بسیاری بغلط بر آن عقیده اند که انتخابات، درکل، ابزاری ست در دست حکومت مقدس اسلامی برای کسب مشروعیت. سعید برزین تحلیلگر سیاسی بی بی سی در تفسیر سخنان اخیر خداوندگار خامنه ای در باره انتخابات میگوید: آقای خامنهای رابطه حکومت و مردم را اساساً غیر مذهبی و بر اساس یک “قرارداد اجتماعی” تعریف کرده است.” تحلیلگر بی بی سی از هابز فیلسوف انگلیسی میآورد که انسانها برای نجات ازهرج و مرج و کشت و کشتار، از بخشی از آزادی های خود در برابر امنیت، چشم پوشی میکنند. این یک مصالحه و تعامل عقلانی ست. با شرکت در انتخابات بحکومت مشروعیت ببخشبد و در مقابل امنیت جان و مال دریافت کنید. سعید برزین نیز بر این اعتقاد است که سخنان اخیر آقای خامنه ای از جنس یک ” قرارداد اجتماعی” ست، قراردادی که یک طرف آن حکومت و طرف دیگر آن مردم است. با رای خود مردم به رژیم دین مشروعیت میبخشند و در برابر آن امتیازاتی همچون “امنیت، پیشرفت و عزت ” در یافت میکنند. آقای برزین گویا فراموش کرده است که ژان ژاک رسو یکی از فیلسوفان دوران روشنگری، قراردادهای اجتماعی ای که بین غنی و فقیر و فرمانروا و فرمانبر، به ثبت میرسید؛ قراردادهایی مکارانه و برای زمین گیر کردن تهی دستان، تلقی میکرد. این در حالی ست که دین اسلام ذاتا با انسان بیگانه و او را “بنده” میخواند. بانسان همه گونه حق و حقوق را اهدا میکند تنها در صورتیکه خود را به الله تسلیم نموده، اطاعت کند و فرمان ببرد. الله نه انسان را مستقل می پندارد و نه آزاد.
خداوندگار خامنه ای خود نیز بارها درسخنرانی های خویش اشاره کرده است که این درست نیست مشروعیت نظام را ناشی از رای مردم دانست. وی در انتخابات دوره قبلی بهمین موضوع اشاره میکند و میگوید:
“بعضى خیال مىکنند اگر ما انتخابات پُرشورى داشته باشیم، نظام جمهورى اسلامى مشروعیت پیدا مىکند و اگر انتخابات پُرشور نبود، نظام مشروعیت پیدا نمىکند. این حرف، حرف درستى نیست (جهان نیوز، ۱۵ آبان ۹۰)”.
حضرت ولایت در ادامه خاطر نشان ساخت که شرکت در انتخابات و کنش رای دادن اساسا یک فریضه دینی ست نه یک وظیفه مدنی و عرفی. انسان رای دهنده مدیون الطاف الهی ست. او با رای خود بوظیفه شرعی خود عمل کرده است و بدهکاری خود را به الله میپردازند. همچنانکه حضرت ولایت صریحا اعلام میکند که:
“این که من بر حضور مردم اصرار مىکنم بهخاطر این است که این یک وظیفه شرعى و وجدانى و عقلانى است”.
حق با حضرت ولایت است، حکومت اسلام اگر نیازمند مشروعیت بواسطه رای مردم باشد، دین الله نیست. و اگرهم چنین نیازی وجود داشته باشد، قدرت در مشت دین است و صندوقهای رای در دست قدرت. در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در سال ۸۸ آن رای هایی از صندوق بیرون کشیده شدند که در تایید کاندید برگزیده ولی فقیه، احمدی نژاد بود. شمارش رای دیگر مطرح نبود. حضرت ولایت فقیه خود شخصا کاندید مورد نظر خود را برنده انتخابات خوانده بود و اعلام کرد که اتهام تقلب در شمارش آرا به نظام، دمیدن در شیپور فتنه گران است، فتنه ای بر ساخته دست آمریکا و انگلیس و اسرائیل. بعد بیش از یکسال خشونت و بیرحمی و انتقام ستانی، بیچاره رقیبان انتخاباتی آن دوره، میرحسین موسوی و شیخ مهدی کروبی، هنوز در حصرخانگی در اسارت بسر میبرند.
مضاف براین، پس از اولین انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای ولایت، امام خمینی، مقدس ترین مقدسان، تا متوجه تمایل رئیس جمهور، ابوالحسن بنی صدر باستقلال عمل دارد، با صدور یک فرمان مبنی بر خلع وی، رای میلیونها میلیون مردم را باطل نمود، امامی که که این گفتار طلایی را بر زبان رانده بود که «میزان رای ملت است.” آری صداقت را باید در قداست یافت. انتخابات یکی از آن مفاهیم و نهادهای مصادراتی است که نه تنها همچون زیوری فریبنده بکار گرفته میشود و چهره کریه حکومت مقدس اسلامی را بزک میکند، بلکه برای رسیدن به همه گونه اهدفی مورد استفاده قرار میگیرد، ازجمله برای شکستن دشمن، برای سیلی نواختن بگوش دشمن، برای مایوس نمودن دشمن، برای رفع خطر از نظام الهی ولایت، بجز بحاکمیت رساندن اراده ملت.
