فراخوان جشنواره فیلم فجر سال۱۴۰۱ در تیرماه و پیش از قتل مهسا امینی منتشر شد
جشنواره فیلم فجر از آنجا که با روزهای بنیان نهاده شدن جمهوری اسلامی گره خورده، آیینه تمامنمای وضعیت جمهوری اسلامی است. سه سال پیش همین روزها که بزرگترین جنایت جمهوری اسلامی- که یادآور ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ بود و شاید از آن وسیعتر و گستردهتر- در آبان ۱۳۹۸ اتفاق افتاد و طی چند روز، دستکم ۱۵۰۰ جان عزیز بیجان شدند، موضوع برگزاری جشنواره فیلم فجر هم با بحرانی جدی مواجه شد؛ هم از این جهت که بسیاری حاضر نبودند فیلم خود را آنجا معرفی کنند و هم اینکه خیلیها حاضر نشدند در انتخاب فیلم شرکت کنند و یا عضو هیئت داوران جشنواره شوند. تا آخرین روزها، اسامی اعلام نشد و وقتی هم اعلام شد، نام هیچ آدم آبروداری بین آنها نبود.
در سال ۱۴۰۱ که خیزش انقلابی سراسر ایران را فرا گرفته و موضوع جهانی شده است، برخی احتمال میدهند که اساسا تا بهمنماه دیگر جمهوری اسلامی وجود نداشته باشد؛ اگر هم باشد، هیچ هنرمند مستقل و غیروابسته به حکومتی در جشنها و جشنوارههای فجر شرکت نخواهد کرد و مسئله بسیار بغرنجتر خواهد بود. حتی اگر وضعیت انقلابی اخیر هم نبود، نیمنگاهی به دبیر جشنواره و سوابق آن کافی بود تا کسی رغبت نکند در چهلویکمین جشنواره فجر شرکت کند.
دبیر چهلویکمین جشنواره فجر که مسعود دهنمکی او را معرفی کرده، مجتبی امینی است. امینی دانشگاهرفته است؛ او از دانشگاه آزاد واحد شهرری مدرک فوقدیپلم (کاردانی) کامپیوتر دارد و در سینما و تلویزیون فیلمهای امنیتی تهیه میکند و جنجالیترین کار او سریال امنیتی «گاندو» است. امینی هنوز ۴۰ سالش هم نشده اما یکی از افتخارات بزرگش سازماندهی حمله به سفارت انگلستان در تهران است. به نظر شما چه کسی حاضر است زیر نظر او کار کند و عکس یادگاری بگیرد؟
چند سال پیش، در دورانی که اصلاحطلبان مشغول رنگ و لعاب زدن به جمهوری اسلامی بودند و به دلیل اینکه جشنواره فجر به حکومت اسلامی گره خورده بود و در جهان کمتر کسی حاضر میشد فیلم خود را به این جشنواره بفرستد، تلاش کردند بخش جهانی این جشنواره را به اردیبهشت ماه ببرند تا یادآور «جشنواره جهانی فیلم تهران» باشد و نامش را هم عوض کنند، همان گروههای فشاری که اکنون همه ارکان جمهوری اسلامی را در دست گرفتهاند، اجازه ندادند نامش عوض شود و همان فجر ماند و دیدند که در جذب فیلمهای مهم جهانی موفقیتی نداشت و برای همین دوباره سر جایش برگشت و با جشنواره داخلی فجر که مانند سالهای پیش در دو بخش داخلی و جهانی برگزار میشد، ترکیب شد؛ اما اگر در سالهای گذشته فقط فیلمهای خارجی شرکت نمیکردند، امسال بعید است فیلم مستقل داخلی هم شرکت کند؛ چون اساسا چنین فیلمهای تولید نشدهاند.
