– ابراهیم رئیسی در نشست اضطراری سازمان همکاری اسلامی، برای کمک به فلسطینیان و نیروهای مسلح فلسطینی دست بهدامن اعضای این سازمان شد.
– رئیسی ۱۰ راهکار «فوری» برای پایان جنگ اسرایٔیل و حماس ارایٔه کرد. او با بیان این راهکارها، خواستار کمک کشورهای اسلامی به «تسلیح مردم فلسطین» برای مبارزه با اسرایٔیل شد و همچنین خواست که «صندوق ویژه برای بازسازی فوری غزه» ایجاد شود.
– به نظر نمیرسد که این پیشنهادها از سوی اتحادیه عرب یا سازمان همکاری اسلامی جدی گرفته شود
***
رادیو بین المللی فرانسه – روز شنبه ۲۰ آبان، ابراهیم رئیسی در اجلاس ریاض گفت: «اکنون که مجامع بینالمللی تحت نفوذ آمریکا دچار بیهویتی و بیتصمیمی و بیخاصیتی شدهاند، ما باید میدان را به دست بگیریم.»
او سپس پیشنهادهای خود را برای پایان دادن به جنگ اسرائیل و حماس ارائه کرد. قطع هرگونه ارتباط سیاسی و اقتصادی کشورهای اسلامی با اسرائیل و «تشکیل یک دادگاه بینالمللی برای تعقیب و مجازات سران جنایتکار صهیونیست (اسرائیل) و آمریکا» از جمله این پیشنهادهاست.
او تأکید کرد که تحریم تجاری علیه اسرائیل، خصوصاً در حوزه انرژی باید در اولویت قرار گیرد. رئیسی همچنین پیشنهاد کرد که دولتهای اسلامی باید ارتش اسرائیل را به عنوان یک سازمان تروریستی شناسایی کنند.
راهکارهای دهگانۀ رئیسی و بیانیۀ نهایی سران کشورهای اسلامی
احمد زیدآبادی – پیشنهادهای دهگانۀ سیدابراهیم رئیسی برای مقابله با اسرائیل و حل بحران در نوار غزه، چه مقدار در بیانیۀ نهایی اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی در ریاض بازتاب پیدا کرده است؟ به نظرم یک – بیستم آن هم مورد توجه قرار نگرفته است!
این موضوع به روشنی نشان میدهد که بین نگاه جمهوری اسلامی به مسئلۀ فلسطین با نگاه دیگر کشورهای اسلامی، فاصلۀ زیادی وجود دارد. علت اصلی این فاصله این است که کشورهای اسلامی خود را به عنوان “دولت” تعریف میکنند و از قواعد تعریفشده در نظام بینالملل فراتر نمیروند، حال آنکه گرایش غالب در جمهوری اسلامی التفاتی به محدودههای مشخص کارکرد یک دولت در نظام کنونی جهان ندارد و خود را همچنان یک”سازمان انقلابی” در حوزۀ خارجی میبیند. از همین رو، موضع جمهوری اسلامی به هر میزان که با مواضع”سازمانهای انقلابی” همسویش در خاورمیانه نزدیک است با مواضع دولتهای منطقه فاصله دارد.
روزگاری زندهیاد دکتر علی شریعتی از تضاد نهضت و نهاد سخن گفته بود. او به دلیل آنکه خود انقلابی بود، از نهضت و انقلاب دائمی در برابر نهاد و نظام دفاع میکرد؛ امری که در دنیای واقعی نه ممکن است و نه مطلوب. جمهوری اسلامی البته بر “نظام” بودن خود اصرار میورزد، اما عملکردش در دو حوزۀ داخلی و خارجی نشان میدهد که بین نظام یا نهضت بودن، همچنان در کشمکش و تعارض است و قادر به انتخاب نهایی بین یکی از آن دو نیست. نتیجه این میشود که رئیس جمهور نظام به عنوان یکی از سران یک نهاد به شدت محافظهکار اسلامی در اجلاس آن حضور پیدا میکند اما راهکارها و پیشنهادهایش برای حل یک بحران منطقهای همچون رهبر یک سازمان انقلابی آزاد از محدودیتهای یک دولت و یا به عبارتی آزاد از هفت دولت است! برای همین نیز پیشنهادهایش مورد توجه دیگر دولتها قرار نمیگیرد.
از: گویا