هنوز هستند کسانیکه برآنند، انتخابات تنها راه تغییر و دگرگونی ست. مردم از انقلاب بیزارند چرا که جز تخریت و ویرانی، خشونت و خونریزی چیز دیگری ببار نمیآورد. سرمقاله شهروند مینویسد که تحولات بزرگ اخیر، برجام که کشور را از ورشکستگی نجات داد، ناشی از انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری بوده است. پس باید به رای مردم وتحولات مسالمت آمیز امیدوار بود.
آنانی که انتخاب روحانی را مسئول برجام و لغو محاصره اقتصادی میدانند، خبر ندارند که روحانی قبل از آنکه بوسیله مردم برگزیده شود، همه شواهد و نشانه ها حاکی از آنست که ولی فقیه خود او را شخصا برگزیده بود و او را مامور پایان بخشیدن به مناقشات هسته ای کرده بود. کیست که نداند که اگر اراده فقیه بر مذاکره و تعامل با “دشمن” قرار نمیگرفت، برجامی نبود. که اگر رئیس جمهوری مستقلا اقدام به مذاکره میکرد به سرنوشت بیچاره ابولحسن بنی صدر دچار میگردید و باید تغییر جنسیت میداد و پا بگریز میگذاشت.
نباید فراموش کرد که فرمول “نرمش قهرمانانه” بود که راه را بر روی مذاکره کنندگان گشود. یعنی که در حالیکه رهبر بر تمام جزئیات روند مذاکرات و گفتگوها وقوف داشت و بر آنها نظارت میکرد، با این وجود، در انظار همگان از مذاکرات دوری میجست بدان اظهار شک و تردید بدبینی میکرد و مذاکره کنندگان را هشدار میداد که مراقب باشند که دشمن حیله گراست و از پشت خنجر میزند. برجام که به نتیجه رسید و وقتی که قلب راکتور آب سنگین اراک را بیرون کشیدن و سانتر فیوژها را از بیخ و بن برکنند و بطور کلی وقتی پیشرفتهای هسته ای به بیش از دهسال بعقب رانده شد، برای اینکه عرق شرم بر پیشانی اش ظاهر نشود، حضرت ولایت بار دیگر به تهدید و تحریک پرداخت و اعلام کرد که غرب برهبری آمریکا قصد “نفوذ” در ارکان قانونی کشور را دارند. که مردم چه نشسته اید که نفوذی ها دارند هجوم میآورند. بیدار باشید. بگذریم که نفوذی کسانی نیستند مگر آنها که بفرمان ولایت فقیه برجام را بسر انجام رساندند.
برخی دیگر بر آنند اگرچه انتخابات نه آزاد است و نا عادلانه، مردم با رای “هوشمندانه ” خود میتوانند تاثیر گذار باشند. چه بهترین راه عبور از ولایت، مکانیزم انتخابات است. واقعیت، اما، آن است که نظارت استصوابی و موانع و مقرارتی که بر سر انتخابات مجلس بوجود آورده اند، عملا فرصت و زمان مناسبی برای مفاهمه اجتماعی و شکل بخشیدن بعقاید عمومی بجای نمیگذارد. که مردم بدانند نمایندگان چه کسانی و با چه برنامه ای برای حل مشکلات روزمره مثل، بیکاری و گرانی و افزایش فقر و عقب ماندگی، آلودگی هوا میخواهد به مجلس بروند؟ طبق اخبار رسمی در انتخاباتی که در پیش رو داریم احراز صلاحیت داوطلبان نمایندگی و رد برخی دیگر از آنان که صلاحیتشان احراز شده است هنوز ادامه دارد. مضاف بر این مردم نه به فرد یا شخصیتی تعریف شده بلکه به لیستی از افراد باید رای دهند که نه میدانند که چه کسانی هستند و یا چه میخواهند و چه میگویند. بعبارت دیگر، انتخابات چیزی نیست مگر یک طبل تو خالی. بفرض که این رای هوشمندانه مردم بود که محمد خاتمی را بر مسند ریاست جمهوری نشاند و جنبش سبز را بوجود آورد و روحانی را برنده یازدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری نمود، آیا میتوان تغییری را در زندگی مردم احساس نمود؟ پاسخ البته مثبت است آما نه بسوی بهبود شرایط بلکه بسوی زوال و تباهی و انحطاط بیشتر جامعه. این نگارنده نیز بآن دسته از استادان دانشگاه میپیوندد که در طی نامه ای از رئیس جمهور حسن روحانی خواسته اند از برگزاری انتخاباتی نا آزاد و نا عادلانه خود داری کند.
فیروز نجومی