ایجاد گورهای جدید در آرامگاه خاوران که محل دفن گروهی از قربانیان اعدامهای جمعی جمهوری اسلامی است، با موجی از اعتراض بازماندگانی همراه شده است که معتقدند جمهوری اسلامی ایران میکوشد مدارک مربوط به گورهای جمعی را از بین ببرد.
از زمان پیروزی انقلاب ۵۷ در ایران، مکان دفن بسیاری از اعدامشدگان یا افراد درگذشته در زندانهای جمهوری اسلامی به بازماندگان آنها اعلام نشده است و با وجود افشاگریهای صورت گرفته در خصوص اعدامهای گسترده و فراقانونی، جمهوری اسلامی ایران تاکنون از پاسخگویی در زمینه کشتار گسترده مخالفان حکومت در دهه ۶۰، خودداری کرده است.
سازمان عفو بینالملل در گزارش تحقیقی که در سال ۲۰۱۸ منتشر کرد، نوشت که این نهاد از وقوع اعدامهای گسترده و مخفیانه در ۳۲ شهر ایران در مقطع زمانی مرداد و شهریور سال ۶۷، مطلع است.
تحقیقات عفو بینالملل نشان میدهد که در طول چند هفته، از اوایل مرداد تا اواسط شهریور ۱۳۶۷، در بازداشتگاهها و زندانهایی در نقاط مختلف کشور، مقامهای جمهوری اسلامی ایران هزاران مخالف و دگراندیش سیاسی را به شکل سازمانیافته، ناپدید و آنها را بر اساس دستور آیتالله روحالله خمینی، رهبر وقت جمهوری اسلامی ایران، بهصورت فراقضایی اعدام کردند.
گورهای جمعی در ایران کجا هستند؟
رها بحرینی، حقوقدان و مسئول بخش ایران سازمان عفو بینالملل، میگوید: «در تمام موارد، مقامهای جمهوری اسلامی ایران از پس دادن اجساد اعدامشدگان به خانوادهها سر باز زدند؛ یعنی از میان هزاران نفری که مخفیانه اعدام شدند، ما حتی یک مورد هم نمیشناسیم که پیکر فرد به خانواده تحویل شده باشد. مقامات و مسئولان ایرانی، در اکثر موارد اعدامشدگان را در گورهای جمعی بینشان دفن کردند و بر اساس اطلاعات ما، فقط در چندین شهر بهطور مخفیانه افراد را در گورهای فردی به خاک سپرده و بعد این مکانها را به خانوادهها اعلام کردهاند.»
به گفته بحرینی، در پنج شهر اهواز، اردبیل، ایلام، مشهد و رودسر، مسئولان در نهایت به برخی از خانوادهها شفاهی اطلاع دادند که عزیزانشان در گورهای جمعی دفن شدهاند و محل دفن را برای آنها مشخص کردند. «در باقی نقاط کشور، مقامات بههیچعنوان به خانوادهها در مورد این که عزیزانشان در کجا دفن شدند، هیچ خبری ندادند و خود خانوادهها بودند که از طریق پیگیری با زندانبانان پایینرتبه یا تماسهای غیررسمی با مسئولان اداری، کارکنان، یا ساکنان محلی، موفق شدند مکانهایی را که گمان میرود اجساد اعدامشدگان در گورهای جمعی آنجا دفن شده باشند، شناسایی کنند.»
این پژوهشگر عفو بینالملل میگوید که خانوادهها در کردستان و خاوران، توانستند با کندن زمین و بیرون کشیدن تکههایی از اجساد، به وجود گورهای جمعی در این مکانها پی ببرند، اما با این حال، مقامها و مسئولان ایرانی هرگز وجود هیچ گور جمعی را در کشور نپذیرفتند.
سرنوشت برخی از گورهای جمعی چه شد؟
تحقیقات نهادهای حقوق بشری، ازجمله عفو بینالملل، نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران از طریق مقامهای حکومتی، برای تخریب مکانهایی که گمان میرود محل گورهای جمعی قربانیان کشتار ۶۷ است، اقدامهای گوناگونی انجام داده است. بنا بر اعلام نهادهای حقوق بشری، این مکانها با بولدوزر خاکبرداری شدهاند و در بعضی اماکن، گورهای جمعی زیر قبرهای جدید انفرادی پنهان شدهاند و به صاحبان جدید قبرها، در مورد گذشته هولناک آن هیچ اطلاعاتی داده نشده است.
