان توزیع می‌شود. محتوای این کتاب با روایت‌هایی از نزدیکان خمینی مثل همسر و فرزندانش، رفتارهای او را در قبال آن‌ها شرح می‌دهد که مثلا مهربان بود، ساده می‌زیست، با کودکان بازی می‌کرد و همسرش را بسیار دوست می‌داشت. 

آیا خمینی ساده‌‌زیست و به دور از ثروت بود؟ 

طی سال‌ها تبلیغ ساده‌زیستی خمینی، اشاره‌ای به جزییات دارایی‌های او و سابقه ثروت خانوادگی خود و همسرش نشده است. بیشتر تمرکز بر ثروتمندی «اکبر هاشمی‌رفسنجانی» بوده است. 

در فایل صوتی که از «فاطمه هاشمی‌رفسنجانی» منتشر شده است، وقتی از او درباره مقایسه دارایی‌های پدرش و خمینی پرسیده می‌شود، می‌گوید: «فکر نکنید اتاقی را که به شما نشان می‌دهند، خانه امام است، آن دفتر ملاقات‌های ایشان است. باغ‌های جماران بالای سه چهار هزار متر بود.» 

اکبر هاشمی‌رفسنجانی نیز در مصاحبه‌ای گفته بود: «وقتی در قم طلبه بودم، آقایانی بودند که در بیرونی زیلو و در اندرونی قالی می‌گذاشتند ولی امام در بیرونی خود قالی گذاشته بود. […] ایشان یک خانه نسبتا بزرگی داشت. الان هم اگر آن‌جا را ببینید، ساختمان‌شان تا پایین کوچه نسبتا دراز است. خانه حسابی بود؛ حیاط بزرگ و اتاق‌های زیادی داشت. ایشان یک مقداری ملک در خمین داشتند، عمدتا با آن‌ها زندگی می‌کردند.» 

در سال ۱۳۵۸، «قانون اساسی» رهبر، رییس‌جمهوری و وزرا را ملزم کرده بود که فهرست دارایی‌های خود را منتشر کنند. خمینی به خانه‌ای مشتمل بر بیرونی و اندرونی در قم، قطعه زمینی ارث پدری و هم‌چنین موجودی‌های بانکی به شکل کلی و بدون پرداختن به جزییات آن‌ها اشاره کرده بود. طی سال‌هایی که گذشت هم جزییاتی از دارایی‌های او اطلاع‌رسانی نشد. 

پس از مراسم بحث‌برانگیز معمم شدن «احمد خمینی»، نتیجه بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، گزارشی منتشر شد که حکایت از برخی جزییات می‌داد. مساحت خانه خمینی را بیش از ۶۰۰ متر ارزیابی کرده‌اند که شامل اندرونی و بیرونی بود اما تصاویر فقط بیرونی را نشان می‌دهند. اندرونی، یک عمارت دو طبقه با حیاط و قنات بوده است. 

به گفته نویسنده، به جز این خانه، اکثر خانه‌ها و باغ‌های آن محدوده هم در اختیار دفتر خمینی بوده‌اند. هم‌چنین بر اساس مقالات و کتاب‌های منتشر شده توسط موسسه تنظیم و نشر آثار خمینی، پدربزرگ و پدر او از ملاکان بزرگ خمین بوده‌اند و «سید احمد»، پدربزرگ خمینی در سال ۱۲۱۸ به درجه‌ای از ثروت رسیده بود که یکی از زیباترین و بهترین بناهای مسکونی را در محله «رازی» خمین به مبلغ ۱۰۰ تومان خریداری کرد. 

از سوی دیگر، پدر خمینی نیز علاوه بر زمین، کاروان‌سرا هم در همین محله داشت و سالانه هزار تومان کسب درآمد می‌کرد. 

در کتاب زندگی به سبک روح‌الله، روایتی هم به نقل از حاج «عیسی جعفری»، از کارگران بیت خمینی آمده است که وقتی «خدیجه ثقفی»، همسر رهبر پیشین جمهوری اسلامی بیمار شده بود، او ۵۰ هزار تومان میان فقرای جنوب شهر تقسیم کرد و وقتی خبر عمل موفقیت آمیز همسرش را گرفت، ۲۰ هزار تومان به این خادم داد؛ عدد‌هایی که برای آن‌ سال‌های دور، ثروت محسوب می‌شدند.

طبق برخی روایت‌ها در همین کتاب، خمینی پس از ازدواج و به دنیا آمدن فرزندانش، خدمت‌کار هم داشت. «زهرا مصطفوی»، دخترش در یکی از این روایت‌ها می‌گوید که وقتی کارگر خانه به مرخصی رفته بود و مادرش سینی غذا را می‌آورد، پدرش از محبت به همسرش وامصیبتا سر داده بود.  

در نمونه‌ای دیگر، خدیجه ثقفی گفته بود وقتی برای زیارت به «امام‌زاده قاسم» رفته بودند، کسی که همیشه در منزل‌‌شان کار می‌کرد، با آن‌ها نبود و برای همین خودش اقدام به شستن ظرف‌ها لب حوض کرده که خمینی جلوی او را گرفته بود. 

هدف از نقل این روایت‌ها در این کتاب که حکایت از داشتن خدمت‌کار دارند، بیان محبت خمینی به همسرش هستند و نه نشان دادن داشتن خدم و حشم. 

