شهید ستار بهشتی: وطن خودم را به شخص نمی فروشم وخاک پای مبارزان وطن خود را با صد ها شاه و پدر شاه عوض نمی کنم

چهارشنبه, 17ام آبان, 1391
اندازه قلم متن

ستار بهشتی را کشتند، وبلاگنویس آزادیخواه توانایی که همیشه سعی داشت واقعیات را ببیند و با شجاعتی مثال نزدنی که در مخالفت با استبداد داشت، هرگز خود را اسیر شخص یا سازمان های پرطمطراق اپوزیسیون نشان موج سوار نکرد، آخر او نه اهل سازش با حکومت بود و نه اهل گشتن با موج سواران. چه ساده در ایران انسان های مستقل و معترض و حتی دگراندیش را می کشند و آب از آب تکان نمی خورد، چرا که آن خون سرخی که در رگ های ایرانی جاری بود دیگر وجود ندارد؛ آب سرد است که در رگ های شب نشینان جریان دارد و خاکی مرده که بر چهره گربه گمگشته ایران پاشیده اند.

هنوز خون میرصیافی فریاد می زند و تن مجروح نداها و سهراب ها و هاله ها از اعماق زمین ناله می کند، آن ها برای ما نمرده اند و در یاد ما زنده هستند. اینبار خانواده دیگری داغدار شد، در کشوری که جان و مال و ناموس انسان ها ارزشی نداشته و آن ها را به دلیل بیان حقیقت می درند و می کشند و می برند و از هیچ ستمی دریغ نمی ورزند، به خانواده ای دیگر گفتند بیا و جسد فرزندت را تحویل بگیر. مگر یک مادر چقدر باید تحمل داشته باشد تا جگرگوشه ای که خود بزرگ کرده و جامعه انتظار رشادت و خدمت او به کشور را دارد، ناگهان در سینه قبرستان ببیند؟

ستار بهشتی صاحب وبلاگ انتقاد، و به جرم انتقاد به آنچه نباید باشد در زندان جمهوری اسلامی کشته شد. تک تک عبارات او سرتاسر نوید از آزادی و رد تبعیض و استبداد دارد، تک تک حرف هایش بوی مبارزه با استبداد مذهبی و استبداد شاهی می دهد. در آخرین نوشته ستار در وبلاگ شخصی اش، از تهدیدها و خطراتی که برای او و خانواده اش ایجاد کرده اند خبر می دهد و البته شجاعت او مانع آن می شود که پس بکشد و زانو بزند. او نوشته بود “تهدید می کنند اطلاع رسانی نکنید وگرنه دهانتان را می بندیم” چه به درستی و با شجاعت کامل گفته بود:

…ترسی در دل ما نیست، دیگر جای ترسی نمانده، شلاق وشکنجه شدن، ما را از اطلاع رسانی کردن باز نمی دارد.

ستار در بالاترین نیز فعالیت داشته است که به دلیلی نامعلوم البته حسابش بسته می شود. او خود در یکی از نظراتی که در سایت بالاترین نگاشته است می گوید:

…من وطن خودم را به شخص نمی فروشم وخاک پای مبارزان وطن خود را باصد ها شاه و پدر شاه و اجداد ان عوض نمی کنم. مبارزین از دست ظلم اخوندها از میهن خود خارج شدند . این فسیلها را ملت بیرون کردند. اینها هم به نوعی نظام اخوندی هستند. خر همان خر است با پالان دیگر…

نگاهی نو به نظرات این وبلاگ نویس شهید، دیدگاه های او نسبت به بسیاری از چیزها را روشن می سازد، می توان نظرات بسیاری از این دست مشاهده کرد و همه در یک چیز مشابهت دارند: نقد استبداد و شخص محوری. او منتقد نظام سلطنتی چه از نوع آخوندی و چه از نوع پادشاهی به مفهوم سابق آن بود. او با دیدی وسیع و ذهنی روشن مفهوم آزادی و نفی استبداد را به خوبی دریابیده بود و البته انتقادات از هرگروه و جناح را یک حق طبیعی می دانست، اما از طرفی دیگر می دانست که اقتدا به شخص در هر صورت ویرانگر است و فقط ظاهر قضایاست که متفاوت است. شخص محوری در هر صورت به استبداد می انجامد، چه بخواهد آخوند باشد و چه ظاهرا شاه مشروطه. ستار عاقبت همانطور که خواسته بود و در سربرگ وبلاگ خود نیز نوشته بود، جانش فدای ایران شد. راهش پررهرو و یادش گرامی
از: وب نوشته های یک ایرانی


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.