مسئول بخش ایران سازمان عفو بینالملل میگوید: «در جاهایی روی محل گورهای جمعی ساختمان ساختند یا جاده احداث کردند و گاهی هم روی این گورهای جمعی بتُن ریختند یا حتی به محل انباشت زباله تبدیل کردند. مثلا در اهواز، گوری جمعی را که در آن مقطع خود شفاهی به خانوادهها خبر دادند محل دفن عزیزانشان است، طی سالها به محل انباشت زباله تبدیل کردند و در دو سال گذشته، روی این مکان جاده ساختند.»
«زمانی که در سال ۲۰۱۸ به همراه سازمان عدالت برای ایران تحقیق میکردیم، دریافتیم که بیش از نیمی از محل احتمالی گور جمعی در گورستان وادی الاحمر تبریز را با بتن پوشاندهاند و آنجا را به مکانی برای برگزاری مراسم تبدیل کردهاند.»
تصاویر ماهوارهای که سازمان عفو بینالملل و عدالت برای ایران جمعآوری کرده است، نشان میدهد که در بهشتالرضا در مشهد و آرامستان تازهآباد رشت هم قبرهای انفرادی جدیدی روی محل گورهای جمعی ساخته شده است. خاوران هم که مشهورترین مکان گورهای جمعی در ایران است، در سالیان گذشته بارها مورد تخریب و هتک حرمت، از جمله خاکبرداری با بولدوزر، قرارگرفته است.»
اگر مطابق قانون به پرونده کشتار ۶۷ رسیدگی شود، سرنوشت گورهای جمعی چه میشود؟
بر اساس قوانین بینالمللی، گورهای جمعی صحنه جرم هستند و در وهله اول، باید تحت نظارت و حفاظت قرار گیرند و هیچگونه عملیات جدیدی در این مکانها صورت نگیرد. واگشایی و نبش این گورهای جمعی را هم فقط باید متخصصان پزشکی قانونی و پس از مشورت با خانوادههای قربانیان، انجام دهند.
به گفته این پژوهشگر عفو بینالملل، چنانچه متخصصان پزشکی قانونی گورهای جمعی را بگشایند، لازم است با بقایا و اجساد قربانیان مطابق با استانداردهای بینالمللی در خصوص نحوه برخورد با گورهای جمعی رفتار شود و با انجام آزمایشهای دیانای، بقایای اجساد بررسی و هویت و علت مرگ ثبت شود و زمینه پس دادن این بقایا به خانوادهها فراهم شود تا بتوانند بر اساس عقاید خود، آنها را دوباره به خاک بسپارند.
رها بحرینی با اشاره به این که در بعضی از کشورها تصمیم جمعی خانوادهها این بوده است که به این مکانها دست زده نشود و تنها به مکان یادبود تبدیل شوند، میگوید: «در بعضی از جاهای دیگر، به دلیل این که این مکانها در واقع حاوی اطلاعات و شواهدی هستند که میتواند تعداد کشتهشدگان و نحوه جان باختن آنها را مشخص کند، گورها به کمک متخصصان پزشکی قانونی در سطح بینالمللی و مطابق موازین بینالمللی باز شدند و در واقع، روند حقیقتیابی و تشخیص هویت جانباختگان شروع شد. بسیار مهم است که بر اساس استانداردهای بینالمللی، سامانهای سراسری ایجاد شود.
بعد از کشتار ۶۷ در ایران، هزاران جسد گم شد و بسیاری از اجساد به خانوادهها تحویل داده نشدند. راه چاره برای پیگیری پرونده گورهای جمعی این است که ثبت شوند، روند شناسایی و محل دفن آنها شروع شود، و مشخص شود که چه تعداد جسد همچنان ناپدید است و چه تعداد شناسایی و به خانوادهها پس داده شده است.»
سازمان عفو بینالملل کشتار ۶۷ را «جنایت علیه بشریت» میداند. مقامهای ایرانی در ۳۳ سال گذشته به طوری سازمانیافته سرنوشت قربانیان و محل دفن آنها را پنهان، و از ارائه گواهیهای فوت که کتبی و رسمی علت، زمان و محل مرگ را اعلام کند، خودداری کردهاند.
از ایندیپندنت فارسی