فراخوان چهلویکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر در تیرماه و پیش از به قتل رسیدن مهسا (ژینا) امینی و آغاز خیزش انقلابی، منتشر شد. در این فراخوان آمده بود: «در چهلویکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر به دبیری مجتبی امینی و طبق زمانبندی انجامشده، ثبتنام بخش بینالملل از ۱۵ شهریور و بخش ملی از اول آبان آغاز میشود و تا پایان آبان ادامه خواهد داشت.» اما از زمان آغاز خیزش انقلابی در ۲۶ شهریور تاکنون، هیچ خبری از فیلمهایی که در بخش جهانی یا بخش ملی ثبتنام کردهاند، منتشر نشد. طبیعتا این روزها دیگر باید اسامی هیئت انتخاب و هیئت داوران هم اعلام شود اما هنوز هیچ اسمی بیرون نیامده است. هرچند ممکن است مانند دوران جنبش سبز در سال ۱۳۸۸، اسامی هیئت داوران تا روز برگزاری جشنواره اعلام نشود؛ با این حال در وبگاههای سینمایی، گمانهزنیهایی شده است.
از آنجا که پس از چند سال، بخش بینالمللی دوباره به جشنواره فجر بازگشته و همزمان با سینمای داخلی، به آن هم پرداخته میشود، از شهاب اسفندیاری به عنوان مسئول بخش بینالملل یاد میشود که پیش از این هم چنین مسئولیتی را به عهده داشت. اما در مورد رئیس هیئت داوران نام مسعود دهنمکی که معرف امینی بوده، بیشترین نامی است که تکرار میشود؛ هرچند اسم ابوالقاسم طالبی هم شنیده میشود. او نیز بین اهالی سینما بسیار بدنام است؛ هم به دلیل فیلمهای امنیتی که ساخته (قلادههای طلا) و هم اینکه به زنستیزی و آزارگری شهره است.
در مورد اعضای هیئت داوران هم میتوان برخی نامها را حدس زد. البته از آنجا که نرگس آبیار و محمدحسین مهدویان در جشنواره فیلم دارند و نمیتوانند عضو هیئت داوران باشند، باید به سراغ نامهای دیگری رفت. دوران افتخار به عضو هیئت داوران جشنواره فجر بودن دیگر سر آمده و حالا تنها این پرسش مطرح است که چه کسانی حاضرند چنین خفتی را بهجان بخرند. تعداد نامهایی که حاضر باشند در این رسوایی ماههای آخر جمهوری اسلامی شرکت کنند، زیاد نیست. شاید کسانی چون بهروز افخمی، رسول صدرعاملی، محمدحسین حقیقی، جهانگیر الماسی، جواد شمقدری، جواد افشار، پرویز شیخطادی، هادی مقدمدوست، احمد میرعلایی، حبیبالله بهمنی، حسن عباسی و تعدادی دیگر. در مقابل این مردان، احتمال حضور چند زن بیشتر مطرح نیست؛ کسانی چون پوران درخشنده، پروانه معصومی و انسیه شاهحسینی. شاید هم کفگیرشان آنقدر به ته دیگ بخورد که از الهام چرخنده هم دعوت کنند.
میگویند روباه را به ده راه نمیدادند، سراغ خانه کدخدا را میگرفت. حالا حکایت اینها است که اصل حکومتشان یا دستکم جشنواره فجرشان روی هوا است، بعد در برنامههایشان «سیمرغ زرین بهترین فیلم از نگاه ملی» (جایزه ویژه سردار شهید سلیمانی) گذاشتهاند. صبح و «فجر صادقی» در کار نیست؛ هر چه هست شب است و تاریکی «فجر کاذب» و شبق.
به هر حال اگر جمهوری اسلامی تا آن زمان هنوز باقی مانده باشد، بالاخره تعدادی را راضی میکنند که بیایند و نمایش خودشان را اجرا میکنند و جوایزی را هم بین خودشان تقسیم میکنند. مانند آنچه مسلم منصوری در فیلم مستند داستانی خود، «محاکمه»، نشان داد. هرچند آن فیلم تلاش ارزنده برخی روستاییان برای برگزاری جشنوارهای سینمایی را نشان میداد که سرانجام حکومت آن را برچید؛ اما این جشنوارهای است که حکومت میخواهد برگزار شود اما چنانچه پیدا است، کل حکومتش برچیده خواهد شد.