خدیجه ثقفی؛ ازدواج دختری متمول با طلبه‌ای زمین‌دار  

در گزارشی که «یزد فردا» از خاندان و خانواده خمینی منتشر کرده است، خدیجه ثقفی درباره پدرش می‌گوید: «پدرم خوش‌تیپ، شیک و خوش‌لباس بود؛ مثلا در آن زمان پوستین اسلامبولی می‌پوشید.» 

در اندک روایت‌های منتشر شده از خدیجه ثقفی، بیشتر به پدرش اشاره می‌شود و کم‌تر از مادرش سخن به میان آمده است. اما در همین گزارش گفته شده است که مادر همسر خمینی، دختر خزانه‌دار «ناصرالدین شاه» بوده و به همین دلیل «خازن‌الملوک» نامیده می‌شده است. او به خاطر ازدواج مجدد همسرش، او را ترک کرده بود. 

در این صورت، همسر خمینی از خانواده‌های ثروتمند دوران قاجار بوده است. 

هم‌چنین در گزارش یزد فردا گفته شده است که مادر خدیجه ثقفی برای او از تهران لباس می‌فرستاد و در کودکی برایش معلمی کلیمی جهت تدریس زبان فرانسه استخدام کرده بودند که بین شش ماه تا یک سال به او آموزش می‌داد. 

در کتاب زندگی به سبک روح‌الله به نقل از خدیجه ثقفی آمده است: «اول زندگی‌مان به من گفتند من کاری به کار تو ندارم، به هر صورت میل داری، لباس بخر و بپوش اما گناه نکن.» 

در این کتاب هم‌چنین عنوان شده است که خدیجه ثقفی سالی یک‌بار برای گذراندن سه ماه تابستان به تهران می‌رفت. 

به گفته «زهرا اشراقی»، نوه خمینی، مادربزرگش ۱۵ سال بیشتر نداشت که با بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ازدواج کرد. در واقع او کودک بود و اگرچه در آن زمان ازدواج کودکان رایج بود اما در تبلیغ و ترویج سبک زندگی خمینی و تاکید جمهوری اسلامی بر حفظ این سبک و رواج آن، نکته حائز اهمیتی وجود دارد. 

«فریده مصطفوی»، دختر خمینی هم در روایتی در همین کتاب می‌گوید که پدرش در خصوص ازدواجش گفته بود: «من نمی‌خواهم از خمین همسر بگیرم، چون می‌خواهم کفو [هم‌طراز] خودم باشد.» 

زمان خواستگاری خمینی از خدیجه ثقفی، پدرش که روحانی اما مثل این‌ که غیرسیاسی بوده، گفته بود دخترش در تهران و در رفاه بزرگ شده، وضع مادربزرگش خیلی خوب بوده و با وضع طلبگی زندگی کردن برایش مشکل است. 

شاید برای همین بوده که خمینی همواره از همسرش به عنوان «زنی فداکار» نام می‌برده است؛ دختری که در ۱۵ سالگی از زندگی مرفه، به ازدواج طلبه‌ای که البته زمین‌دار بوده است، در آمد و با خدمت‌کار هم زندگی می‌کرد. 

حقیقت خمینی چیست؟ 

در کنار تبلیغ ساده‌زیستی خمینی و عدم شفافیت در اموال و درآمدهای او، مساله دیگری که مدام در کتاب‌های درسی و دیگر محتوای تبلیغی ارایه می‌شود، اندیشمندی او است. اما بسیاری از حقیقت‌ها را درباره خمینی به عریانی آن‌چه انجام داد، به کودکان آموزش نمی‌دهند. در واقع جمهوری اسلامی با ارایه اطلاعات غلط و تحریف‌ شده، کودکان را به شکلی که می‌خواهد، آموزش می‌دهد. 

در این کتاب و کتاب‌های مشابه هیچ‌چیز درباره اعدام‌های پشت‌بام مدرسه «رفاه»، حمایت از گروگان‌گیری در سفارت امریکا، کشتار مخالفان در دهه ۶۰، اجباری کردن حجاب برای زنان، فرستادن کودک سربازان به جنگ و صدور فتوای قتل‌عام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ نمی‌خوانیم. هیچ داستانی هم درباره نامه‌ای که در صفحه ۷۶ جلد ۲۱ «صحیفه نور» چاپ شده است، نمی‌خوانیم؛ نامه‌ای خطاب به مدیر سازمان صداوسیما.

وقتی در هفتم بهمن ۱۳۵۸ برنامه‌ای از رادیو پخش شد و مصاحبه‌شونده گفت الگوی زندگی‌ او «اوشین»، زن سخت‌کوش سریال ژاپنی «روزهای زندگی» است و نام «فاطمه زهرا»، دختر پیامبر اسلام را به عنوان الگو ذکر نکرد، فردای آن روز در نامه‌ای به «محمد هاشمی»، رییس وقت صداوسیما دستور اخراج و تعزیر [شلاق] او و دست‌اندرکاران برنامه را داد: «در صورتی‌که ثابت شود قصد توهین در کار بوده است، فرد توهین‌کننده محکوم به اعدام است.» 

کودکان داستان‌های تخیلی از «امام مهربانی‌ها»‌ می‌خوانند اما حقیقت او، حکایت گردن بود و طناب دار.

از: ایران وایر 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.