اگر زودتر حقابه دریاچه ارومیه تامین نشود و کشاورزی در اطراف آن متوقف نشود، بهزودی حتی خبری از باتلاق فعلی نخواهد بود و طوفانهای نمکی زندگی ساکنان شمالغرب ایران را ویران خواهد کرد
روزنامه اعتماد طی گزارشی در شماره روز شنبه ۲۲ مهرماه، از ادامه کاهش حجم و تراز دریاچه ارومیه نوشته است و با مقایسه پژوهشهای سالهای اخیر، خبر داد آمارهای مسئولان حوزه محیطزیست در دولت ابراهیم رئیسی درباره تراز دریاچه ارومیه با واقعیت منطبق نیست و وضعیت این دریاچه بحرانیتر از ادعای مسئولان است.
دریاچه ارومیه که تا اواخر دهه ۷۰ خورشیدی با حدود شش هزار کیلومتر مربع بهعنوان ششمین دریاچه بزرگ آبشور جهان و بزرگترین دریاچه آبشور خاورمیانه شناخته میشد، در دو دهه اخیر به دلیل اهمال مدیران نظام جمهوری اسلامی و اشتباههای متعدد در مدیریت آب، همراه با حفر چندهزار چاه، بیش از ۹۵ درصد حجم خود را از دست داده و درحال تبدیل کامل به کویر و باتلاق است.
در همین رابطه، هفته گذشته محمد صادق معتمدیان، استاندار آذربایجان غربی و دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه، در صداوسیمای جمهوری اسلامی گفت: «آخرین وضعیت دریاچه از لحاظ مساحت آن تقریبا ۶۰۶ کیلومتر مربع، از نظر حجم آب ۵۸۰ میلیون متر مکعب و از نظر تراز هم ۱۲۶۹،۸۰ است.»
او اگرچه علاقهای به تفسیر و مقایسه این اعداد با ماهها و سالهای پیشین نداشت و مدعی بود که شرایط دریاچه بهتر شده، اما بررسیها نشان میدهد که شرایط حتی از پیشبینی پژوهشها هم بدتر شده است.
همچنین علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست، نیز پیشتر گفته بود حجم دریاچه به یک میلیارد مترمکعب در اوایل مهر خواهد رسید و معاون او هم حجم دریاچه را ۱.۳۶ میلیارد متر مکعب اعلام کرده بود، اما اکنون مسوول اصلی مرتبط با این پروژه، حجم دریاچه را حدود ۵۰۰ میلیون متر مکعب عنوان میکند.
محمد باقرزاده، خبرنگار روزنامه اعتماد، با اشاره به نتایج طرح تحقیقاتی دریاچه ارومیه و دانشگاه صنعتی شریف که اعلام کردند تراز این دریاچه به پایینترین عدد در ۶۰ سال گذشته رسیده و حجم دریاچه ارومیه نیز حتی از سال ۱۳۹۴ نیز کمتر شده است، نوشت: «سخنان تازه استاندار آذربایجان غربی، بهخوبی شرایط بحرانی این دریاچه را به استناد آمار و ارقام روایت میکند و به عبارتی ساده، شرایط از آنچه پیشبینی میشد حتی بدتر شده و دریاچه رسما به نفسهای آخر رسیده است. چنین حجمی اگرچه از نصف شدن حجم دریاچه در چندماه گذشته حکایت دارد، اما به عبارتی، بیانگر مرگ ریه تنفسی شمالغرب کشور و بزرگترین دریاچه داخلی ایران است. چنین حجمی برای چنان وسعتی عملا یعنی نبود آب در این دریاچه و تبدیل دریاچه ارومیه به باتلاقها و حوضچههایی جدا از هم… حالا شاید امیدها به پاییز و بارشهای آن باشد تا کمی و تنها کمی این حوضچههای جدا از هم را ارتباط دهد و حجم و مساحت دریاچه را گسترش دهد، اما این بارشها هر اندازه زیاد هم که باشد، جایگزین تصمیمهای مدیریتی نخواهد بود و تجربه امسال بهخوبی به همه نشان میدهد که اگر زودتر حقابه دریاچه تامین نشود و این میزان کشاورزی کاهش نیابد، بهزودی حتی خبری از همین باتلاق هم نخواهد بود و توفانهای نمکی زندگی را از ساکنان شمالغرب کشور خواهد گرفت.»
اواخر تیرماه امسال مجتبی ذوالجودی، معاون محیطزیست دریایی و تالابهای سازمان حفاظت محیطزیست که با ایلنا سخن میگفت، ضمن تایید کاهش ۰.۹۷ میلیارد متر مکعبی حجم آب دریاچه، در توضیح دلیل این کاهش هم گفت: «باتوجه به افزایش شدت تبخیر در ماههای گرم سال که غالبا تا اواخر مهرماه ادامه خواهد یافت، پیشبینی میشود با ادامه روند کنونی تبخیر آب از سطح دریاچه، تراز دریاچه ارومیه در ماههای آتی کاهش یابد و به کمتر از ۱۲۷۰ متر برسد.
در همین رابطه، دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه که هفته پیش به برنامه «تهران بیست» تلویزیون رفته بود، در بخشی از سخنان خود اعدادی را که در نوع خود حیرتآور است و از کاهش شدید حجم دریاچه ارومیه حکایت دارد اعلام کرد. محمد صادق معتمدیان گفت: «آخرین وضعیت دریاچه از لحاظ مساحت آن تقریبا ۶۰۶ کیلومتر مربع، از نظر حجم آب ۵۸۰ میلیون متر مکعب و از نظر تراز هم۱۲۶۹،۸۰ است. در واقع در پایینترین سطح تراز خود قرار دارد. بارشهایی که در چند روز اخیر رخ داده است، شرایط را کمی متفاوت کرده است. امیدواریم با تکمیل برنامههای سختافزاری و شرایط اقلیمی مناسبی هم که داریم منجر به بهبود وضعیت دریاچه شود. در شرایط فعلی با توجه به عقبه آن وضعیت مناسبی نیست.»
همین چندجمله بهخوبی شرایط بحرانی این دریاچه را به استناد آمار و ارقام روایت میکند و به عبارتی ساده شرایط از آنچه پیشبینی میشد حتی بدتر شده و دریاچه رسما به نفسهای آخر رسیده است.
همچنین ۲۱ مردادماه امسال، عادل نجفزاده، نماینده خوی و چایپاره و عضو کمیسیون عمران مجلس، با هشدار درمورد اوضاع دریاچه ارومیه گفته بود که بزرگترین دریاچه داخلی ایران در بحرانیترین وضعیت نیم قرن گذشته قرار گرفته است و احیای آن نیاز به عزم بینالمللی دارد.
او افزود: «حجم بسیار زیادی از آب دریاچه تبخیر شده است، آبهای ورودی پاسخگو نیست، اکوسیستم دریاچه به شکل نامطلوبی بههم خورده است، قطع یقین اگر در اسرع زمان برای ورود آب به دریاچه، چه از سرشاخههای انتقال آبی که زاو انجام دادهاند و چه بارش، صورت نگیرد، دریاچه مجدد احیا نمیشود.»
تصاویر جدید ماهوارهای که از این دریاچه منتشر شده است نیز اوضاع وخیم آن را نشان میدهند، تا باز هم عملکرد ضعیف مدیران نظام جمهوری اسلامی در حوزهای حیاتی مانند محیطزیست و منابع آبی، به شکلگیری تصوری تاریک و مبهم برای ایرانیان درمورد کیفیت محیطزیست و منابع طبیعی و آبی در دههای آینده منجر شود.